انجیلی که بوسیلۀ آن نجات پیدا خواهیم کرد اینست : مسیح برحسب کتب در راه گناهان ما مُرد (اشعیاء ۵۳: ۱-۱۲). مسیح تنبیه و مجازات گناهان ما را برخود گرفت و بوسیلۀ قربانی کردن خود بر روی صلیب، جرم و گناهان ما بخشید ه گردید (مرقس ۱۰: ۴۵؛ اول پطرس ۲: ۲۴). ولی مسیح یک ا نسان معمولی نبود او پسرخدا و صاحب قدرت الهی برموت و گناه بود. به این دلیل جسد عیسی مسیح پس از موت، در قبر باقی نمانده و در روز سوم از مردگان قیام کرد. در روز سوم در مقبره ای که جسد عیسی مسیح را در آن نهاده بودند، گشوده شد و قبر خالی، نشانه و گواه تاریخی و رستاخیز مسیح است. چون عیسی مسیح از مردگان قیام کرد، می دانیم که خدای ما خدای زنده است. نیز از آنجا که او از میان اموات قیام فرمود، می دانیم که ما ایمانداران و شاگردان خود را نیز از مردگان قیام داده و جهت حیات جاودانی برخواهد خیزاند (رومیان ۸: ۱۱؛ افسسیان ۲: ۴-۷).
به این خاطر است که قیام مسیح اینقدر مهم بوده و در مرکز ثقل اعتراف ایمان ما مسیحیان قرار دارد. اگر جسد بی جان مسیح در قبر باقی ماند بود، ایمان ما عبث می بود. منجی مرده کسی را نجات نخواهد داد! . لذا بگذارید تمامی جهان بدانند که عیسی مسیح زنده و قیام کرده است. او بر موت و گناه پیروز گردیده است. او بر موت و گناه غلبه یافته است و بخاطر پیروزی اوست که ما نیز بر موت و گناه پیروز خواهیم گردید .
بر طبق کتاب مقدس، عیسی بایستی از مردگان برخیزد (مزمور ۱۶: ۱۰؛ اشعیاء ۵۳: ۱۰-۱۲) موضوع برخاستن در روز سوم همچنین در کتاب یونس نبی ذکر گردیده است (یونس ۱: ۱۷) یونس نبی سه روز در شکم ماهی مدفون بود و در روز سوم ماهی او را روی خشکی قی کرد و یونس از عقوبت الهی نجات یافت. در انجیل متی ۱۲: ۳۸-۴۲ می خوانیم که عیسی مسیح خود را به یونس تشبیه کرده و دربارۀ مرگ و رستاخیز خود پیش گویی می کند. مسیح از همان ابتدا امر می دانست که بایستی رنج صلیب را متحمل گردد و نیز می دانست که در روز سوم از میان مردگان برخواهد خاست. عیسی مسیح در سه جای مختلف، موضوع مرگ و رستاخیز خود را با شاگردانش مطرح نموده و ذهن آنها را در این مورد آماده ساخت (مرقس ۸: ۳۱؛ ۹: ۳۱؛ ۱۰: ۳۲ – ۳۴).
