دوم تواریخ باب 21

image_pdfimage_print
یهورام، پادشاه یهودا
(دوم پادشاهان 17‏:8‏-24)
1یهوشافاط درگذشت و او را در آرامگاه سلطنتی در شهر داوود به خاک سپردند و پسرش، یهورام به جای او پادشاه شد.
2یهورام پسر یهوشافاط شش برادر به نامهای: عزریا، یحیئیل، زکریا، عزریاهو، میکائیل و شفطیا داشت. 3پدرشان مقدار زیادی طلا، نقره و اموال با ارزش دیگری به ایشان بخشید، و هر کدام را حاکم یکی از شهرهای مستحکم یهودا کرد. امّا چون یهورام پسر اول او بود، وی را جانشین خود کرد 4هنگامی‌که یهورام بر تخت سلطنت پدرش نشست و حکومت او استوار شد، همهٔ برادران خود و گروهی از رهبران اسرائیل را با شمشیر کشت.
5یهورام سی و دو ساله بود که پادشاه شد و مدّت هشت سال در اورشلیم سلطنت کرد. 6او مانند پادشاهان اسرائیل، همان‌طور که خاندان اخاب عمل کرده بودند رفتار کرد، زیرا دختر اخاب همسر او بود. او آنچه را که در نظر خداوند پلید بود، انجام داد. 7با این وجود، خداوند خاندان داوود را نابود نکرد، زیرا با او پیمان بسته بود و وعده داده بود که خاندان او برای همیشه حکومت کنند.
8در دوران سلطنت یهورام، اَدوم علیه یهودا شورش کرد و پادشاهی مستقلی شد.9پس یهورام و افسران او با ارّابه‌ها به اَدوم رفتند. در آنجا ارتش اَدوم آنها را محاصره کرد. امّا در شب موفّق شدند که خود را آزاد کنند و بگریزند. 10اَدوم از آن زمان تا به حال از یهودا مستقل شده است. در همان زمان شهر لبنه نیز شورش کرد، زیرا یهورام خداوند، خدای نیاکان خود را رها کرده بود. 11او حتّی پرستشگاههایی در بالای تپّه‌های یهودا ساخت و مردم یهودا و اورشلیم را به گناه علیه خداوند کشاند.
12ایلیای نبی نامه‌ای برای یهورام فرستاد و در آن چنین نوشته بود: «خداوند، خدای جدّ تو داوود، تو را محکوم می‌کند، زیرا تو الگوی پدرت، یهوشافاط پادشاه یا پدر بزرگ خود آسای پادشاه را دنبال نکردی، 13در عوض تو از الگوی پادشاهان اسرائیل پیروی کردی و باعث شدی که مردم یهودا و اورشلیم نسبت به خدا وفادار نباشند، همان‌طور که اخاب و جانشینان او مردم اسرائیل را به بی‌وفایی کشیدند. تو حتّی برادران خود را که از تو بهتر بودند کشتی، 14در نتیجه، خداوند به سختی قوم تو، فرزندان تو و همسران تو را مجازات خواهد کرد و اموال تو را نابود خواهد ساخت. 15خود تو از بیماری دردناک روده رنج خواهی برد که هر روز بدتر خواهد شد.»
16‏-17گروهی از فلسطینیان و عربها در نزدیکی حبشیان که در کنار دریا بودند، زندگی می‌کردند. خداوند ایشان را برانگیخت تا به جنگ یهورام بروند. ایشان یهودا را اشغال کردند، کاخ سلطنتی را چپاول نمودند و همهٔ زنان و پسران پادشاه، به جز پسر کوچکش، یهوآخاز را به اسارت بردند.
18پس از همهٔ این رویدادها، خداوند پادشاه را به بیماری علاج‌ناپذیر روده مبتلا کرد.19به مدّت دو سال بیماری او بدتر و بدتر شد تا بالاخره با درد و رنج بسیار درگذشت. ملّت او برخلاف چنانکه برای نیاکان او کرده بودند به احترامش آتش نیافروختند.
20یهورام در سن سی و دو سالگی پادشاه شد و در اورشلیم به مدّت هشت سال پادشاهی کرد. کسی از مرگ او متأسف نشد. او را در اورشلیم به خاک سپردند ولی نه در آرامگاه سلطنتی.

دیدگاهتان را بنویسید