چرا باید رفتن به خانه خدا فقط برای ثروتمندان مقدور باشد مگر فقرائی که قدرت مالیشان اجازه نمیدهد به مکه بروند بنده او نیستند؟ آیا تهیدستان ارزش مهمان بودن در خانه خدا را ندارند؟ آیا این خود یک تبعیض طبقاتی نیست؟ چرا خدا بجای مکه تمام مساجدرا خانه کعبه نکرد؟ و اگر مساجد نیز خانه خدا هستند پس جرا رفتن به مکه واجب شد وچرا فقط مکه رفته ها لقب حاجی را بدست میآورند آنرا باسم خود افزوده و به آن میبالند؟؟؟؟؟ آیا حاجی بمعنی این نیست که از هم میهنت که ترا دوست دارد گرفته و به عربی که از تو نفرت دارد و خونت را حلال میداند تقدیم کرده ای؟ آیا این را افتخار میدانی؟
زمانیکه در سال دهم هجری مسلمانان مکه را فتح کردند محمد فرمان داد که بتهای مکه را شکسته و از بین ببرند. مردم مکه بخصوص اقوام نزدیک محمد که کلید دار مکه بودند باو اعتراض کرده وگفتند که بتهای مکه منبع اصلی در آمدآنان میباشد چون مردم عرب برای زیارت این بتها بمکه میآیند و مشتریان خوبی برای کاروانسرا ها و بازارهای آنان بوده و ا قتصاد مکه و درآمد مردم مکه وابستگی شدیدی باین مسافرین و زائرین داشته و با از بین رفتن این بتها مکه و مردم آن بهیچ وجهی نمیتوانند از نظر اقتصادی و مالی خود را تامین کنند و خود و شهرشان محکوم به فنا خواهد بود. چیزی نگذشت که زیارت مکه جزو واجبات دینی گردید تا مکیان از محمد ناراضی نگردند. زیارت مکه هیچ ارزش دینی ندارد و فقط یک فرمانیست که شهر مکه را از نابودی نجات داد. کسانیکه باور دارند کعبه خانه خداست بهتتر است با خود فکر کنند که خدائیکه جهان و کهکشان ها را آفرید چه احتیاجی بداشتن خانه در آن صحرای خشک، ریگزار و خشکو بی آب و علف دارد. هم میهن مسلمان و غیر مسلمان آیا هیچ دلیل دیگری میتوان برای واجب بودن حج آورد؟ آیا خداوند احتیاج به محل مخصوصی برای زندگی کردن دارد؟ و از همه مهمتر چرا خدا فقط به ثروتمندان این موقعیت را داده است که بتوانند بخانه او بروند چرا یک تهیدست از مهمان نوازی خدا محروم است؟ با توجه بد عدل خداوند به این سوال فکر کرده و بخود جواب دهید. سوال اصلی در این است که!!!!!!!
با اینکه در آمد بدست آمده از مسافرین مکه خرج عیاشی و سرمایه گزاری شیوخ عرب و کلید داران کعبه در کشورهای غیر اسلامی و حتی قمار خانه ها و فاحشه خانه های لاس وگاس میشود و دنیا از آن باخبر میباشد هنوزعلمای دینی ایران مکه رفتن را واجب دانسته و مردم را از رفتن منصرف نمیکنند؟
در درجه اول لقب حاجی برای خیلیها در ایران هم افتخار است و هم لقبی است که فریبکاران نیز میتوانند برای سواستفاده های مادی از مردم ساده مذهبی بکار برند
مردم ساده ایران از کثافتکاری ها و حرامکاریهای کسانیکه درآمدهای کلان کعبه به جیب آنها میرود کاملا بی اطلاع نگهداشته میشوند…
اما در جواب اینکه چرا رهبران دینی فساد شیوخ عرب و قصد اصلی کاروان داران حج را افشا نمیکنند. میشود گفت،
دسته ای که فساد ها را میدانند و باز مردم را به مکه رفتن تشویق وبدون وقفه واجب بودن آنرا بمردم گوشزد میکنند کسانی هستند که در پشت پرده کاروانهای حج راه میاندازند و در آمد کلانی ازین راه بجیب میزنند و معمولا دلالان مذهب فروشی هستند که در پشت دیگران پنهان میشوند محرمانه کاروانها را تشکیل میدهند و برای پیدا کردن مشتری بیشتر بملایان منحرف و فاسد پول میدهند تا در منابر مردم بیشتری را برای رفتن به مکه تشویق کرده و مکررا واجب بودن آنرا به مردم گوشزد کرده و آنها را از عاقبت نرفتن به مکه که جهنم سوزان می باشد بترسانند این گروه منحرف کاروان سالار قدرت زیادی در ارگانهای سیاسی، اقتصادی و مخصوصا رسانه های گروهی کشور داشته و بسادگی رحانیون با شرفی را که تصمیم میگیرند آنها را رسوا کنند نا مسلمان معرفی کرده وتماس آنهارا بامردم قطع کرده و آنها را خانه نشین و در صورت لزوم با ترورشان صدایشان را خفه میکنند. این سازمانها از سازمانهائی هستند که مانند مافیا قدرت وریشه ای کلان دارند ودر از بین بردن مخالفین خود از هیچ جنایتی رویگردان نیستند.
تنها راه مبارزه با این فاسدان جهانی یا بقول خودشان مفسدان فی الارض افشا کردن آنها و روشن کردن مردم و قانع کردن کسانیست که میخواهند حاجی خوانده شده و یا با رفتن به مکه گناهانشان بخشیده شده و با بوسیدن یک سنگ سیاه از آسمان افتاده قولنامه و سند مالکیت نامرئی بهشت و هفتاد حوری بهشتی را با خود به دنیای مردگان ببرند.