“ارتداد” که از واژه ی “ردّ” گرفته شده است، در لغت به معنای بازگشت است. در فرهنگ دینی بازگشت به کفر، ارتداد و ردّ نامیده می شود.
در قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۰ درباره ارتداد نص صریحی وجود ندارد ولی چون اصل چهارم قانون اساسی همه ی قوانین جمهوری اسلامی ایران را در احکام شریعت اسلام مبتنی دانسته است و اصل ۱۶۷ قانون اساسی مقرر می دارد (قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوی را در قانون مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر حکم قضیه را صادر نماید و نمی تواند به بهانه سکوت یا نقض یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوی و صدورحکم امتناع ورزد) چون جرم ارتداد به دعوی مدنی اختصاص ندارد، لذا قضات بر اساس منابع فقهی و با رجوع به فتاوی صادره، مرتد را مجرم شناخته و حکم به مجازات ارتداد می دهند.
در واحدهای تدریس شده در دانشکده های حقوق علاوه بر تدریس قانون مجازات، کتب فقهی به صورت مفصل تدریس می شود که از مهمترین آنها (لمعه دمشقیه) می باشد که شیخ ابوعبداله شمس الدین محمد بن جلال الدین مکی عاملی (معروف به شهید اول) آنرا نگاشته و در فصل هفتم کتاب حدود، تعریف مفصلی از ارتداد ارائه شده که این مبحث از دروس تدریس شده متون فقه در دانشکده های حقوق می باشد.
همچنان که اشاره شد در قانون مجازات فعلی نص صریحی در مورد ارتداد وجود ندارد اما در لایحه قانون مجازات جدید که ازسوی شورای نگهبان نیز تایید گردیده به نظرمی رسد که نویسندگان و تصویب کنندگان لایحه جدید با اختصاص ماده ای مستقل به مبحث ارتداد کوشیده اند تا مشکل کمبود قانون برای اعدام مرتدان را از پیش پای قاضیان بردارند و بدین ترتیب مجازات مرگ را برای مرتد در نظرگرفته اند که در ذیل به موارد مربوط به “ارتداد” در لایحه قانون مجازات اسلامی جدید اشاره می شود.
ماده ۱-۲۲۵ : مسلمانی که به طور صریح اظهار و اعلان کند که از دین اسلام خارج شده و کفر را اختیار نموده، مرتد است.
ماده ۲-۲۲۵ : در تحقق ارتداد، قصد جدی شرط است. بنابراین هرگاه متهم به ارتداد ادعا نماید که اظهارات وی از روی اکراه یا غفلت یا سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده است یا اصل مقصود او چیز دیگری بوده، مرتد محسوب نمی شود و ادعای او مسموع است.
ماده ۳-۲۲۵: مرتد بر دو نوع است: فطری و ملی.
ماده ۴-۲۲۵ : مرتد فطری کسی است که حداقل یکی از والدین او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده و بعد از بلوغش اظهار اسلام کرده و سپس از اسلام خارج شود.
ماده ۵-۲۲۵: مرتد ملی کسی است که والدین وی در حال انعقاد نطفه غیر مسلمان بوده و بعد از بلوغش به اسلام گرویده و سپس از اسلام خارج و به کفر برگردد.
ماده ۶-۲۲۵: هر گاه کسی که حداقل یکی از والدین او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده بعد از بلوغ بدون آن که تظاهر به اسلام نماید، اختیار کفر کند در حکم، مرتد ملی است.
ماده ۷-۲۲۵ : حد مرتد فطری قتل است.
ماده ۸-۲۲۵ : حد مرتد ملی قتل است؛ اما بعد از قطعیت حکم تا سه روز ارشاد و توصیه به توبه می شود و چنانکه توبه ننماید، کشته میشود.
ماده ۹-۲۲۵: هر گاه احتمال توبه مرتد ملی داده شود، فرصت مناسب به وی داده میشود.
ماده ۱۰-۲۲۵: حد زنی که مرتد شده، اعم از فطری و ملی حبس دایم است و ضمن حبس طبق نظر دادگاه تضییقاتی بر وی اعمال و نیز ارشاد و توصیه به توبه میشود و چنانچه توبه نماید، بلافاصله آزاد میگردد.
تبصره- کیفیت تضییقات بر اساس آییننامه تعیین می شود.
ماده ۱۱-۲۲۵ : هر کس ادعای نبوت کند، محکوم به قتل است و هر مسلمانی که بدعتی را در دین اختراع کرده و فرقهای را براساس آن ایجاد کند که برخلاف ضروریات دین مبین اسلام باشد، در حکم مرتد است.
ماده ۱۲-۲۲۵ : مسلمانی که با سحر و جادو سر و کار داشته و آن را در جامعه به عنوان حرفه یا فرقهای ترویج نماید، محکوم به قتل است.
ماده ۱۳-۲۲۵ : توبه مجرم قبل از اجرای حد در موضوع دو ماده مذکور چنانچه از نظر دادگاه احراز شود، موجب سقوط حد است.
در قانون فعلى براى فرد “مرتد” فرصت بازگشت در نظر گرفته شده است. اما در این لایحه ی به تصویب رسیده یکی از موارد اضافه شده اعدام افراد مرتد بدون هیچگونه امکانى براى بازگشت آنها است.
„اسلام شاید تنها دین مهمی در جهان باشد که تغییر دین از اسلام به مذهب یا عقیده دیگری را با مرگ مجازات می کند”.
مجازات ارتداد، یا بازگشت مسلمان و مسلمان زاده از اسلام، آن گاه که “مرتد” مرد باشد، در اغلب قریب به اتفاق متون فقهی شیعه اعدام تعیین شده است.