علی نیکویی
ماهنامه گزارش /شماره ۲۶۲/شهریور ۱۳۹۳
آئین ارامنهی قدیم را باید به دو دوره تقسیم کرد، دورهی پیش از نفوذ تمدن ایرانی و دورهی نفوذ فرهنگ و آداب ایرانی.
در دورهی اول ارامنه مانند همهی ادیان ابتدایی مظاهر طبیعت چون آفتاب، ماه، جنگل و ارباب انواع آنها را ستایش میکردند؛ در دورهی دوم تحت تاثیر آئین زردشتی و مزدیسنا قرار گرفته و ایزدان ایران را مورد پرستش قرار میدادند ولی بر خلاف آئین زردشت که در آن از دو نیروی دیرین اهورامزدا و اهریمن سخن رفته، ارمنیان قدیم به خالق و ربالاربابی بهنام “آرامازد” که نام وی ماخوذ از اهورامزدا و یا هرمزد ایرانی است اعتقاد داشتند.
این دین را هیچ پیغمبر یا مبشری نبوده بلکه تنها در آن از موعودی سخن میرفت که “آرتاوازد” نام داشت. پس از “آرامازد” که خدای خدایان بود خدایان دیگری در دین ارمنی قدیم بودند از جمله میهر (مهر) پسر آرامازد و آناهیت و نانه دختران او بودند و تمامی این فرزندان بدون مادر از آرامازد زائیده شده بودند.
آرامازد خدای نوروز نیز بود، زیرا روز اول سال نو یا نوروز که به زبان ایرانی هرمزد یا اهورامزدا نام داشت مختص یادبود آناهیت که الههی عفت و پاکدامنی بود دختر آرامازد بهشمار میرفت که بعدها الههی عشق و شهوت شد. بزرگترین پرستشگاه این الهه در یریزا بود که در حملهی “آنتونیوس” سردار روم غارت شد و رومیان پیکر زرین آناهیت را درهم شکستند و میان خود تقسیم کردند. بعدها ارمنیان مجسمهی دیگری از آناهیت برپا کردند که تا زمان گریگور مقدس، خلیفهی مسیحی ارمنیان وجود داشت، تمام ایالات یکه غیاس به نام الههی آناهینا خوانده شد. گلههای بزرگ گاو که مخصوص قربانی آناهیت بودند و همهجا با نشان آناهیت میگشتند.
در نخستین ماه سال نو یعنی ماه “ناواسارد” (نوروز و فروردین) جشنهای بزرگ برپا میکردند و مردم به معابد ناهید روی میآورده و حاجت خویش را میخواستند؛ ایزدمهر پسر آرامازد و خدای آفتاب و عدالت بود. ارمنیان برای او اسب قربانی میکردند؛ یکی دیگر از خدایان ارامنه تیر نام داشت که خدای خوابگزار و حامی ادبیات و هنر بود و پرستشگاه او در “یرالاموین” بود که بعدها به دست “واغار شاپات” پادشاه مسیحی ارمنستان ویران شد. دیگر خدای ایشان “واهاگن” خدای اژدهاکش بود که او همان وره ثرغنه یا لویتالی یا ورهران که همان بهرام پهلوی است. گریگور خلیفهی بزرگ ارامنه در هنگام مراجعت از قیصریه معبد واهاگن را ویران ساخت.
“آست غیک” همسر یا معشوقهی واهاگن بود، او را با آفرودیت یونانی تطبیق کردهاند. معبد او در شهر “آشتیشات” واقع در ایالت “تارون” که به حجلهخانهی “آست غیک” موسوم بود قرارداشت. “هوفمان” این اسم را به معنی ستارهی کوچک و ترجمهی “کوکِپتا” در سریانی میداند. “بارشامین” خدای کهکشان بود و مجسمهی این ربالنوع را “تیگران” از بینالنهرین آورده بود، مجسمهی او را از عاج و بلور نقره میساختند.
“گیسانه” و “دمتر” دو شاهزادهی گمنام هندی بودند که به ارمنستان پناه برده بودند و در تارون دو مجسمه به نام گیسانه و دمتر برای خود برپا کرده بودند. دیگر خدای ارامنه “ساندرامِت” خدای ماده و ربالنوع زمین بود و نمونهی عفت و عصمت بهشمار میرفت.
