عالی ترین نوع پرستش در عالم مسیحیت موسوم است به «عشاء ربانی » که نام های دیگری همچون « شام خداوند» ، «شراکت مقدس » ، «یوکارست » که به معنای سپاسگرازی و تبرک آمده است از صدر مسیحیت تا بحال ،
آیین عشاء ربانی شامل ۲ بخش می باشد :
بخش اول : در حقیقت مقدمه ایست برای آماده شدن جهت بخش دوم و تشکیل می شود از اعتراف به کوتاهی ها و گناهان و شنیدن اعلام مغفرت الهی و دعا و راز و نیاز و شنیدن کلام خدا .
بخش دوم که قسمت اصلی آئین می باشد را تشکیل می دهد در واقع تکرار عملی است که عیسای مسیح در آخرین شامی که با
حواریون خود صرف کرد انجام داد و سفارش که که پیروان او نیز زمانی که با هم جمع می شوند ، انجام دهند.
: ( اول قرنتیان ۱۱: ۲۳-۲۵ ) ( متی ۲۶ : ۲۶-۲۸ ) (مرقس ۱۴: ۲۲-۲۴ ) ( لوقا ۲۲: ۱۷ – ۲۰ )
مسیح در عشاء ربانی چهار عمل جداگانه انجام داد که عبارتند از :
۱-گرفتن ،
۲- شکر کردن
۳- پاره کردن یا خرد کردن و یا شکستن ( بسته به نوع نان دارد )
۴- دادن یا تقسیم کردن بین شاگردان
هر یک از این ۴ عمل دارای معانی ویژه ای است که در زیر بطور اختصار انها را بیان می کنیم :
۱-گرفتن : مسیح نان را گرفت ، نان عادی ترین غذای روزانه انسانهاست و با همکاری خالق و مخلوق حاصل می شود ، مسیح چیز ساختگی و خارق العاده بکار نبرد ، بذر گندم هدیه خداست. که بدست ادمی کاشته می شود و با زحمت کشاورز سبز می شود ، خوشه می آورد و خرد می شود و بکمک آتش نان حاصل می آید .
مسیح جام را هم گرفت ، شراب عصاره انگور است که در حقیقت خون تاک می باشد و او گفته بود که « من تاک حقیقی هستم».
صرف غذا معمولی ترین وسیله مشارکت و دوستی و یگانگی است ، مسیح می خواهد از طریق آن ، پیروانش یگانگی خود را با او و با روشهای او و با یکدیگر احساس کنند ، مسیح می فرماید :
بدن من مانند این نان است که برای شما خرد و شکسته و پاره می شود و خون من مانند عصاره انگور است که برای شما ریخته می شود . من جان خود را از روی میل به شما می دهم ، این اساس و بنیاد انجیل است یعنی محبت جانبازانه.
شما هم نان و شراب را بگیرید و این کار را انجام دهید و از من پیروی کنید یعنی زندگی خود را صرف خدمت به دیگران کنید ، همه چیز را در زندگی خود بگیرید و انرا برای دیگران بکار برید ، تنها با این طرز فکر ، اجتماع بشری تغییر خواهد کرد.
۲- سپاسگرازی و تبرک : راجع به این عمل در گذشته سوء تفاهمات زیادی رخ داده است بدین معنی که بعضی فکر کرده اند
که کشیش با خواندن دعایی بنام « دعای تقدیس » گویی سحر و جادو میکند و عنصر نان و شراب را تغییر می دهد و آنها را مبدل به جسم و خون مسیح می نماید.
و حال اینکه در اصل دعای تقدیسی وجود نداشته است و کاری که مسیح انجام داد و ما نیز باید همان را انجام دهیم شکرگزاری است . البته با سپاسگزاری هر چیزی تبرک می شود.
همانطور که نان و شراب جسم ما را تقویت می بخشد به همان نحو وجود عیسای مسیح ( بدن و خون او ) که نان و شراب علامتی از آن است جان و روان ما را نیرو می بخشد.
۳- خرد کردن یا شکستن و یا پاره کردن : کار مسیح این بود که عملا تعلیم دهد که اساس واقعی باید بر روی محبت جانبازانه قرار بگیرد ، از این جهت بود که خود را بر روی صلیب فدا ساخت ، جسم او از ضرب میخها و سر نیزه پاره پاره گردید و خون او ریخته شد . در اثر این فداکاری نیروی تازه ای در جهان سرداده شد که ما نیز باید خود را در معرفی آن قرار دهیم ، ما هم باید خرد و شکسته شویم تا غل و غش وجودمان زد و ده شود و برای خدمت صافی گردد.
۴- دادن و گرفتن « مشارکت » : مسیح در شام آخر ، نان و جام را گرفت و پس از شکرگزاری آنها را به یاران خود داد و گفت اینها جسم و خون من است که در راه شما داده می شود و یاران مسیح نیز آنها را پذیرفتند و خوردند و نوشیدند.
در مراسم عشاء ربانی قطعات کوچکی از یک قرص نان بریده می شود و به هر یک از شرکت کنندگان داده می شود و جامی نیز داده می شود که هر یک جرعه ای از آن را می شند. چون همه از یک نان و از یک جام می نوشند وحدت خود را با او که نان حقیقی و تاک حقیقی است و همچنین با یکدیگر عمیقاًً احساس می کنند و پیمان خویش را با او تجدید می کنند.