تثنیه ۳۲: ۲۲ زیرا آتشی در غضب من افروخته شده و تا هاویه پایین ترین شعلهور شده است.
ایوب ۱۰: ۲۱-۲۲ بروم به… زمینِ تاریکی غلیظ مثل ظلمات، زمینِ سایه موت و بی ترتیب که روشنایی آن مثل ظلمات است.
اشعیا ۱۴: ۹ هاویه (عالم اموات) از زیر برای تو متحرّک است تا چون بیایی تو را استقبال نماید، و مردگان یعنی جمیع بزرگان زمین را برای تو بیدار میسازد…
دانیال ۱۲: ۲ و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیدهاند بیدار خواهند شد، اما اینان به جهت حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی.
متی ۲۵: ۴۱ ای ملعونان، از من دور شوید در آتش جاودانی که برای ابلیس و فرشتگان او مهیا شده است.
مرقس ۹: ۴۳ پس هرگاه دستت تو را بلغزاند، آن را بِبر زیرا تو را بهتر است که شل داخل حیات شوی، از اینکه با دو دست وارد جهنم گردی، در آتشی که خاموشی نپذیرد.
لوقا ۱۶: ۲۲-۲۶ آن دولتمند نیز مرد و او را دفن کردند. پس چشمان خود را در عالم اموات گشوده، خود را در عذاب یافت،… ابراهیم گفت،… در میان ما و شما ورطه عظیمی است.
لوقا ۲۳: ۴۳ عیسی به وی (دزد بالای صلیب) گفت: ” هرآینه به تو میگویم امروز با من در فردوس خواهی بود.“
اعمال ۲: ۳۱ درباره قیامت مسیح پیش دیده، گفت که نَفس او در عالم اموات گذاشته نشود و جسد او فساد را نبیند.
دوم قرنتیان ۵: ۱-۹ … اگر فی الواقع پوشیده و نه عریان یافت شویم… این را بیشتر میپسندیم که از بدن غربت کنیم و به نزد خداوند متوطن شویم.
اول پطرس ۳: ۱۹-۲۰ … و به آن روح نیز رفت و موعظه نمود به ارواحی که در زندان بودند، که سابقا نافرمانبردار بودند…
مکاشفه ۱۴: ۱۱ و دود عذاب ایشان تا ابدالآباد بالا میرود. پس آنانی که وحش و صورت او را پرستش میکنند و هر که نشان اسم او را پذیرد، شبانه روز آرامی ندارند.
مکاشفه ۲۰: ۱۴ و موت و عالم اموات به دریاچه آتش انداخته شد.
ایمان مسیحیان یک ایمان مادی است. عهد جدید بوضوح تعلیم میدهد آنانی که به مسیح ایمان دارند حیات جاودانی دریافت خواهند کرد؛ این حیات نه تنها به طریقی روحانی خواهد بود (یوحنا ۳: ۱۵-۱۶)، بلکه همچنین به طریقی مادی نیز در طی رستاخیز بدن آنها عمل خواهد کرد. وقتی عیسی از مردگان برخاست، او یک بدن جدید از گوشت و استخوان دریافت کرده بود که قابل لمس بود و میتوانست حتی ماهی بخورد (لوقا ۲۴: ۳۸-۴۳). ایمانداران در روز رستاخیز صاحب بدن پر شکوهی همانند بدن مسیح خواهند شد، بدنی که مادی اما غیر فانی خواهد بود (اول قرنتیان ۱۵: ۵۳-۵۴؛ فیلیپیان ۳: ۲۰-۲۱). این خلاصی از جسم مرکز امید ما مسیحیان است (رومیان ۸: ۲۳-۲۴). قیامت مردگان یکی از ابتدایی ترین تعلیمات فهرست شده در عبرانیان ۶: ۱-۲ است، و ” رستاخیز بدن“ یکی از باورهای فهرست شده در اعتقاد نامه اولیه رسولان میباشد. وقتی مسیح باز گردد، مردگان در مسیح اول خواهند برخاست (اول تسالونیکیان ۴: ۱-۱۸). ایماندارانی که هنوز نمردهاند هم زمان بدنهای جدید رستاخیز را دریافت خواهند کرد. همه نخواهیم خوابید، لیکن همه متبدل خواهیم شد… زیرا که میباید این فاسد بی فسادی را بپوشد و این فانی به بقا آراسته گردد (اول قرنتیان ۱۵: ۵۱-۵۳). بعد از همه اینها ما نیازبه بدنهای جدیدی داریم تا بتوانیم در زمین جدیدی که به ما وعده داده شده است لذت ببریم (دوم پطرس ۳: ۱۳؛ مکاشفه ۲۱: ۱).