نامهای معابد ارمنستان پیش از مسیحی شدن آن مردمان عبارت بودند از:
۱٫ معبد هرمزد (اهورامزدا) در قلعهی آنی.
۲٫ معبد آناهیتا در ارداشاد و در جاهای دیگر.
۳٫ معبد مهر در تیرجان (باکارئج).
۴٫ معبد تیر در واغارشاباد (هیرازم).
۵٫ معبد آستغیک در اشدیشاد.
۶٫ معبد بار شیخاد در تورتان.
۷٫ معبد ناتی در تیل.
۸٫ معبد واکن در واهی واهاهیان (موش).
مذهب گریگوری یا کلیسای ارمنی
این مذهب از فرق اولیهی مسیحی است منسوب به گریگوس ارمنی معروف به گریگوار نوربخش که بین سالهای ۲۵۷-۳۳۷ میلادی میزیسته است. وی اصلا پارتی و از خانوادهی سورن بود. پدرش آناک با وجود آنکه خود از خاندان اشکانی بود طرفدار اردشیر ساسانی گشت و با توطئهی قبلی با اردشیر ساسانی به ارمنستان آمده و در ظاهر پناهنده به خسرو شد تا روزی در شکارگاه فرصت یافته خسرو شاه ارمنستان را بکشت و خود بگریخت، کسان خسرو او را تعقیب کرده و در نزدیکی شهر “ارداشاد” بگرفتند و او را در رود غرق کردند، جمیع فرزندان و فرزندزادگانش را بکشتند مگر کودکی که دایهاش او را نجات داد و به کاپادوکیه (موقعیت جغرافیایی کاپادوکیه در جنوب شرقی دریای سیاه و مجاور ارمنستان میباشد) برد و در قیصریه او را به آئین عیسوی تربیت کرد و “گریگورس” نامید. گریگورس چون به رشد رسید از کشیشان مسیحی گردیده و به ارمنستان بازگشت و به تبلیغ آئین عیسوی در میان هموطنان خود پرداخت (۲۵۱م) در آن وقت دین مسیحیت تازه در آن کشور اندک اندک رواج مییافت ولی پادشاه و بزرگان کشور زردشتی بودند.
گریگورس مدت ۱۵ سال به جرم خیانت پدر و داشتن دین مسیحی در کوشک “ارداشاد” زندانی بود تا آنکه پس از ۱۵ سال تیرداد سوم او را از زندان درآورد. گریگورس توانست تیرداد سوم شاه ارمنستان را به مسیحیت بخواند؛ این پادشاه دین عیسوی را در سال ۳۰۵م در ارمنستان رسمی اعلام کرد و گریگورس اسقف اعظم ارمنستان گردید و مقر مذهبی خود را در در “یاشتیشات” قرار داد و مذهب مسیحی ارمنستان به نام او “مذهب گریگوری” خوانده شد.
ظاهرا تیرداد چندان معرفتی از حقیقت مسیحیت نداشت زیرا به محض آنکه به دین مسیح درآمد فرمان داد که همهی مردم ارمنستان را به زور شمشیر به قبول آن مذهب مجبور نمایند.
ارمنیان که گروهی از ایشان بتپرست و قومی زردشتی بودند در برابر مسیحیت مقاومت کردند، چنانکه در تاریخ ساسانی مشاهده میگردد جنگهای بزرگی به تحریک شاهان ساسانی به حمایت از دین زردشتی در ارمنستان روی داد ولی سرانجام تیرداد با کمک رومیان غالب آمده و کیش عیسوی را حدود سال ۳۰۵م مذهب رسمی ارمنیان نمود؛ بعد از چندی کتاب مقدس تورات و انجیل نیز به زبان ارمنی ترجمه گردید. انجیل ارمنی از انجیلهای قدیمی دنیای مسیحیت است.
گریگورا در اواخر عمر عزلت گزید و از اسقفی کناره گرفت و به جای او “ارشتک” پسر بزرگش کلیسای معروف “اج میادزین” را (که به معنی محل نزول تنها مولود است) در ارمنستان بنا کرد که از مراکز مهم مذهبی آن کشور گردید و ریاست آن را به عهده گرفت.
