در چهار دههی گذشته بیش از ۸۰ درصد نویسندگان، مترجمان، شعراء و روزنامهنگاران ارمنی، ایران را ترک کردند.
به گزارش «محبتنیوز» در سی و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به آثار و تبعات انقلاب اسلامی بر جامعهی ارامنهی ایران و اقلیتهای مسیحی پرداخته شد که بخش اول آن شامل مهاجرت، سرکوب اعتقادات و استیلای نظام آموزشی و تاثیرات منفی انقلاب اسلامی بر ورزش ارامنه بود.
۲۰ دی ماه سال ۱۳۹۳ روبرت صافاریان، در دوهفته نامهی ارمنی «هویس» شماره ۱۸۵ مینویسد: «در همین هشت سال فعالیت مجله ما [مجله] دست کم نیمی از کارکنانمان رفتهاند و برخی دیگر دارند بار سفر میبندند. مدارس ارمنی به سبب نبود دانشآموز یکی پس از دیگری تعطیل میشوند. آزاد ماتیان، استاد دانشگاه و مهمترین نویسنده ارمنی ایران سال گذشته رفت».
او در این نوشتار با اشاره به دیگر اقوام و آشنایانش که در این چند سال ایران را ترک کردند و به گلندلِ کالیفرنیا رفتهاند نوشته، «تنوع دینی جامعه در حال از میان رفتن است. فارغ از ارزیابی مثبت یا منفیمان از این مهاجرت، رویداد مهمی است. در سطح جامعه ایران رویداد مهمی است. در جامعه کوچک ارامنه ایران که مسلمن مهمترین رویداد است».
مهاجرت نویسندگان، روزنامهنگاران ارمنی و تیغ سانسور بر گلوی نشریات
مستندات تاریخی نشان میدهد که صنعت نشر و چاپ را ارمنه به ایران وارد کردند. بر همین اساس فرهنگ و ادبیات ارمنی به طور قابل ملاحظهای رشد داشت. همچنین چاپ کتابهای مربوط به نویسندگان و شاعران و مترجمان ارمنی و همینطور کتابهای الهیاتی مسیحیان در مقاطعی از تاریخ رونق زیادی داشت که تا پیش از انقلاب هم ادامه داشت.
اما تیراژ این کتابها و مجلات و شمارش آنها پس از انقلاب به یکباره کاهش یافت و درست نقطهی مقابل آن افزایش شمار کتابها و نشریاتی بود که در حوزهی اسلامی و ایدئولوژیکی با انبوهی از سرمایه منتشر میشدند.
اولین نشریه ارامنه با نام «شاویق» (کوره راه) با مدیریت هوهانس ماسحیان در ۱۸۹۴ منتشر شد. در سال ۱۹۶۱ «انجمن نویسندگان ایرانی ارمنی» در تهران تأسیس شد.
جامعه ارامنهی ایران حدود چهل و هشت نشریه در تهران، دو ماهنامه در جلفای اصفهان و حدود ۱۶ نشریه در آذربایجان و یک روزنامه در رشت داشتند، اما شمار آنها امروز به زیر ۱۰ نشریه رسیده و تنها روزنامهی آلیک، ماهنامههایی مثل آرارات، آباگا (آینده)، پیمان، هفته نامه آراکس ( به دو زبان ارمنی، فارسی) و چند مجله و دو هفتهنامه مثل لویس (نور) به اضافه تعدادی وب سایت مانند مؤسسه ترجمه و تحقیق «هور» و… باقی ماندهاند.
روبرت صافاریان، سرگئی بارسقیان، آزاد ماتیان، کارو دردریا، یوریک کریممسیحی، زویا پیرزاد و واهه آرمن نویسندگان معاصر و به نام ارامنه بودند که به نظر آخرین نسل نویسندگان حرفهای در جامعهی مسیحیان ارامنهی ایران باشند که بعضی از آنها در داخل کشور فعال بودند.
آسیب جدی ارامنه عدم آموزش و پروش نویسندگانی بود که جایگزین پیشکسوتان و نخبگان ارمنی باشد و این خلاء به خصوص در رسانههای ارمنی بسیار مشهود است. شمار زیادی از ارامنه ی مستعد در نویسندگی، ترجمه و روزنامهنگاری در سالهای اخیر ایران را ترک کردند.
از طرفی انتشار مجلات، نشریات و کتب در جامعهی ارمنی با محدودیتهای زیادی روبرو است که یک سرش عدم حمایت مالی و معنوی از نویسندگان مستقل است و سرش دیگر آن سانسور و محدودیتهای حکومتی که ریشه به تیشه ی فرهنگ غنی ارمنی در ایران زده و آن را با سیاست و ایدئولوژی متعصب اسلامی شیعه زخم زده است.
در همین ارتباط خبرگزاری ایلنا چندی پیش نوشت که انتشارات نائیری (که با سرمایهگذاری مرحوم ساموئل ساروخانیان راهاندازی شد) نیز حدود ۷۰ سال است به عنوان تنها ناشر ارمنیزبان ایران در کنار انتشار فرهنگهای لغت، کتابهای مردمشناسی، هنری و تاریخی و حتی آثار کودک و نوجوان به زبان ارمنی و سابقهای ۶۲ ساله در چاپ تقویم دیواریهای ویژهای که شامل روایتی از نیمقرن زندگی، فعالیت اجتماعی فرهنگی و تولیدات فکری ارمنیان ایران هستند، فعالیت دارد.
اما اینها در آیندهای نه چندان دور موسساتی خصوصی خواهند بود که از نیروی انسانی و نیروی فکری ممتاز ارمنی خالی هستند.
پیش انقلاب بخش خصوصی ارامنه کتابهایی با تیراژ ۵۰هزار تا ۷۰هزار جلدی منتشر میکردند که شامل رمان و داستان با محتوای تاریخی-اجتماعی بود. اما در حال حاضر اصلیترین حوزه ی انتشارات جامعه ی ارمنی شورای خلیفهگری ارامنه شده که به طور خاص تحت نظارت و همکاری با جمهوری اسلامی است.
از این رو سانسور و رصد محتوای کتاب کمر فرهنگ و ادبیات ارمنی را هم در ایران شکست و تقریبن پس از انقلاب هیچ اثر قابل توجهی از نویسندگان و شاعران ارمنی ایرانی منتشر نشد.
روبرت صافاریان، مرداد ماه سال ۱۳۹۵ در گفتگو با ایلنا صراحتن اعلام کرد، ارمنیها به شدت در حال مهاجرت از ایران هستند و این موضوع باید توسط مطبوعات و رسانهها مطرح شده و دلایل آن را واکاوی کنند، در قالب یک آمار کلی میگوید: «براساس آمارها بعد از انقلاب به این طرف تعداد ارمنه در ایران به ۲۰درصد کاهش یافته (از این تعداد هم بخش قابل توجهی در تدارک برنامهریزی برای مهاجرت هستند) و این یعنی ۸۰درصد از ارمنهی ایران کشور را ترک کردهاند.»