کَرکاس ریاکــار

image_pdfimage_print

ای درونت برهنه از تقوی کز برون جامعه ریاکاری (سعدی)

چکیده:

ریا یا خودنمایی از آفت های رفتار اجتماعی است کـه در مسیحیت به شدت بر

لـزوم پرهیز از آن تأکید میشود.این امر ناپسند البته در بسیاری از ادیان و سنتها

نکوهیده شده است.روانشناسان معتقدند این خصیصه به دلیل احساس حقارت

و عدم ارزشمندی و غفلت از استعدادهای بالقوه پدیدمی آید.

نوشتار حاضر میکوشد تـا مختصر و مفید این رفتار منفی را در کلام خـدا توأم بـا

رویکردهایی علمی و راهکارهای کتاب مقدسی ریشه یابی نماید.

کلید واژگان: کَرکاس ریاکار-خودنمایی

معنی لغوی ریاکاری

در لغت نامه دهخدا ریاکار شخصی است کــه همچون بازیگر حرکاتی که حقیقی

نیست را انجام میدهد.

ریا در واقع یعنی انسان بــا نشان دادن اعمال و یا کارهای نیک خود به دیگران یا

در مــواردی با اقدامی خیر خواهانه امــا با هدف جلب تـوجـه و تمجید و ستایش

صفاتی را نشان میدهد،تا مقبول دیگران واقع گردد.به عبارتی رفتارهایی از او سر

میزند که با اعمال او برابر نیست.

شاید کلمه کرکاس نمونۀ خـوبی باشد بـرای تفسیر این لغت،زیرا کـرکاس گیاه

مضری است کـه در میان گندم می روید و تماماً شبیه گندم است؛به طوری که

به سختی میتوان آنرا از گندم تمیز داد.عیسی مسیح جهان را مزرعه و تخم نیکو

را ابنای ملکوت و کرکاسها را پسران شریر نامید.«کتاب متی باب ۱۳آیۀ ۳۸»

تعریفی دیگردر این زمینه در متی۲۳ اینگونه است: “شما ظاهراً به مـردم عادل

می نمایید،لیکن باطناً از ریاکاری و شرارت مملو هستید.«آیۀ۲۸»

عیسی مسیح درهمین کتاب«باب ۱۵آیۀ ۸» صراحتاً گروهی را سرزنش میکند

که:”بـه زبانهای خود بـه مـن تقّرب می جویند و بــه لبهای خویش مــرا تمجید

می کنند اما دلشان از من دوراست.”

همچنین در متی «فصل ۲۳آیۀ ۲۵ » توصیف جامعی تری در ایـن خصوص ارائـه

شده:”وای بـر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار کـه بیرون پیاله و بشقاب را پاک

مینمایید و درون آنها مملو از جبر و ظلـم است. “عـلاوه بــر این عیسی مسیح

شاگردانش را از خمیر مایۀ فریسیان برحذر میدارد.«انجیل لوقاباب ۱۲آیۀ۱»

خــداوند بارها بـا عبارتی تحت عنوان “وای بـر شما ای ریـاکــاران” با فریسیان

برخورد کــرد،و آنها را ریاکار خطاب نمود؛بـا استناد به این آیات یقیناً تنها طیفی

که هرگز کنار مسیح جایی نداشت،این دسته بود.«متی ۲۳»[۱]

دلایل ریاکاری افراد

از دید روانشناسان این رفتار به دلیل احساس حقارت، یا محرومیت روحی و مادی

یا رفتارهای خشن اطرافیان، لغزشهای اخلاقی و تجدید خاطره یا وجود یک خاطره

تلخ و یا حادثه غمبار رخ میدهد.البته بـرخی مواقع نیز به دلیل کسب منفعت صورت

میگیرد.

جان بالبی روانکاو انگلیسی دراین باره می نویسد:”اگر شخصی در بزرگسالی دچار

مشکلی است ریشۀ آن در کودکی اوست.”[۲]

بی شک همه مـا دوران کودکی متفاوتی را تجربه کره ایم؛ اتفاقاتی کـه برای ما رخ

داده،بسته به آداب و رسوم و شرایط فرهنگی متغییر است.که هر کدام از آنها میتواند

در شخصیت ما نقش بسزایی ایفا کند.

اما به قول خانم کوین :”ما به عنوان فردی بالغ و کامل توانایی آن را داریـم تا با تفکر

منطقی و معقول با برداشت کودکانه خود که در ذهنمان منجمد شده مبارزه کنیم”.

خـداوند عالم این توانایی را به ما داده تا بین اکنون و گذشته خویش،توازن و تـعـادل

برقرارکنیم.مبادا که از پرتگاه زندگی به گرداب ناکامی و افسردگی سقوط کنیم.امـا

قانون آفرینش همیشه بین خاطرۀ فرد و برداشت او از خاطراتش توازن و تعادل برقرار

می کند.[۳]

وقتی کلام خدا را می خوانیم به خوبی مشاهده میکنیم.خداوند آن قاضی سرسخت

نیست.که هر حرکت و اعمال مارا زیر نظر داشته باشد تا ما را تنبیه کند،بلکه خداوند

یاور ماست.البته ضمانت آن،داشتن رابطه صمیمی با خدا و ایمان توأم با اعمال طبق

استاندارهای کلام خداست.به عبارتی دیگر از تو حرکت از خدا برکت.