یکی از زیارتگاههای مهم در ارمنستان زیارتگاه “تادی مقدس” است که در قرن نهم میلادی بنا شده است. در مورد این زیارتگاه چنین آمده که یکی از پادشاهان ارمنستان به نام “شانادروک” و دخترش “ساندخت” به کیش عیسوی درآمده بودند و پس از چندی شاه به دین پیشین خود بازمیگردد ولی دخترش بر اثر تبلیغات “تادی” نامی که از راهبان مسیحی بود دست از مسیحیت برنمیدارد؛ دختر و تادی به فرمان پادشاه کشته میشوند و در همین محل که به نام زیارتگاه تادی مقدس است دفن میشوند.
دین عیسوی به همت گریگورس مذهب ملی ارمنیان شد، وی زبان ارمنی را برای نوشتن کتاب مقدس جایگزین زبان یونانی کرد و دوازده خلیفه جانشین در اطراف و اکناف ارمنستان برای هدایت بتپرستان ایجاد کرد وی مناصب روحانی را در خانوادهی معینی ارثی کرد؛ بزرگترین منصب روحانی یعنی جائلیق را در خانواده ی خود موروثی ساخت.
ارمنیان گریگوری اقرار دارند که روح مقدس صادر از پدر (خدا) استو معتقد به یک طبیعت در مسیح هستند از این جهت خود را “مونوفیزیت” میخوانند و قائل به تجسم و حلول روح در او نیستند. آنان به مکان تطهیر نفس بعد از مرگ یعنی Purgatory اعتقاد ندارند و تنها مانند کاتولیکها برای مردگان خود در اعیاد و روزهای معینی دعا میکنند.
“پاتریارک” یا “بطارقه” در قدرتها با هم برابرند و با هم همکاری میکنند و زیر نظر پارتریارک بزرگتر هستند و گویند که کلیسا توسط رسولان (حواریون) و شاگردان ایشان به امر مسیح بنیان گذارده شد نه توسط پطر از این جهت به ریاست عالیه پاپ معتقد نیستند.
تعمید گریگوری با تکرار نام شخصیتهای الهی انجام میگیرد، تدهین با روغن مقدس صورت میپزیرد و شخص تعمید یافته به نام شخص مقدسی که در عید وی را تعمید دادهاند خوانده میشود. تعمید تنها به دست کشیشان انجام میگیرد و تعمید حتی در مورد کودکانی که مرده به دنیا آمدهاند نیز اعمال میشود. تدهین با روغن مقدس را ابتدا به پیشانی و سپس به چشم منخرین و گوشها و دهان و شانهها و سینه و دست و پا جاری میسازند، ارمنیان عشای ربانی را با نان و فطیر و شرابی که با آب مخلوط نشده باشد انجام میدهند.
علی نیکویی
ماهنامه گزارش /شماره ۲۶۲/شهریور ۱۳۹۳
آئین ارامنهی قدیم را باید به دو دوره تقسیم کرد، دورهی پیش از نفوذ تمدن ایرانی و دورهی نفوذ فرهنگ و آداب ایرانی.
در دورهی اول ارامنه مانند همهی ادیان ابتدایی مظاهر طبیعت چون آفتاب، ماه، جنگل و ارباب انواع آنها را ستایش میکردند؛ در دورهی دوم تحت تاثیر آئین زردشتی و مزدیسنا قرار گرفته و ایزدان ایران را مورد پرستش قرار میدادند ولی بر خلاف آئین زردشت که در آن از دو نیروی دیرین اهورامزدا و اهریمن سخن رفته، ارمنیان قدیم به خالق و ربالاربابی بهنام “آرامازد” که نام وی ماخوذ از اهورامزدا و یا هرمزد ایرانی است اعتقاد داشتند.
این دین را هیچ پیغمبر یا مبشری نبوده بلکه تنها در آن از موعودی سخن میرفت که “آرتاوازد” نام داشت. پس از “آرامازد” که خدای خدایان بود خدایان دیگری در دین ارمنی قدیم بودند از جمله میهر (مهر) پسر آرامازد و آناهیت و نانه دختران او بودند و تمامی این فرزندان بدون مادر از آرامازد زائیده شده بودند.