اما در مابین مرگ و رستاخیز چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ برای هزاران سال قوم خداوند مردهاند. وقتی ایمانداران عهد قدیم مردهاند چه اتفاقی برای آنها افتاده است؟ و چه اتفاقی برای ایمانداران امروزی عهد جدید رخ خواهد داد؟ به شکلی مشابه، چه اتفاقی برای آنانی رخ خواهد داد که به عیسی مسیح ایمان نداشته اند؟
برخی از محققین کتاب مقدّس عنوان میکنند که عبرانیان اولیه بر این باور بودهاند که مرگ پایانی نهایی هم برای جان و هم برای بدن است. در واقع تعدای نیز عنوان میکنند که عبرانیان اولیه معتقد بودند که جان جدای از بدن نمیتواند حیات داشته باشد. این حقیقت دارد که مفهوم کلمات عبری در عهد قدیم برای ” جان“ و ” روح“ به وضوح مفهوم کلمات یونانی در عهد جدید نیست. و این نیز حقیقت دارد که رستاخیز بدن به وضوح در شروع عهد قدیم مورد بررسی و تعلیم قرار نگرفته است. این تعلیم به آهستگی و در طی سراسر تاریخ اسرائیلیها بر آنها مکشوف شد. حتی در دوران عیسی، صدوقیان به عنوان یک گروه هنوز به رستاخیز ایمان نداشتند (مرقس ۱۲: ۱۸؛ اعمال ۲۳: ۸). عیسی آنها را برای برداشت اشتباه ایشان از خروج ۳: ۶ مورد سرزنش قرار داد آنها به این آیه برای حقانیت باور خود استفاده میکردند مبتنی بر اینکه انسانها علیرغم مرگ جسمانی، همچنان به حیات خود ادامه میدهند (مرقس ۱۲: ۲۴-۲۷). اما عهد قدیم شامل متونی نیست که درباره رستاخیز واقعی جسمانی تعلیم دهد. یکی از پیشگام ترین آنها شاید در ایوب باشد، گرچه ترجمه لغات عبری نیز دشوار است: و بعد از آنکه این پوست من تلف شود، بدون جسدم نیز خدا را خواهم دید. و من او را برای خود خواهم دید. و چشمان من بر او خواهد نگریست و نه چشم دیگری (ایوب ۱۹: ۲۶-۲۷). مدتها بعد، اشعیا برای اسرائیلیها زمانی را نبوت کرد که مردگان تو زنده خواهند شد و جسدهای من خواهند برخاست (اشعیا ۲۶: ۱۹). و با نزدیک شدن به دوران عهد قدیم، دانیال رستاخیز و داوری نهایی را هم برای ایمانداران و هم برای غیر ایمانداران نبوت کرد (دانیال ۱۲: ۲).