در «رومیان فصل ۱۳ آیۀ ۱۲ » عیسی مسیح مارا تشویق میکند تــا تاریکی را بیرون

کنیم و اسلحۀ نور را بپوشیم.

بر حسب این آیه اولین قدم در پارسایی باید از سمت ما صورت بگیرد. و ایمانِ تنها

کافی نیست.بـر این اساس رسالۀ یعقوب در «بـاب ۲ آیۀ ۲۰ » ایمانِ بدون عمل را

امری بـاطل میشمارد.

همچنین ایمانی کـه عمل ندارد را مـرده می پندارد. «یعقوب ۲ آیۀ ۱۷» بدین ترتیب

تصمیم مــا در کنار ایمان به پـروردگار، راهکاری برای شفا و آزادی از اسارت هــایی

است که به قول روانشناسان ریشه در کودکی ما داشته باشد.

باتوجه به آیات فوق انسان از اعمال عادل شمرده میشودنه ایمان.«یعقوب۲:آیۀ ۲۴»

بنابراین ایمان بدون عمل مشکلی از ما حل نمیکند،بلکه تنها با شناسایی ضعف ها

و از همه مهمتر رفع آن مسئله در کنار توبه و دعا در پیشگاه خداوند و در صورت لزوم

بهره گرفتن از یک درمانگر،میتوان امید داشت که در مسیر صلح و سلامتِ روح و روان

و زندگی مقدس قرار گرفته ایم.لذا این امر مستلزم اعتماد ما به خداوندی است که

منبع امنیت ماست.تا هـرگز نیازمند تکیه بر منابعی خارج از او در وجود خود نباشیم.

راهکار

اگر جای خودنمایی و تظاهر بـه آنچه کـه نیستیم ،در صدد کشف استعدادهای خود

بر بیاییم و با توبه به سمت خدا بازگشت کنیم،طبق قول خدا در کتاب ارمیا او ما را

محافظت میکند:”درصورتی که نفایس را از رذایل بیرون کنیم ما را به حضور خود قائم

میسازد.”«باب ۱۵ آیۀ ۱۹»

پس رابطه خود را با کلام خدا مستحکم کنیم و با تکیه بر آیات با تشویق و گاه توبیخ

خود،در این راستا پیش رویم.و بر آنچه خداوند به ما عطا کرده شکرگزار باشیم،علاوه

بر این،افکارمثبت را در خود رشد دهیم؛چه بسا طبق کلام خدا بسیاری از غیر ممکن

های زندگیمان ممکن میشود.و رؤیاهای زندگیمان تجلی می یابد.

خدا در «امثال ۲۹ آیۀ ۱۸»می فرماید: “جایی که رویا نباشد قوم گردنکش میشود.”

بنابراین داشتن رؤیایی مطابق با اصول کتاب مقدس نه تنها بازدارنده ای مـؤثر، بلکه

راهکاری مناسب برای پیشبرد اهداف ماست. پس کافی است بـر رؤیاهای خـداوند

متمرکز شویم و بپذیریم کـه هر کدام از ما صاحب استعدادهای خاص هستیم، و در

صدد کشف آن بربیاییم.سپس نیاز دیده شدن را که امری طبیعی است به سمت و

سویی سوق دهیم که باعث درخشندگی و کمال ما شود.و درآن،جایی برای غرور

و نخوت نباشد. بلکه نیاز درونی خود را در قالب عبادت بـدون خـودنمایی در راستای

استانداردهای کلام خدا کنترل کنیم.

در نتیجه :آنچه کلام خدا می گوید را به جا آوریم،و مانند ریا کاران نباشیم که آنچه

می گویند و نمی کنند.«متی ۲۳:آیۀ ۳»

زیرا دورویی رفتار ناهنجاری است،کـه نه تنها مـا را مسموم میکند؛بلکه از والـدین به

خانواده و غالباً به جامعه سرایت می نماید.و طبق کلام خدا”گناه آنقدر گسترش پیدا

خواهدکرد،که محبت بسیاری سرد خواهد شد.«متی باب ۲۴ آیۀ ۱۲» به قلم:پرنیان

منابع:

۱-کتاب مقدس

۲-سلم آبادی،مجتبی،(۱۳۹۱)نظریۀ جان بالبی در روانشناسی شخصیت،برگرفته

ازسایت صدای آرامش

۳-لیمن،کوین،کارلسون،رندی،اسرار خاطرات کودکی،ترجمۀضیاءالدین رضاحانی،

تهران،نسل نواندیش،۱۳۷۷،از صفحات ۳۳ و ۱۸۲

دیدگاهتان را بنویسید