همه میدانند که وضعیت اقلیتهای مذهبی بعد از انقلاب اسلامی به شدت رو به وخامت گذاشت بطوری که بسیاری فرار را بر قرار ترجیح دادند و در کشورهای اروپائی و آمریکا سکنی گزیدند. آنها که در کشور ماندند مجبور شدند به قوانین و مقررات غیر انسانی حکومت اسلامی گردن نهند. حتی رهبران اقلیتها را مجبور کردند داوطلبانه به پابوسی ملاهای حاکم بر جامعه بشتابند و مراتب بندگی خود و پیروان خود را اعلام کنند.
اما فشار روزافزون قوانین قرون وسطائی دین اسلام روی مسلمانان، به ویژه آنها که فقیرتر بودند به حدی رسید که بسیاری از مردم از دین اسلام روگردان شدند و به تنها دینی که بر محبت و عشق بنا شده بود رو آورند. این موضوع به حدی زیاد شد که خامنه ای ملای بزرگ اسلامیان، گناه اعتراضات مردمی به انتخابات فرمایشی سال ۱۳۸۸ را به گردن از جمله نوکیشان مسیحی انداخت. وی در مهرماه سال ۱۳۸۹، بیش از یکسال بعد از جنبش اعتراضی مسلمانان به نتیجه انتخابات گفت: “دشمنان اسلام قصد دارند که دین را در جامعه ایران تضعیف کنند و برای این کار، از جمله به اشاعه بی بند و باری، …..، ترویج بهائیت و گسترش کلیساهای خانگی می پردازند”.
این نطق خامنه ای چراغ سبزی بود برای هجوم سازمان یافته اراذل و اوباش اسلامی به کلیساهای خانگی و پیروان اقلیت های مذهبی. بسیاری از افراد مشهور و معروف مسیحی، از جمله کشیش هایک هوسپیان و کشیش دیباج و میکائیلیان در ایران قبلا کشته شده بودند ولی بعد از این نوبت به نوکیشان مسیحی رسید. صدها مسیحی در ایران تحت بازجویی قرار گرفته و زندانی شدند. چاپ کتاب مقدس مسیحیان به زبان فارسی ممنوع شد، و بسیاری از نسخه های کتاب مقدس در کنار موادمخدر و بطری های مشروب الکلی به آتش کشیده شد. خدمات کلیساها تعطیل و به درون خانه های مسیحیان ایماندار انتقال یافت. حتی در اواخر سال گذشته خدمات دو کلیسا در تهران به زبان فارسی بکلی ممنوع شده است. مسلمانان ایرانی که به مسیحیت می گروند در خطر مرگ با اتهام “ارتداد” نیز روبرو هستند.
دامنه این جریان ضد مسیحیت پس از شهرهای تهران، اهواز، شیراز، کرمانشاه، همدان و اصفهان به شهرهای کوچک و بزرگ دیگر هم رسیده است. بسیاری از مسیحیان نوکیش بازداشت شده اند و از سرنوشت تعدادی از آنها خبری در دست نیست.
پدیده نوکیشی مسیحی، که عمدتا به علت پی بردن مردم به عقب افتادگی، سبعیت و عدم انعطاف قوانین اسلامی و حکومت اسلامی به وجود آمده است، اینک به مشکلی بزرگ برای حکومت اسلامی تبدیل شده است.
اما به اعتقاد من نیروی عشق و محبت، به ویژه عشق مسیح به نوکیشان مسیحی، بسیار بیشتر، بالاتر و ارجمندتر و مهمتر از همه قدرتمندتر از تلاش مذبوحانه اراذل و اوباشی است که میخواهند با سرکوب، تجاوز،اسلحه و زندان قوانین قرون وسطائی دین خود را به مردم تحمیل کنند.
علی محمدیان