آرامازد خدای نوروز نیز بود، زیرا روز اول سال نو یا نوروز که به زبان ایرانی هرمزد یا اهورامزدا نام داشت مختص یادبود آناهیت که الههی عفت و پاکدامنی بود دختر آرامازد بهشمار میرفت که بعدها الههی عشق و شهوت شد. بزرگترین پرستشگاه این الهه در یریزا بود که در حملهی “آنتونیوس” سردار روم غارت شد و رومیان پیکر زرین آناهیت را درهم شکستند و میان خود تقسیم کردند. بعدها ارمنیان مجسمهی دیگری از آناهیت برپا کردند که تا زمان گریگور مقدس، خلیفهی مسیحی ارمنیان وجود داشت، تمام ایالات یکه غیاس به نام الههی آناهینا خوانده شد. گلههای بزرگ گاو که مخصوص قربانی آناهیت بودند و همهجا با نشان آناهیت میگشتند.
در نخستین ماه سال نو یعنی ماه “ناواسارد” (نوروز و فروردین) جشنهای بزرگ برپا میکردند و مردم به معابد ناهید روی میآورده و حاجت خویش را میخواستند؛ ایزدمهر پسر آرامازد و خدای آفتاب و عدالت بود. ارمنیان برای او اسب قربانی میکردند؛ یکی دیگر از خدایان ارامنه تیر نام داشت که خدای خوابگزار و حامی ادبیات و هنر بود و پرستشگاه او در “یرالاموین” بود که بعدها به دست “واغار شاپات” پادشاه مسیحی ارمنستان ویران شد. دیگر خدای ایشان “واهاگن” خدای اژدهاکش بود که او همان وره ثرغنه یا لویتالی یا ورهران که همان بهرام پهلوی است. گریگور خلیفهی بزرگ ارامنه در هنگام مراجعت از قیصریه معبد واهاگن را ویران ساخت.
“آست غیک” همسر یا معشوقهی واهاگن بود، او را با آفرودیت یونانی تطبیق کردهاند. معبد او در شهر “آشتیشات” واقع در ایالت “تارون” که به حجلهخانهی “آست غیک” موسوم بود قرارداشت. “هوفمان” این اسم را به معنی ستارهی کوچک و ترجمهی “کوکِپتا” در سریانی میداند. “بارشامین” خدای کهکشان بود و مجسمهی این ربالنوع را “تیگران” از بینالنهرین آورده بود، مجسمهی او را از عاج و بلور نقره میساختند.
“گیسانه” و “دمتر” دو شاهزادهی گمنام هندی بودند که به ارمنستان پناه برده بودند و در تارون دو مجسمه به نام گیسانه و دمتر برای خود برپا کرده بودند. دیگر خدای ارامنه “ساندرامِت” خدای ماده و ربالنوع زمین بود و نمونهی عفت و عصمت بهشمار میرفت.
نامهای معابد ارمنستان پیش از مسیحی شدن آن مردمان عبارت بودند از:
۱٫ معبد هرمزد (اهورامزدا) در قلعهی آنی.
۲٫ معبد آناهیتا در ارداشاد و در جاهای دیگر.
۳٫ معبد مهر در تیرجان (باکارئج).
۴٫ معبد تیر در واغارشاباد (هیرازم).
۵٫ معبد آستغیک در اشدیشاد.
۶٫ معبد بار شیخاد در تورتان.
۷٫ معبد ناتی در تیل.
۸٫ معبد واکن در واهی واهاهیان (موش).
