در شبی که نیقودیمس پیر با مسیح خداوند ملاقات کرد، با مفاهیم عمیق روحانیی آشنا شد که او را به حیرت واداشت. حقیقتی که گاهی اهمیت و توجه به آن در کلیسای مسیح کمرنگ شده، تمرکز ما بر چیزهای دیگر معطوف می گردد.
“آمین آمین به تو می گویم اگر کسی از سر نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمی تواند دید” (یوحنا ۳: ۳)
برای نیقودیموس و همپایان فریسی او، آموزه تولد نو نکته تازه ای بود که هرگز در مورد آن تعمق نکرده بودند و نیقودیموس پس از شنیدن این تعلیم به مسیح خداوند چنین پاسخ می دهد: “چگونه ممکن است که انسانی که پیر شده باشد، مولود گردد؟ آیا می شود که بار دیگر داخل شکم مادر گشته، مولود شد؟” (آیه۴) اما با مطالعه دقیقتر کتاب مقدس این حقیقت بر ما آشکار می شود که مفهموم این آموزه در کتب عهد عتیق نمایان بوده و عیسی مسیح در آیه ۱۰ باب سوم انحیل یوحنا به این معلم یهودی یادآور شد که سخنان او تعالیم نوینی نمی باشد. ” … آیا تو معلم اسرائیل هستی و این را نمی دانی؟ “
خداوند به زبان حزقیال در کلام اینچنین می فرماید: “و ایشان را یکدل خواهم داد و در اندرون ایشان روح تازه خواهم نهاد و دل سنگی را از جسد ایشان دور کرده، دل گوشتی به ایشان خواهم بخشید. تا در فرایض من سلوک نمایند و احکام مرا نگاه داشته، آنها را بجا آورند. و ایشان قوم من خواهند بود و من خدای ایشان خواهم بود.” (حزقیال۱۱: ۱۹- ۲۰) با وجود چنین آیاتی در کتب عهد عتیق، بسیاری از فریسیان بر این باور بودند هیچگونه نوزآیی روحانیی مورد نیاز نبود و لازمه ورود به ملکوت خداوند ارتباط خونی با ابراهیم، پدر قوم اسرائیل می باشد. “بدو (عیسی) جواب دادند که: اولاد ابراهیم می باشیم …” (یوحنا ۸: ۳۱- ۵۲)
صرف اینکه کسی در خانواده مسیحی به دنیا می آید دلیل بر این نمی شود که او فرزند خدا بوده و نجات را دارد. بوجود آمدن اصطلاحاتی چون “مسیحی تولد تازه یافته” اشاره بر عدم توجه مسیحیان به این حقیقت بسیار مهم می کند که در وحله اول کسی نمی تواند مسیحی واقعی باشد اگر این نوزآیی در زندگی او اتفاق نیافتاده باشد. تولد تازه، لازمه نجات و دریافت حیات ابدی بوده و اولین قدم در فرایند نجات است. بهتر است بگویم این قدم قبل از توبه گناهان می بایست انجام شود.
چگونه ممکن است که کسی با دلی سنگی که هیچگونه حساسیت به ارزشهای الهی نداشته و نسبت به خدا کاملأ مرده است از وجود ملکوت الهی آگاه و واقف باشد. مسیح فرمود بدون تولد تازه، دیدن ملکوت خدا میسر نمی باشد (یوحنا۳: ۳) چه رسد به ورود به این پادشاهی مقدس.
کتاب مقدس ما را از وجود کسانی که به زبانهای خود عیسی مسیح را به عنوان خداوند خود اعتراف کرده و نهایتأ با زندگیشان او را انکار می کنند آگاه ساخته است. برآمد، حاصل و تجلی تولد تازه، زندگی است که در اجرا و اقتباس ارزشهای کتاب مقدسی کوشا می باشد. گاهی شنیده می شود که خادمین به کسانی که به تازگی دعای توبه را انجام داده اند چنین نصیحت می کنند که “نگران تولد تازه نباش، به موقع خودش، آن هم در زندگی تو دیده خواهد شد، مهم این است که نجات را دریافت کرده ای!” ولی آیا حقیقتأ آموزه تولد دوباره از چنین ارزش پستی برخوردار است که می توان به این سادگی چشم از آن پوشید و از کنار آن بی تفاوتانه عبور کرد؟
آنچه من از کلام خداوند متوجه می شوم درست برخلاف این جمله فوق است. تولد تازه اولین رویدادی است که ما باید در زندگی خود بجستجوی آن بپردازیم. توجه داشته باشیم، تولد تازه، تقدس کامل نیست یا تولد به معنی تبدیل شدن ما به مرد و یا زن بی نقص خدا نیست. بلکه تولد تازه با داشتن ماهیت اسرار آمیزش یعنی، داشتن روحی حساس و توبه کار نسبت به خدا و زندگی مقدسانه است. و اگر کسی چنین حساسیتی را از خدا دریافت کند یا به عبارتی از لحاظ روحانی دوباره تولد بیابد مسلمأ ثمرات آن را نیز در زندگی خود مشاهده خواهد نمود که همانا اشتیاق و تمایل او برای تقدیس و زندگی مطیعانه موافق احکام کلام خدا می باشد. البته این یک فرایند طولانی است (تقدس) که به اندازه طول عمر ما طول خواهد کشید و کسی در عرض یک شب به تقدس کامل نمی رسد و ایماندار می بایست در این مسیر دشوار در انضباط صحیح گام بردارد.
About ASHNAIE
کسیکه همهٔ این چیزها را تصدیق میكند، میگوید: «آری! من بزودی میآیم!» آمین! بیا ای عیسی، ای خداوند! فیض عیسی خداوند با همهٔ شما باد، آمین!