کتاب مقدس تعلیم می دهد که خداوند قادرمطلق است. حتی از گفتگوی خدا با شیطان درمی یابیم که خدا کنترل امور را در اختیار دارد و شیطان بدون اجازه خدا هیچ کاری نمی تواند انجام دهد (ایوب فصل ۱ آیه ۱۲).
با این توصیف، کتاب مقدس گزارش می دهد که انسان دارای اراده و قدرت تصمیم گیری است. وقتی آدم و حوا آگاهانه از فرمان خدا سرپیچی کردند، وضعیت دنیا تغییر کرد و درد و رنج و مصیبت از جمله بیماری به سراغ بشریت آمد. خداوند راه نجات را برای انسان ها مهیا کرد و عده زیادی از گناه خود توبه کرده و به مسیح ایمان آوردند.
اما سوالی که بعد از زندگی تازه با خداوند برای ایمانداران مسیحی مطرح شده این است که چرا مومنان مسیحی که از قلمرو گناه نجات یافته اند و به خدا وفادار و غیور هستند، دچار بیماری می شوند؟ چرا خدا اجازه می دهد ایمانداران مسیحی مریض شوند؟
یک. گاهی اشتباهات و سهل انگاری شخصی سبب بیماری می شود. مثلا هر انسان باید سالی دو بار برای سلامتی عمومی خود به دکتر مراجعه کند. با افزایش سن، بدن ضعیف شده و بایستی بیشتر تحت نظر پزشک بود. عدم توجه به سلامتی سبب بروز انواع بیماری ها می شود.
عدم رعایت قوانین رانندگی و سرعت زیاد، منجر به تصادف و حتی صدمات غیرقابل جبران می شود.
دوم. برخی از ایمانداران مسیحی معتقدند که نیازی به دکتر ندارند، زیرا خدا قادر است آنان را شفا دهد. این نگرش در کتاب مقدس تعلیم داده نشده، بلکه ناشی از دیدگاه غلط است. برای مثال پولس به تیموتاوس توصیه می کند تا برای درمان ناراحتی معده کمی شراب بنوشد (اول تیموتاوس فصل ۵ آیه ۲۳). پولس هرگز حکم نکرد که فقط برای شفا، دعا کن. در دوران باستان شراب، به عنوان دارو و شستشوی زخم (ضد عفونی) کاربرد داشت.
باید بدانیم که خداوند از طریق دکترها نیز قادر به شفای بیماران است. در غیر این صورت، خداوند علم و استعداد پزشکی را به بشر عطا نمی کرد.
سوم. در مواردی نیز شیطان می خواهد ثابت کند که ایماندار مسیحی به خدایش وفادار نیست. از سوی دیگر، خدا نیز می خواهد اتهامات شیطان را باطل کند و ثابت نماید که ایماندار مسیحی خداترس است و تحت هر شرایطی از خدا اطاعت می کند. بنابراین به شیطان اجازه می دهد تا مومنان مسیحی را دچار رنج و مصیبت سازد.
چهارم. گاهی خدا اجازه می دهد مشکل، سختی و بیماری وارد زندگی ما شود تا اصلاح شویم. مثلا ایمانداری مغرور است یا دیگری سازشکار که خود را همشکل دنیا می سازد. یک نفر به نژاد خودش فخر می کند، شخص دیگر به تحصیلات یا ثروت خود می بالد.
در نتیجه خدا برای جلب توجه برخی از مسیحیان به خودش از بیماری استفاده می کند. شاید عده ای اعتراض کنند که چرا خدا از شیوه دیگری استفاده نمی کند؟ این افراد فراموش می کنند که خدا بارها و بارها از طریق کتاب مقدس، موعظه ها سخن گفته و یا شهادت افرادی را شنیده اند که در آن ها اثر کرده است. با این توصیف، این اشخاص ترجیح داده اند هم چنان بی تفاوت باشند!
بنابراین خدا از روشی استفاده می کند تا توجه آنان به خدا جلب شود. یکی از شیوه ها، بروز بیماری است. تنبیه خدا به نوعی با گناه ارتباط دارد. کتاب مقدس می فرماید:”آنچه آدمبی بکارد، همان را درو خواهد کرد” (غلاطیان فصل ۶ آیه ۷). به عبارت دیگر، میان کاری که انسان انجام می دهد و پیامد و عواقب آن، رابطه مستقیمی وجود دارد.
به عنوان مثال، یونس سعی کرد از حضور خدا بگریزد و به آشوری ها بشارت ندهد. اما خدا با طوفان دریا و نهنگی که او را بلعید، تنبیه کرد که منجر به توبه یونس شد.
داود پادشاه با زنی زنا کرد و در نتیجه کودکی که حاصل زنا بود، فوت کرد و پسر داود نیز بر علیه او شورش کرد.
اگر مشکلاتی نظیر غرور، نژادپرستی، تبعیض، سازشکاری… حل نشده باقی بمانند، قدرت تخریب آن ها بیشتر می شود و در زندگی مان عمیق تر ریشه می دوانند. خدا می خواهد از این مشکلات کاملا آزاد شویم. بروز بیماری و مصیبت، دلایلی هستند تا خدا بر مشکلات ما غلبه کند.
آیا در حال حاضر با بیماری یا مشکلی دست به گریبان هستید؟ آیا این احتمال وجود دارد که دلیل حضور مشکل در زندگی تان، مهار رفتار ناپسندیده است؟ اگر پاسخ مثبت است، آیا حاضرید از خدا به سبب بروز بیماری یا مشکل، تشکر کنید؟ اگر بتوانید از صمیم دل از خدا تشکر کنید، گام بزرگی در رشد روحانی تان برداشته اید.
وضعیت کنونی شما هرچه باشد، مطمئن باشید که خدا کارهایش را بدون دلیل انجام نمی دهد. اگر اجازه داده است مشکل یا بیماری وارد زندگی تان شود، بدانید که برای شما و آینده تان نقشه مهمی را در نظر گرفته است.