حال چگونه می توان از صحت رستاخیز مسیح مطمئن گردید؟ اولین دلیل ما قبر خالی است. اگر قبر خالی دلیل قانع کننده ای نیست (زیرا ممکن است کسی بگوید که شاگردان عیسی بدن او را مخفیانه دزدیدند تا که مردم را فریب داده بگویند که عیسی برخاسته است. متی ۲۸: ۱۱-۱۵)؛ بزرگترین دلیل و گواه ما بر قیام مسیح از میان مردگان اینست که وی پس از مرگ خود برعدۀ زیادی از شاگردان خود ظاهر گردید. ازمیان شاگردانی که عیسی مسیح را پس از مرگش دیدند یکی کیفا (پطرس) رسول اعظم عیسی بود (لوقا ۲۴: ۳۳-۳۴). سپس عیسی به مابقی رسولان خود ظاهر گشت (متی ۲۸: ۱۶؛ یوحنا ۲۰: ۱۹). ظهور عیسی مسیح به شاگردان خود در خواب و یا در رویا و خیال نبود بلکه عیسی مسیح با بدن جلال یافتۀ خود برایشان ظاهر شد (لوقا ۲۴: ۳۶-۳۹ و یوحنا ۲۰: ۲۴-۲۸). حتی با وجود این دلایل، نیز ممکن است بعضی شهادت رسولان را باور نکرده و به حقیقت رستاخیز عیسی مسیح شک کرده و آن را راست نپندارند. ممکن است گفته شود که دوازده رسول اولیۀ عیسی، قصه پردازی کرده و یا بخاطر حفظ آبروی استاد خود دروغ گفته و قبر خالی و داستان رستاخیز عیسی، تماماً دسیسه ای جهت فریب عوام می باشد. ولی عیسی مسیح فقط به آن دوازده ظاهر نشد، بلکه به زیاده از پانصد برادر نیز ظاهر شد ممکن است که دوازده نفر باهم توطئه کرده و متحداً در رابطه با موضوعی دروغ بگویند. ولی گفتن اینکه پیش از پانصد نفر متحداً دروغ بگویند، با عقل و منطق سازگار نیست. چگونه ممکن است که بیش از پانصد نفر را جمع کرد با یکدیگر هم داستان شده و افسانه ای جعلی ساخته و در مورد موضوعی دروغ بگویند. کسی دچار نقیضه گویی نشده و یا اینکه هیچ کس به توطئه و جعلی بودن حکایت پی نبرد؟ استنباط منطقی و مطابق با عقل و برهان اینست که شهادت ایشان را پذیرفته و قبول کنیم که شهادت آن برادران راست بوده و مسیح حقیقتاً از میان مردگان قیام کرده و به آنها ظاهر گردیده است. مسیح به آنها ظاهر شد و بیش از پانصد نفر او را به چشم خود دیدند و بر این حقیقت شهادت داده اند.
در تمامی طول تاریخ، خبر واقعه ای مهمتر از رستاخیز مسیح اتفاق نیفتاده است . توجه کنید، وقتی که ایمانداری چشم از جهان فرو می بندد، به کام نیستی نرفته بلکه «به خواب می رود» و پس از آنکه ایشان مدتی در خواب سپری کردند، در مسیح بیدار خواهند شد (اول تسالونیکیان ۴: ۱۳-۱۸).عیسی مسیح سپس به برادر ناتنی خود ظاهر شد. یعقوب بعدها یکی از رهبران کلیسای اورشلیم گردید (غلاطیان ۲: ۹) و رسالۀ یعقوب را نگارش کرد. در آغاز کار، یعقوب به عیسی ایمان نیاورد (یوحنا ۷: ۵) ولی عیسی مسیح، پس از رستاخیزش به او و برادران جوانترش ظاهر شده و متعاقباً آنها نیز به او ایمان آوردند (اعمال ۱: ۱۴). عیسی نیز به جمیع رسولان نیز ظاهر شد. منظور پولس از رسولان، تنها آن دوازده حواری اولیۀ مسیح نبوده بلکه منظور همچنین رهبران کلیسای اورشلیم می باشد که بعدها با لقب رسول معروف شدند. عیسی مسیح، پس از قیام از مردگان مدت چند روز بر روی زمین باقی ماند. در آن مدت به کسانی که ذکرشان رفت، ظاهر گردید و پس از آن به آسمان صعود نمود. پس از صعودش به آسمان بود که عیسی به پولس ظاهر