تصور کلی عهد قدیم از ” برزخ“ (عالم اموات) اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار میدهد. در نسخههای امروزی کتاب مقدّس واژه عبرانی ” برزخ“ اغلب به هاویه یا گور ترجمه شده است، اما این واژه صرفا مکانی برای کفن و دفن و خاکسپاری نیست. برزخ اشاره به قلمرو مرگ و سرزمین مردگان دارد، اشاره به هاویه، و اسفل سافلین دارد که در اعماق زمین قرار گرفته است (تثنیه ۳۲: ۲۲؛ ایوب ۱۰: ۲۱-۲۲). برزخ به مکانی پر از گرد و خاک، و انباشته از ظلمت و سایه وار، توصیف شده که در اعماق زمین قرار گرفته (ایوب ۱۰: ۲۱-۲۲؛ ۱۷: ۱۳-۱۶)، و پر از سکوت و فراموشی است (مزامیر ۸۸: ۱۱-۱۲؛ ۹۴: ۱۷؛ اشعیا ۴۷: ۵). برخی از آیات حکایت از ادامه حیات فردی در برزخ دارد. پادشاه بابل را که مُرده است برای تو بیدار میسازد (اشعیا ۱۴: ۹؛ با حزقیال ۳۲: ۲۱ مقایسه شود). یعقوب انتظار داشت که در برزخ به پسر خود ملحق شود (پیدایش ۳۷: ۳۵). اشخاص نیک و بد هر دو در انتها به آنجا خواهند رفت (مزمور ۸۹: ۴۸)، هر چند که برخی از ایمانداران عهد قدیم امیدوار بودند که از برزخ به جای دیگری منتقل شوند (مزمور ۱۶: ۱۰).
در طی دوران مابین آخرین کتاب عهد قدیم و اولین نوشتارهای عهد جدید، یهودیان تعداد زیادی کتابهای مذهبی دیگری نیز نوشتند. گرچه این کتابها به عنوان بخشی از نوشتارهای الهام شده کتاب مقدّس پذیرفته نشد، اما بسیاری از آنها به ما کمک میکند تا اعتقادات یهودیان را در دوران خدمت مسیح بهتر درک کنیم. تمامی این نوشتارها تایید میکنند که برزخ سرزمین مردگان است، برخی از آنها سرزمین مردگان را به دو بخش تقسیم میکنند. بخش برکت یافته که فردوس نامیده میشود و به عنوان ” باغ خدا“ برای مردگانی تدارک دیده شده که در هنگام زنده بودن به خداوند توکل داشتهاند. باغ توصیف شده در اشعیا ۵۱: ۳ و حزقیال ۳۱: ۸-۹ میتواند اشاره به همین بخش فردوس در برزخ داشته باشد.
عهد قدیم سالها قبل از دوران مسیح به زبان یونانی ترجمه شده بود. چون واژه یونانی ” دوزخ“ تقریبا همانند واژه عبری ” برزخ“ است، مترجمین برای ترجمه لغت عبری برزخ (عالم اموات) در عهد قدیم از واژه دوزخ استفاده کردند. واژه دوزخ (جهنم) در جاهای متعددی از عهد جدید نیز مورد استفاده قرار گرفته است. دوزخ نیز همانند برزخ به عنوان مکانی تیره و تار که در اعماق قرار دارد توصیف شده (متی ۱۱: ۲۳)، و سرزمین موقتی مردگان و عالم اموات نیز ذکر شده است (مکاشفه ۲۰: ۱۳). عیسی وعده داد که حتی نیروها و ابواب جهنم نیز بر کلیسا غالب نخواهند شد (متی ۱۶: ۱۸). در دوران عهد جدید، بسیاری از یهودیان از نام دوزخ فقط به عنوان جایگاهی برای مردگان شریر استفاده کردند. عیسی در ماجرای ثروتمند و فقیر یک شکاف عمیق مابین دو مکانی قرار دارد که در یک طرف آن شخص فقیر در کنار ابراهیم به آسودگی بسر میبرد و در طرف دیگر آن که دوزخ خوانده میشود مرد ثروتمند در رنج و عذاب بسر میبرد (لوقا ۱۶: ۱۹-۳۱). داستان عیسی به خوبی با باور یهودیان مبتنی بر تقسیم سرزمین مردگان به یک بخش برای مجازات شریران و یک بخش دیگر به نام فردوس برای نیکان و برکت یافتگان، کاملا همگونی دارد.