مذهب گریگوری یا کلیسای ارمنی
این مذهب از فرق اولیهی مسیحی است منسوب به گریگوس ارمنی معروف به گریگوار نوربخش که بین سالهای ۲۵۷-۳۳۷ میلادی میزیسته است. وی اصلا پارتی و از خانوادهی سورن بود. پدرش آناک با وجود آنکه خود از خاندان اشکانی بود طرفدار اردشیر ساسانی گشت و با توطئهی قبلی با اردشیر ساسانی به ارمنستان آمده و در ظاهر پناهنده به خسرو شد تا روزی در شکارگاه فرصت یافته خسرو شاه ارمنستان را بکشت و خود بگریخت، کسان خسرو او را تعقیب کرده و در نزدیکی شهر “ارداشاد” بگرفتند و او را در رود غرق کردند، جمیع فرزندان و فرزندزادگانش را بکشتند مگر کودکی که دایهاش او را نجات داد و به کاپادوکیه (موقعیت جغرافیایی کاپادوکیه در جنوب شرقی دریای سیاه و مجاور ارمنستان میباشد) برد و در قیصریه او را به آئین عیسوی تربیت کرد و “گریگورس” نامید. گریگورس چون به رشد رسید از کشیشان مسیحی گردیده و به ارمنستان بازگشت و به تبلیغ آئین عیسوی در میان هموطنان خود پرداخت (۲۵۱م) در آن وقت دین مسیحیت تازه در آن کشور اندک اندک رواج مییافت ولی پادشاه و بزرگان کشور زردشتی بودند.
گریگورس مدت ۱۵ سال به جرم خیانت پدر و داشتن دین مسیحی در کوشک “ارداشاد” زندانی بود تا آنکه پس از ۱۵ سال تیرداد سوم او را از زندان درآورد. گریگورس توانست تیرداد سوم شاه ارمنستان را به مسیحیت بخواند؛ این پادشاه دین عیسوی را در سال ۳۰۵م در ارمنستان رسمی اعلام کرد و گریگورس اسقف اعظم ارمنستان گردید و مقر مذهبی خود را در در “یاشتیشات” قرار داد و مذهب مسیحی ارمنستان به نام او “مذهب گریگوری” خوانده شد.
ظاهرا تیرداد چندان معرفتی از حقیقت مسیحیت نداشت زیرا به محض آنکه به دین مسیح درآمد فرمان داد که همهی مردم ارمنستان را به زور شمشیر به قبول آن مذهب مجبور نمایند.
ارمنیان که گروهی از ایشان بتپرست و قومی زردشتی بودند در برابر مسیحیت مقاومت کردند، چنانکه در تاریخ ساسانی مشاهده میگردد جنگهای بزرگی به تحریک شاهان ساسانی به حمایت از دین زردشتی در ارمنستان روی داد ولی سرانجام تیرداد با کمک رومیان غالب آمده و کیش عیسوی را حدود سال ۳۰۵م مذهب رسمی ارمنیان نمود؛ بعد از چندی کتاب مقدس تورات و انجیل نیز به زبان ارمنی ترجمه گردید. انجیل ارمنی از انجیلهای قدیمی دنیای مسیحیت است.
گریگورا در اواخر عمر عزلت گزید و از اسقفی کناره گرفت و به جای او “ارشتک” پسر بزرگش کلیسای معروف “اج میادزین” را (که به معنی محل نزول تنها مولود است) در ارمنستان بنا کرد که از مراکز مهم مذهبی آن کشور گردید و ریاست آن را به عهده گرفت.
یکی از زیارتگاههای مهم در ارمنستان زیارتگاه “تادی مقدس” است که در قرن نهم میلادی بنا شده است. در مورد این زیارتگاه چنین آمده که یکی از پادشاهان ارمنستان به نام “شانادروک” و دخترش “ساندخت” به کیش عیسوی درآمده بودند و پس از چندی شاه به دین پیشین خود بازمیگردد ولی دخترش بر اثر تبلیغات “تادی” نامی که از راهبان مسیحی بود دست از مسیحیت برنمیدارد؛ دختر و تادی به فرمان پادشاه کشته میشوند و در همین محل که به نام زیارتگاه تادی مقدس است دفن میشوند.
دین عیسوی به همت گریگورس مذهب ملی ارمنیان شد، وی زبان ارمنی را برای نوشتن کتاب مقدس جایگزین زبان یونانی کرد و دوازده خلیفه جانشین در اطراف و اکناف ارمنستان برای هدایت بتپرستان ایجاد کرد وی مناصب روحانی را در خانوادهی معینی ارثی کرد؛ بزرگترین منصب روحانی یعنی جائلیق را در خانواده ی خود موروثی ساخت.
