بخشی از بررسی کتاب “عیسی چگونه خدا شد”
بارت ارمن (ملحد آمریکایی) در صفحه ۳۷۱ چنین اظهار نظر می کند:”مسیح یک شخصیت تاریخی بود که اعتقادات پاک و راستین داشت. اما مسیحیان از او خدا ساختند و او را مورد تکریم و ستایش قرار دادند. این نگرش در طول تاریخ تا امروز، اساس و شالوده ایمان و الهیات مسیحی است”. این ادعا سوالی را مطرح می سازد:” اگر ایماندار مسیحی به عیسی خداوند اعتقاد دارد، آیا این نگرش برخلاف اعتقادات پاک و راستین است؟” به عبارت دیگر، چه تفاوتی میان مسیح خداوند با تعالیم نیکوکاری، بخشش دشمنان و توجه به امور اخلاقی وجود دارد؟
اگر میان تعالیم عیسی به عنوان انسان و مسیح به عنوان خدا تضاد و اختلاف بود، ایده ارمن تامل برانگیز بود. مثلا اگر تعلیم عیسی به عنوان انسان، بخشش دشمنان بود و حکم عیسی خداوند خصومت و دشمنی به غیرمسیحیان و کشتار آنان، آنگاه خوانندگان به تضاد دو نگرش پی می بردند و ارمن به هدف مورد نظرش می رسید. اما چون این نتیجه حاصل نمی شود، پس هدف بارت ارمن از نوشتن این کتاب چه بود؟