تجربه مرگ عیسی حتی شاید به ما در درک بیشتر این امر کمک کند. وقتی عیسی به دزد بر بالای صلیب وعده داد که، ” امروز با من در فردوس خواهی بود“ (لوقا ۲۳: ۴۳)، شاید منظور عیسی صرفا بهشت بوده اما برای نامیدن آن از نام دیگری استفاده کرده باشد. گرچه بسیاری از مسیحیان معتقد هستند که عیسی بعد از مرگ فورا به بهشت نرفت، بلکه در عوض به عالم اموات یا برزخ نزول کرد. این یکی از باورهای فهرست شده در اعتقاد نامه رسولان است جایی که برزخ گاهی اوقات به جهنم نیز ترجمه شده است (کادر مربوطه به «واژه ” جهنم“ به چه مفهومی است؟» مشاهده شود). بر طبق این دیدگاه، واژه فردوس در وعده عیسی به دزد همان بهشت نبود، بلکه بخش مبارک و برکت یافته برزخ یا دوزخ بود که در نوشتههای متأخر یهودیان توصیف شده است. در کتاب مقدّس فقط چند بار به نزول عیسی به دوزخ اشاره شده است. عیسی گفت که او باید سه شبانه روز در شکم زمین باشد (متی ۱۲: ۴۰). عیسی حتی بعد از رستاخیزش گفت که هنوز نزد پدر خود بالا نرفتهام (یوحنا ۲۰: ۱۷)، و بهشت یا آسمان اغلب به عنوان جایی توصیف شده که پدر در آنجا ساکن است (متی ۶: ۹؛ یوحنا ۳: ۱۳-۱۷؛ مکاشفه ۲۱: ۱۰). بر طبق سخنان پطرس، داود نبوت کرده است که خداوند مسیح را از عالم اموات بر خواهد خیزاند (مزمور ۱۶: ۱۰، عالم اموات؛ اعمال ۲: ۲۵-۳۲، هاویه). و پولس مینویسد که عیسی به هاویه نزول کرد و از مردگان بیرون آمد (رومیان ۱۰: ۷؛ با افسسیان ۴: ۹-۱۰ مقایسه شود). اگر اینها صرفا تمثیلی از نظم شعری نباشند، مابین مرگ و قیام مسیح، جان او به سرزمین واقعی مردگان رفته است.
بسیاری از مسیحیان دلیل دیگری را برای نزول عیسی به عالم اموات عنوان میکنند مبنی بر اینکه تا در آنجا برای غیر ایمانداران موعظه کند. پطرس مینویسد که عیسی رفت و موعظه نمود به ارواحی که در زندان بودند، آنانی که در دوران نوح بی اطاعتی کرده بودند (اول پطرس ۳: ۱۹؛ ۴: ۵-۶). عیسی در آنجا چه موعظهای کرد؟ در حداقل ممکن، عیسی پیروزی خود بر گناه و شریر را اعلام کرده است. برخی معتقد هستند که عیسی در دوزخ خود را به همه مسایا معرفی کرد، و آنانی که در طی زندگی خود به خدای اسرائیل ایمان داشتند عیسی را به عنوان فدیه دهنده وعده داده شده مورد نظر قرار دادند. آنانی که در هنگام روبرو شدن با حقیقت، خداوند را رد کرده بودند خودشان نیز رد شدند، آنها نتوانستند تصمیمی را که در دوران حیات خود گرفته بودند تغییر دهند. تعداد اندکی از مسیحیان عنوان میکنند غیر ایماندارانی که هرگز در مورد خدای حقیقی چیزی نشنیده بودند و از اینرو حقیقتا او را رد نکرده بودند، امکان دارد که فرصت دیگری به آنها داده شده باشد تا عیسی را در همان زمان بپذیرند، اما کتاب مقدّس در مورد چنین امکانی بوضوح چیزی به ما نمیگوید.