ارمنیان گریگوری اقرار دارند که روح مقدس صادر از پدر (خدا) استو معتقد به یک طبیعت در مسیح هستند از این جهت خود را “مونوفیزیت” میخوانند و قائل به تجسم و حلول روح در او نیستند. آنان به مکان تطهیر نفس بعد از مرگ یعنی Purgatory اعتقاد ندارند و تنها مانند کاتولیکها برای مردگان خود در اعیاد و روزهای معینی دعا میکنند.
“پاتریارک” یا “بطارقه” در قدرتها با هم برابرند و با هم همکاری میکنند و زیر نظر پارتریارک بزرگتر هستند و گویند که کلیسا توسط رسولان (حواریون) و شاگردان ایشان به امر مسیح بنیان گذارده شد نه توسط پطر از این جهت به ریاست عالیه پاپ معتقد نیستند.
تعمید گریگوری با تکرار نام شخصیتهای الهی انجام میگیرد، تدهین با روغن مقدس صورت میپزیرد و شخص تعمید یافته به نام شخص مقدسی که در عید وی را تعمید دادهاند خوانده میشود. تعمید تنها به دست کشیشان انجام میگیرد و تعمید حتی در مورد کودکانی که مرده به دنیا آمدهاند نیز اعمال میشود. تدهین با روغن مقدس را ابتدا به پیشانی و سپس به چشم منخرین و گوشها و دهان و شانهها و سینه و دست و پا جاری میسازند، ارمنیان عشای ربانی را با نان و فطیر و شرابی که با آب مخلوط نشده باشد انجام میدهند.
علی نیکویی
ماهنامه گزارش /شماره ۲۶۲/شهریور ۱۳۹۳
آئین ارامنهی قدیم را باید به دو دوره تقسیم کرد، دورهی پیش از نفوذ تمدن ایرانی و دورهی نفوذ فرهنگ و آداب ایرانی.
در دورهی اول ارامنه مانند همهی ادیان ابتدایی مظاهر طبیعت چون آفتاب، ماه، جنگل و ارباب انواع آنها را ستایش میکردند؛ در دورهی دوم تحت تاثیر آئین زردشتی و مزدیسنا قرار گرفته و ایزدان ایران را مورد پرستش قرار میدادند ولی بر خلاف آئین زردشت که در آن از دو نیروی دیرین اهورامزدا و اهریمن سخن رفته، ارمنیان قدیم به خالق و ربالاربابی بهنام “آرامازد” که نام وی ماخوذ از اهورامزدا و یا هرمزد ایرانی است اعتقاد داشتند.
این دین را هیچ پیغمبر یا مبشری نبوده بلکه تنها در آن از موعودی سخن میرفت که “آرتاوازد” نام داشت. پس از “آرامازد” که خدای خدایان بود خدایان دیگری در دین ارمنی قدیم بودند از جمله میهر (مهر) پسر آرامازد و آناهیت و نانه دختران او بودند و تمامی این فرزندان بدون مادر از آرامازد زائیده شده بودند.
آرامازد خدای نوروز نیز بود، زیرا روز اول سال نو یا نوروز که به زبان ایرانی هرمزد یا اهورامزدا نام داشت مختص یادبود آناهیت که الههی عفت و پاکدامنی بود دختر آرامازد بهشمار میرفت که بعدها الههی عشق و شهوت شد. بزرگترین پرستشگاه این الهه در یریزا بود که در حملهی “آنتونیوس” سردار روم غارت شد و رومیان پیکر زرین آناهیت را درهم شکستند و میان خود تقسیم کردند. بعدها ارمنیان مجسمهی دیگری از آناهیت برپا کردند که تا زمان گریگور مقدس، خلیفهی مسیحی ارمنیان وجود داشت، تمام ایالات یکه غیاس به نام الههی آناهینا خوانده شد. گلههای بزرگ گاو که مخصوص قربانی آناهیت بودند و همهجا با نشان آناهیت میگشتند.