شد. به همین دلیل است که پولس رسول در اینجا می گوید آخر از همه برمن … ظاهر گردید (اعمال ۹: ۱-۹؛ ۲۲: ۶-۱۱؛ ۲۶: ۱۲-۱۸). اغلب رسولان مسیح، او را پس از قیامش از عالم اموات، با چشمان خود ملاقات کرده بودند. تجربۀ ملاقات با مسیح زنده و قیام کرده، این افراد معمولی را به گونه ای تحت تأثیر قرار داد که به چهار گوشۀ عالم رفته و به مسیح قیام کرده بشارت داده و به انجیل مسیح موعظه نمودند. تا اینجا، دو گروه از شواهد اصلی در اثبات صحت این ادعای کتاب مقدس که مسیح برخاسته است، را معرفی کردیم. گفتیم که قیام مسیح از مردگان یک حقیقت انکار ناپذیر تاریخی است زیرا که:
اولاً قبر مسیح خالی بود، و ثانیاً عیسی مسیح پس از قیامش به عدۀ بسیاری ظاهر گردید. دستۀ سوم دلایل، به زندگی و شهادت رسولان مربوط می شود. همینطور که می دانید پس از مصلوب شدن مسیح، همۀ شاگردان گریخته، خود را مخفی ساختند (متی ۲۶: ۵۶ مرقس ۱۴: ۵۰). رسولان مسیح سخت ترسیده بودند. پیشوایشان اعدام شده بود و اینک آنها نگران بودند که سربازان رومی در پی ایشان نیز آمده، آنها را دستگیر کرده، اعدام خواهند نمود. آنها خود را در منزلی مخفی کرده و درها بسته بودند (یوحنا ۲۰: ۱۹). ولی چه اتفاقی افتاد که این گروه ترسان چنان شهامت و دلیری پیدا کردند؟ چه اتفاقی افتاده بود که آنهایی که یکی روز دلشان پر از ترس و وحشت بود، روز بعد با دلیری تمام به نام عیسی مسیح موعظه می کردند؟ و در مورد پولس، چه اتفاقی افتاد که او یک روزکلیسا را مورد جفا قرار می داد و روز دیگر در تمامی قلمروی امپراطوری روم به موعظه به مسیح پرداخت؟ چه شد که زندگی و رویۀ رسولان به یکباره دستخوش چنین تغییر شگرفی شد؟ یک پاسخ ممکن به این سؤال وجود دارد: ایشان با مسیح رستاخیز کرده ملاقات کردند. و نه تنها مسیح زنده بر ایشان ظاهر گردید، او روح القدس موعود را به ایشان داد تا شاهدان او باشند (اعمال ۱: ۸؛ ۲: ۱-۴، ۱۴، ۴۱).
وبالاخره دلیل چهارم جهت قیام مسیح از مردگان اینست که از دو هزار سال پیش به این سو، میلیونها میلیون مسیحی، با مسیح زنده و قیام کرده ملاقات داشته و بوسیلۀ روح القدس حضور زندۀ عیسی مسیح را در وجود خود تجربه کرده اند. جا دارد که از خود بپرسیم: آیا مسیح در وجود من زندگی می کند؟ اگر چنین است، وجود مسیح زنده در قلب ما بزرگترین شهادت و گواهی رستاخیز مسیح می باشد! اگر پس از مرگ، رستاخیزی وجود نداشته باشد، پس مسیحیان از همه بدبختر هستند! زیرا که پس از یک عمر سختی و مشقت کشیدن و بخاطر مسیح جفا دیدن در این جهان، هیچ امیدی به دریافت پاداش درجهان آینده نخواهند داشت. اگر قیامت از مردگان وجود نداشته باشد، بهتر است انسان اصلاً مسیحی نشود! ولی از آنجا که مسیح از میان مردگان برخاسته است، می توان به او بعنوان خدا اطمنیان کرده و ایمان آورد. می توان از درستی و حقیقت تعالیمش مطمئن بود. می توانیم به او صد درصد اعتماد کرده، او را تکیه گاه زندگی خود قرار دهیم. در این صورت ایمان ما باطل نخواهد بود، زیرا که بواسطۀ ایمان به او، از همان قوتی که او را از مردگان برخیزانید و او را به دست راست خدا نشانیده است مدد خواهیم گرفت (افسسیان ۱: ۱۹-۲۱).
آمین