اطلاعاتی درباره کتاب دوم پطرس Second Peter

image_pdfimage_print

کتاب دوم پطرس نیز یکی دیگر از مجموع رساله‌های عام و در کل از ۳ فصل و ۶۱ آیه تشکیل شده و یادآور شخص پطرس و زندگی اوست، ولی در عین حال مسیح را به همه کسانی که اجازه می‌دهند این رساله کوچک با ایشان سخن بگوید به تصویر می‌کشد.
پطرس در نامه اول خود به مسیحیان تعلیم داد که چگونه با آزار و اذیت در خارج از کلیسا مقابله کنند؛ در این نامه دوم او به آنها تعلیم می‌دهد که چگونه با معلمین کاذب و افراد شریری که وارد کلیسا می‌شوند مقابله و برخورد کنند.

نویسنده
کتاب دوم پطرس در اولین آیه خود معرف نویسنده این رساله است که خود را ”شمعون پطرس، غلام و رسول عیسی مسیح“ معرفی می‌کند، و مخاطبین خود را آنانی می‌نامد که ”ایمان گرانبها را به مساوی ما یافته اند“ (۱: ۱). سپس معلوم می‌شود که پطرس نامه دوم خود را به همان گروه از ایمانداران نوشته که نامه اول او را دریافت کرده‌اند. نویسنده در فصل ۳: ۱ منعکس می‌کند که این ”دومین نامه‌ای است که به شما می‌نویسم“.
وقتی ما رساله را می‌خوانیم، شواهد زیادی در متن نامه می‌بینیم که بر طبق این مستندات نشان می‌دهد که پطرس نویسنده این رساله است، مفسرین نوین عهد جدید نیز اکثراً چیزی راجع به رد پطرس به عنوان نویسنده این رساله عنوان نکرده‌اند.

زمینه
پطرس در دومین نامه خود برخی از حقایق پیچیده مسیحی را تعلیم می‌دهد. او از تجربه خود ار رؤیت جلال مسیح در هنگام تبدیل چهره‌اش سخن می‌گوید (۱: ۱۷-۱۸)، پطرس حقایق نهفته در انجیل را به عنوان پادزهر در مقابله با بدعت ارائه داده و می‌گوید انجیل ”مثل چراغی درخشنده در مکان تاریک“ است (۱: ۱۹). پطرس در فصل ۳ بر کسانی تمرکز می‌کند که ایده بازگشت پیروزمندانه مسیح و داوری نهایی را مسخره می‌کنند. همانطور که خدا یک بار جهان را با آب نابود کرد، او آنرا یک روز نیز با آتش خود نابود خواهد کرد. در پرتو این امور، همچنان که منتظر بازگشت مسیح و وعده نجات و رستگاری او به همه ایمانداران باشیم، همانطور نیز باید ”پاک و خدا پسندانه“ زندگی کنیم. پطرس احتمالا این نامه را در حدود سالهای ۶۷-۶۸ میلادی و مدت کوتاهی قبل از مرگ خود نوشته است.

تاریخچه
پطرس این نامه را از روم و مدت زمان کوتاهی پس از نوشتن نامه اول در سال ۶۴-۶۶ میلادی نوشت. چه چیزی باعث شده بود که پطرس نامه دوم را خیلی زود به همان گروه و بلافاصله پس از اولین نامه بنویسد؟ از محتوای نامه اینطور به نظر می‌رسد که پولس اخباری مبتنی بر نفوذ معلمان کاذب در میان کلیساهای آسیای صغیر دریافت کرده بود.
پطرس رسول در مورد حضور موذیانه افرادی که تخم بدعت پاشیده و آنرا در میان مردم گسترش می‌دهند به ایمانداران هشدار می‌دهد (۲: ۱)؛ کارهایی که این معلمان کاذب انجام داده و مشکلاتی که آنها ایجاد می‌کنند همانند علائم روزهای آخر است (۳: ۳). پطرس می‌خواست ایمانداران را تشویق کند تا در ایمان خود محکم بایستند و به آنها بهترین روش ممکن را برای این ایستادگی تعلیم دهد.

کاربرد
کلیساهای آسیای صغیر فقط درگیر آزار و اذیتی نبودند که پطرس در نامه اول خود به آن پرداخته بود؛ بلکه نزاع و اختلاف نیز در صفوف آنها رخنه کرده بود. پطرس در تلاش برای برخورد با اساس جریان بدعت و آموزش نادرست در میان مسیحیان بر اهمیت تعلیم و کسب آگاهی مناسب از شناخت خدا تاکید کرد. در واقع، این فکر و تصور آنقدر برای او مهم بود که در این نامه کوتاه سه فصلی بیش از پانزده بار از واژه شناخت و معرفت خدا به شکلهای مختلف استفاده کرده است. بالأخره چنانچه در رسالات شبانی مستند است، پطرس قاطعانه ارتداد را محکوم می‌کند و این حاصل زندگی و قلم پطرس رسول بوده است

منبع: رازگاه

دیدگاهتان را بنویسید