در نخستین ماه سال نو یعنی ماه “ناواسارد” (نوروز و فروردین) جشنهای بزرگ برپا میکردند و مردم به معابد ناهید روی میآورده و حاجت خویش را میخواستند؛ ایزدمهر پسر آرامازد و خدای آفتاب و عدالت بود. ارمنیان برای او اسب قربانی میکردند؛ یکی دیگر از خدایان ارامنه تیر نام داشت که خدای خوابگزار و حامی ادبیات و هنر بود و پرستشگاه او در “یرالاموین” بود که بعدها به دست “واغار شاپات” پادشاه مسیحی ارمنستان ویران شد. دیگر خدای ایشان “واهاگن” خدای اژدهاکش بود که او همان وره ثرغنه یا لویتالی یا ورهران که همان بهرام پهلوی است. گریگور خلیفهی بزرگ ارامنه در هنگام مراجعت از قیصریه معبد واهاگن را ویران ساخت.
“آست غیک” همسر یا معشوقهی واهاگن بود، او را با آفرودیت یونانی تطبیق کردهاند. معبد او در شهر “آشتیشات” واقع در ایالت “تارون” که به حجلهخانهی “آست غیک” موسوم بود قرارداشت. “هوفمان” این اسم را به معنی ستارهی کوچک و ترجمهی “کوکِپتا” در سریانی میداند. “بارشامین” خدای کهکشان بود و مجسمهی این ربالنوع را “تیگران” از بینالنهرین آورده بود، مجسمهی او را از عاج و بلور نقره میساختند.
“گیسانه” و “دمتر” دو شاهزادهی گمنام هندی بودند که به ارمنستان پناه برده بودند و در تارون دو مجسمه به نام گیسانه و دمتر برای خود برپا کرده بودند. دیگر خدای ارامنه “ساندرامِت” خدای ماده و ربالنوع زمین بود و نمونهی عفت و عصمت بهشمار میرفت.
نامهای معابد ارمنستان پیش از مسیحی شدن آن مردمان عبارت بودند از:
۱٫ معبد هرمزد (اهورامزدا) در قلعهی آنی.
۲٫ معبد آناهیتا در ارداشاد و در جاهای دیگر.
۳٫ معبد مهر در تیرجان (باکارئج).
۴٫ معبد تیر در واغارشاباد (هیرازم).
۵٫ معبد آستغیک در اشدیشاد.
۶٫ معبد بار شیخاد در تورتان.
۷٫ معبد ناتی در تیل.
۸٫ معبد واکن در واهی واهاهیان (موش).
مذهب گریگوری یا کلیسای ارمنی
این مذهب از فرق اولیهی مسیحی است منسوب به گریگوس ارمنی معروف به گریگوار نوربخش که بین سالهای ۲۵۷-۳۳۷ میلادی میزیسته است. وی اصلا پارتی و از خانوادهی سورن بود. پدرش آناک با وجود آنکه خود از خاندان اشکانی بود طرفدار اردشیر ساسانی گشت و با توطئهی قبلی با اردشیر ساسانی به ارمنستان آمده و در ظاهر پناهنده به خسرو شد تا روزی در شکارگاه فرصت یافته خسرو شاه ارمنستان را بکشت و خود بگریخت، کسان خسرو او را تعقیب کرده و در نزدیکی شهر “ارداشاد” بگرفتند و او را در رود غرق کردند، جمیع فرزندان و فرزندزادگانش را بکشتند مگر کودکی که دایهاش او را نجات داد و به کاپادوکیه (موقعیت جغرافیایی کاپادوکیه در جنوب شرقی دریای سیاه و مجاور ارمنستان میباشد) برد و در قیصریه او را به آئین عیسوی تربیت کرد و “گریگورس” نامید. گریگورس چون به رشد رسید از کشیشان مسیحی گردیده و به ارمنستان بازگشت و به تبلیغ آئین عیسوی در میان هموطنان خود پرداخت (۲۵۱م) در آن وقت دین مسیحیت تازه در آن کشور اندک اندک رواج مییافت ولی پادشاه و بزرگان کشور زردشتی بودند.
گریگورس مدت ۱۵ سال به جرم خیانت پدر و داشتن دین مسیحی در کوشک “ارداشاد” زندانی بود تا آنکه پس از ۱۵ سال تیرداد سوم او را از زندان درآورد. گریگورس توانست تیرداد سوم شاه ارمنستان را به مسیحیت بخواند؛ این پادشاه دین عیسوی را در سال ۳۰۵م در ارمنستان رسمی اعلام کرد و گریگورس اسقف اعظم ارمنستان گردید و مقر مذهبی خود را در در “یاشتیشات” قرار داد و مذهب مسیحی ارمنستان به نام او “مذهب گریگوری” خوانده شد.
