چرا مسیح به پطرس گفت:”دور شو ای شیطان؟” (مرقس فصل ۸ آیات ۳۱- ۳۸)
مخالفان مسیحیت با طرح این ادعا که طبق روایت اناجیل، مسیح ابتدا پطرس را تحسین کرد و دقیقه ای بعد او را “شیطان” خطاب نمود، شخصیت عیسی دمدمی مزاج و مالیخولیایی معرفی می شود. بنابراین آنان چنین نتیجه گیری می کنند که کتاب مقدس تحریف شده است. آیا این ادعا صحیح است؟
۱٫ “مرقس” تنها نویسنده ای بود که خشم مسیح را به پطرس آشکار کرد:”دور شو ای شیطان” (فصل ۸ آیه ۳۳). مرقس نخستین انجیلی است که نوشته شده است. تاریخ نگارش آن به دهه پنجاه میلادی بازمی گردد.
در آن دوران، مرقس همکار پطرس بود. بدون تردید، پطرس به عنوان شاهد عینی خدمات، مرگ، زنده شدن و صعود مسیح به آسمان در نگارش انجیل مرقس بیشترین تاثیر را داشته است. به عبارت دیگر، انجیل مرقس روایت یک شاهد عینی و معتبر به نام پطرس است. برخی از کارشناسان بر این باورند که این انجیل بعد از شهادت پطرس به رشته تحریر درآمده است.
۲٫ مسیح این پرسش را مطرح کرد که از نظر مردم من چه کسی هستم؟ شاگردان پاسخ دادند که مردم می گویند شما یکی از پیامبران گذشته هستید که دوباره ظهور کرده است.
آنگاه مسیح از شاگردانش سئوالی پرسید:”به نظر شما من چه کسی هستم؟”
مقصود مسیح از این سئوال آن بود که کافی نیست بدانیم دیگران درباره مسیح چه می گویند. شما باید خودتان درک و تجربه کنید تا بپذیرید که او “مسیح خداوند” است. پطرس به الوهیت او و مسیح موعود بودن او که همه یهودیان قرن ها انتظار آن را می کشیدند، اعتراف نمود.
متی روایت می کند که پاسخ مسیح به پطرس چنین بود:”خوشابه حال تو! زیرا تو این حقیقت را از انسان نیاموختی، بلکه پدر آسمانی من این را بر تو آشکار ساخته است” (متی فصل ۱۶ آیه ۱۷).
۳٫ شاگردان ایمان خود را به خدا بودن مسیح اعتراف کرده بودند. پس زمان آن فرا رسید تا عیسی “راز” خود را با آنان در میان بگذارد: سران قوم یهود و کاهنان اعظم او را طرد کرده، خواهند کشت، ولی او زنده خواهد شد.
وقتی عیسی این مطالب را آشکارا بیان کرد، پطرس او را به کناری کشید گفت که نباید چنین سخنانی بر زبان بیاورد!
پطرس درک درستی از رسالت و ماموریت مسیح نداشت. برای او این امر قابل درک نبود که “مسیح خداوند” توسط رهبران مذهبی دستگیر شده و به اعدام محکوم شود. اگر عیسی خداست، نباید اجازه دهد تا کشته شود! در حالی که او نمی دانست که مسیح می بایست بمیرد تا خون او کفاره ای برای آزادی انسان از قلمرو گناه باشد. او نمی دانست که مسیح به جهان نیامد تا انسان ها با تلاش و کوشش خودشان را از گناه آزاد سازند. او نمی دانست که مسیح به جهان آمد تا ما را نجات دهد. او نمی دانست که قربانی مسیح بر قربانی حیوانات برتری دارد. او نمی دانست که مسیح یک بار و برای همیشه برای گناهان ما فدا خواهد شد و دیگر به قربانی حیوان نیازی نیست.
از دیدگاه محدود پطرس، مسیح نباید رنج کشیده و کشته شود. برای مسیح نباید صلیبی وجود داشته باشد. مسیح با معجزاتش می توانست نه فقط یهودیان را از استعمار روم آزاد سازد، بلکه این قدرت و توانایی را داشت تا امپراطور قدرتمند روم را برای همیشه سرنگون سازد. در نتیجه یهودیان از اعتبار بی نظیری در نزد جهانیان برخوردار می شدند. در چارچوب نگرش پطرس، آزادی بشر از گناه جایگاه اصلی و ویژه ای نداشت. نگرش حاکم بر ذهنیت او، امور سیاسی بود.
شیطان به هنگام وسوسه عیسی، او را تشویق کرد تا به امور سیاسی و حاکمیت بر ملت ها توجه نشان دهد (لوقا فصل ۴ آیه ۵). بعد از معجزه تکثیر نان و ماهی که منجر به سیر شدن هزاران نفر شد، یهودیان خواستند مسیح را پادشاه کنند، اما او موافقت نکرد (یوحنا فصل ۶ آیه ۱۵). ولی وقتی رهبران مذهبی یهود خواستند تا او را مصلوب کنند، عیسی مخالفتی نشان نداد و داوطلبانه به سوی رنج صلیب و مرگ گام برداشت. قلب خدمت در “ایثار و قربانی” آشکار می شود.
باید به خاطر داشت که پطرس ذهنیت شاگردان را بر زبان آورد، زیرا مسیح قبل از توبیخ پطرس، به شاگردان نگاه کرد (مرقس فصل ۸ آیه ۳۳). پطرس همواره سخنگوی شاگردان بود. او روی آب راه رفت (متی فصل ۱۴ آیه ۲۹). او در روز پنطیکاست (نازل شدن روح القدس و تاسیس کلیسا) برای هزاران نفر موعظه کرد.
به یاد آورید که دقایقی قبل، پطرس با هدایت خدا، مسیح را خداوند خطاب کرد و دقیقه ای دیگر مانند یک انسان بی ایمان، مخالف نقشه خدا برای بشریت بود! بنابراین این نگرش غلط و شخصیت متزلزل پطرس بود که خشم مسیح را برانگیخت. از روایت مرقس درمی یابیم که عیسی نه فقط دمدمی مزاج و مالیخولیایی نبود، بلکه از رسالت خود دفاع کرد.
اگر پطرس حرفی نمی زد، ادعای مخالفان کاملا درست بود، زیرا خوانندگان انجیل مرقس متحیر و سردرگم می شدند که چرا ناگهان مسیح بدون دلیل منطقی، پطرس را توبیخ کرد!
هنگامی که پطرس می خواست مانعی برای نجات بشریت شود، مسیح افکار او را شیطانی تلقی کرد. به پطرس گفت:”دور شو ای شیطان”. مرقس در این جا از عبارتی استفاده می کند که مسیح در توبیخ ارواح شیطانی به کار می برد (مرقس فصل ۱ آیه ۲۵ و فصل ۱۳ آیه ۱۲). وقتی با کلام خدا مقاومت و جدال می کنیم، ذهن خود را برای پرورش افکار شیطانی آماده می سازیم.
با این توصیف، مسیح، پطرس را از خدمت شاگردی محروم نکرد. به تدریج پطرس ارتباط موجود میان رنج و جلال را آموخت و در نخستین نامه اش آن را مورد تاکید قرار داد (رساله اول پطرس).
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