خدا هم به فرشتگان و هم به انسانها حق انتخاب داد. از آنجاییکه کتاب مقدس جزئیات زیادی راجع به شورش شیطان و فرشتگان سقوط کرده نمی دهد، به نظر می رسد که شیطان (احتمالاً بزرگترین فرشته در میان جمیع فرشتگان) متکبرانه خواست که بر ضد خدا شورش کند تا اینکه خدای خودش شود. شیطان (لوسیفر) نمی خواست که خدا را پرستش یا از او فرمانبرداری کند؛ او می خواست که خدا باشد (اشعیا ۱۲:۱۴-۱۴). از مکاشفه ۴:۱۲ اینطور فهمیده می شود که شرحی مجازی از یک سوم فرشتگانی می دهد که خواستند از شیطان در شورشش پیروی کنند و تبدیل به فرشتگان سقوط کرده یا دیوها شدند.
اما برخلاف انسان، انتخاب فرشتگان برای فرمانبردای از شیطان یا وفادار ماندن به خدا انتخابی ابدی بود. کتاب مقدس هیچ فرصتی را برای فرشتگان سقوط کرده در اختیار نمی گذارد که توبه کنند و آمرزیده شوند. و همینطور کتاب مقدس اشاره نمی کند که احتمال دارد که تعداد بیشتری از فرشتگان گناه کنند. فرشتگانی که به خدا وفادار ماندند به عنوان “فرشتگان برگزیده” توصیف می شوند (اول تیموتائوس ۲۱:۵). شیطان و فرشتگان سقوط کرده، خدا را در تمام جلالش می شناختند. شورش برای آنها، با وجود اینکه خدا را می شناختند، بدترین شرارت بود. در نتیجه، خدا به شیطان و دیگر فرشتگان سقوط کرده فرصت توبه نمی دهد. علاوه بر این، کتاب مقدس هیچ دلیلی بر باور به این نمی دهد که درصورتی که خدا به آنان شانس بدهد، آنها بخواهند توبه کنند (اول پطرس ۸:۵)؛ خدا همان حق انتخابی را به شیطان و فرشتگان داد که به آدم و حوا داد، که او را اطاعت کنند یا نکنند. فرشتگان انتخابی با اراده آزاد داشتند؛ خدا هیچ یک از فرشتگان را تشویق یا اجبار به گناه نکرد. شیطان و فرشتگان سقوط کرده با اراده آزاد خودشان گناه کردند و از اینرو مستحق غضب ابدی خدا در دریاچه آتش هستند.
چرا خدا این انتخاب را به فرشتگان داد، در حالیکه می دانست که نتیجه چه خواهد شد؟
خدا می دانست که یک سوم فرشتگان می خواهند شورش کنند و از اینرو ملعون به آتش ابدی می شوند. خدا همچنین می دانست که شیطان شورش خود را با وسوسه کردن انسان به گناه ادامه خواهد داد. پس چرا خدا اجازه داد؟ کتاب مقدس صریحاً به این پرسش پاسخ نمی دهد. همین پرسش می تواند در قبال تقریباً هر اقدام شریرانه ای پرسیده شود. چرا خدا اجازه می دهد؟ در نهایت، این به حاکمیت مطلق خدا بر خلقتش برمی گردد. مزمورنویس به ما می گوید که “و اما خدا، راه او کامل است” (مزمور ۳۰:۱۸). اگر راههای خدا “کامل” است، پس می توانیم اعتماد کنیم که هر آنچه او انجام می دهد، و هر آنچه او اجازه می دهد، نیز کامل هستند. بنابراین، نقشه کامل از سوی خدا کامل ما این بود که اجازه به وجود گناه دهد. افکارمان، افکار خدا نیست، و نه راههایمان، راههای او، که در اشعیا ۸:۵۵-۹ به ما یادآوری می کند.
منبع: gotquestions