ظاهرا تیرداد چندان معرفتی از حقیقت مسیحیت نداشت زیرا به محض آنکه به دین مسیح درآمد فرمان داد که همهی مردم ارمنستان را به زور شمشیر به قبول آن مذهب مجبور نمایند.
ارمنیان که گروهی از ایشان بتپرست و قومی زردشتی بودند در برابر مسیحیت مقاومت کردند، چنانکه در تاریخ ساسانی مشاهده میگردد جنگهای بزرگی به تحریک شاهان ساسانی به حمایت از دین زردشتی در ارمنستان روی داد ولی سرانجام تیرداد با کمک رومیان غالب آمده و کیش عیسوی را حدود سال ۳۰۵م مذهب رسمی ارمنیان نمود؛ بعد از چندی کتاب مقدس تورات و انجیل نیز به زبان ارمنی ترجمه گردید. انجیل ارمنی از انجیلهای قدیمی دنیای مسیحیت است.
گریگورا در اواخر عمر عزلت گزید و از اسقفی کناره گرفت و به جای او “ارشتک” پسر بزرگش کلیسای معروف “اج میادزین” را (که به معنی محل نزول تنها مولود است) در ارمنستان بنا کرد که از مراکز مهم مذهبی آن کشور گردید و ریاست آن را به عهده گرفت.
یکی از زیارتگاههای مهم در ارمنستان زیارتگاه “تادی مقدس” است که در قرن نهم میلادی بنا شده است. در مورد این زیارتگاه چنین آمده که یکی از پادشاهان ارمنستان به نام “شانادروک” و دخترش “ساندخت” به کیش عیسوی درآمده بودند و پس از چندی شاه به دین پیشین خود بازمیگردد ولی دخترش بر اثر تبلیغات “تادی” نامی که از راهبان مسیحی بود دست از مسیحیت برنمیدارد؛ دختر و تادی به فرمان پادشاه کشته میشوند و در همین محل که به نام زیارتگاه تادی مقدس است دفن میشوند.
دین عیسوی به همت گریگورس مذهب ملی ارمنیان شد، وی زبان ارمنی را برای نوشتن کتاب مقدس جایگزین زبان یونانی کرد و دوازده خلیفه جانشین در اطراف و اکناف ارمنستان برای هدایت بتپرستان ایجاد کرد وی مناصب روحانی را در خانوادهی معینی ارثی کرد؛ بزرگترین منصب روحانی یعنی جائلیق را در خانواده ی خود موروثی ساخت.
ارمنیان گریگوری اقرار دارند که روح مقدس صادر از پدر (خدا) استو معتقد به یک طبیعت در مسیح هستند از این جهت خود را “مونوفیزیت” میخوانند و قائل به تجسم و حلول روح در او نیستند. آنان به مکان تطهیر نفس بعد از مرگ یعنی Purgatory اعتقاد ندارند و تنها مانند کاتولیکها برای مردگان خود در اعیاد و روزهای معینی دعا میکنند.
“پاتریارک” یا “بطارقه” در قدرتها با هم برابرند و با هم همکاری میکنند و زیر نظر پارتریارک بزرگتر هستند و گویند که کلیسا توسط رسولان (حواریون) و شاگردان ایشان به امر مسیح بنیان گذارده شد نه توسط پطر از این جهت به ریاست عالیه پاپ معتقد نیستند.
تعمید گریگوری با تکرار نام شخصیتهای الهی انجام میگیرد، تدهین با روغن مقدس صورت میپزیرد و شخص تعمید یافته به نام شخص مقدسی که در عید وی را تعمید دادهاند خوانده میشود. تعمید تنها به دست کشیشان انجام میگیرد و تعمید حتی در مورد کودکانی که مرده به دنیا آمدهاند نیز اعمال میشود. تدهین با روغن مقدس را ابتدا به پیشانی و سپس به چشم منخرین و گوشها و دهان و شانهها و سینه و دست و پا جاری میسازند، ارمنیان عشای ربانی را با نان و فطیر و شرابی که با آب مخلوط نشده باشد انجام میدهند.
منبع:گزارش