قسمت سوم
ملاکی نبی که حدود ۴۰۰ سال پیش از عیسی میزیست، چنین پیشگویی کرده است: “و خداوندی که شما طالب او میباشید، ناگهان به هیکل (یعنی معبد) خود خواهد آمد؛ یعنی آن رسول عهدی که شما از او مسرور میباشید، . . . امّا کیست که روز آمدن او را متحمّل تواند شد؟” (کتاب ملاکی ۳: ۱-۲). همین اتفاق در زندگی عیسی تحقق یافت. او در هفتۀ آخرِ زندگی بشری خود به اورشلیم رفت و وارد معبد بزرگ شد. متی در این خصوص میفرماید: “پس عیسی داخل هیکل خدا (یعنی معبد) گشته جمیع کسانی را که در هیکل خرید و فروش میکردند، بیرون نمود و تختهای صرّافان و کرسیهای کبوترفروشان را واژگون ساخت” (انجیل متی ۲۱: ۱۲).
زنده شدن عیسی نیز پیشگویی شده بود. حضرت داوود در مزمور ۱۶، آیۀ ۱۰ میفرماید: “زیرا جانم را در عالم اموات ترک نخواهی کرد، و قدوس خود را نخواهی گذاشت که فساد را بیند.” میدانیم که عیسی در روز سوم پس از مرگش، به قدرت خدای پدر زنده شد و جسدش فساد را ندید.
عیسی چهل روز پس از رستاخیزش، یعنی زنده شدنش، به آسمان صعود فرمود. این واقعه نیز توسط داوود نبی پیشگویی شده بود. او میفرماید: “بر اعلیٰ علیین صعود کرده و اسیران را به اسیری بردهای.” (مزمور ۶۸: ۱۸). لوقا در این زمینه میفرماید: “و چون این را گفت، وقتی که ایشان همی نگریستند، بالا برده شد و ابری او را از چشمان ایشان درربود.” (کتاب اعمال رسولان ۱: ۹). عیسی وقتی زنده به آسمان صعود فرمود، بر دست راست خدای پدر نشست. حضرت داوود در این خصوص چنین پیشگویی کرده است: “یهوه (نام شخصی خدا در عهدعتیق) به خداوند من گفت، به دست راست من بنشین تا دشمنانت را پایانداز تو سازم.” (مزمور ۱۱۰: ۱). مرقس تأیید میکند که این اتفاق در زندگی عیسی رخ داد؛ میفرماید: “و خداوند (یعنی عیسی) بعد از آنکه به ایشان سخن گفته بود، بهسوی آسمان مرتفع شده به دست راست خدا بنشست.” (انجیل مرقس ۱۶: ۱۹).
اما نکتۀ حیرتانگیز دیگر این است که ۲۹ پیشگویی فقط در یک روز از زندگی بشری عیسی تحقق یافتند، یعنی در روزی که به دست دشمن تسلیمش کردند و مصلوب شد. اینک به ذکر چند مورد از آنها میپردازیم. ماجرای خیانت یهودای اسخریوطی، یکی از دوازده شاگرد عیسی را همه میدانیم. حضرت داوود این خیانت را پیشگویی کرده بود؛ میفرماید: “و آن دوست خالص من که بر او اعتماد میداشتم، که نان مرا نیز میخورد، پاشنۀ خود را بر من بلند کرد.” (مزمور ۴۱: ۹). همین یهودا عیسی را در مقابل سی سکۀ نقره به سران یهود تسلیم کرد. این واقعه نیز به شکلی شگفتانگیز در کتاب زکریای نبی پیشگویی شده؛ میفرماید: “و به ایشان گفتم، اگر در نظر شما پسند آید مزد مرا بدهید، والّا ندهید. پس به جهت مزد من، سی پارۀ نقره وزن کردند.” (کتاب زکریا ۱۱: ۱۲). وقتی یهودا از کردۀ خود پشیمان شد، این مبلغ را به سران یهود برگرداند و رفته، خود را حلقآویز کرد. سران یهود نیز با این مبلغ، مزرعۀ کوزهگری را خریدند و آن را تبدیل کردند به گورستان غریبان. این امر نیز توسط زکریای نبی پیشگویی شده بود؛ میفرماید: “و خداوند مرا گفت، آن را نزد کوزهگر بینداز! این قیمت گران را که مرا به آن قیمت کردند. پس سی پارۀ نقره را گرفته آن را در خانۀ خداوند، نزد کوزهگر انداختم.” (کتاب زکریا ۱۱: ۱۳).
این مطلب ادامه دارد.
منبع: رادیو مژده