
آرامش فکری در یک دنیای بی ثبات

بستری است برای معرفی تعالیم، مفاهیم، و ارزشهای ایمان مسیحی، کتاب مقدس، و زندگی مسیحی.

باید اذعان کرد که اغلب مردم تا زمانی که واقعاً در موقعیتهای سخت و دشوار گرفتار نمیشوند به خدا روی نمیآورند. یک کشیش ارتش جنگ جهانی دوم میگفت: «هیچ ملحدی درون سنگر وجود ندارد.» تا وقتی همه چیز بر وفق مراد است و آسمان آفتابی است، مردم نیازی به خدا احساس نمیکنند. اما زمانی که ابرهای سیاه، آسمان زندگی را میپوشانند این طرز فکر اغلب تغییر میکند و این احساس به ما دست میدهد که درون گودال عمیقی گرفتار شدهایم.
اما خداوند نقطه نظر دیگری دارد. او میفرماید که: «اگر ایمان و امید خود را بر روی خویشتن، شخصی دیگر، و یا هرآنچه که این دنیا به ما داده است بنا نهیم، در حقیقت بر روی زمینی سست و نامطمئن پایهگذاری کردهایم.» خداوند میخواهد که ما فقط به او اعتماد کنیم.
چرا باید خداوند مرکز و کانون زندگی ما باشد؟ زیرا که جدای از خداوند امید و تسلی واقعی وجود ندارد. خداوند به ما متکی نیست بلکه این ما هستیم که باید همیشه به او اتکا کنیم. خداوند ما را خلق نمود تا به نیاز حضور او در زندگی خود پی ببریم و حضور او را بطلبیم. شاید سعی کنیم که بدون حضور خداوند زندگی خود را اداره کنیم، اما این کاری بیهوده و عبث خواهد بود. خداوند مایل است تا او را جستجو کنیم و وارد زندگی خود نماییم. اما یک مشکل وجود دارد. همه ما خداوند را از زندگی خود کنار گذاشتهایم. همانگونه که کتاب مقدس میفرماید: «جمیع ما مثل گوسفندان گمراه شده بودیم و هر یکی از ما به راه خود برگشته بود.» (اشعیا ۵۳ : ۶)