آیا داروین مسیحی بود؟ آیا او به خدا اعتقاد داشت؟ آیا قبل از مرگ، نظریه تکامل را رد کرد؟

image_pdfimage_print
آیا داروین مسیحی بود؟ آیا او به خدا اعتقاد داشت؟ آیا قبل از مرگ، نظریه تکامل را رد کرد؟
آیا داروین مسیحی بود؟ آیا او به خدا اعتقاد داشت؟ آیا قبل از مرگ، نظریه تکامل را رد کرد؟

نگاه اجمالی به سرگذشت داروین

چارلز رابرت داروین در ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ در شروزبری انگلستان متولد شد. پدرش پزشک بود. چارلز پنجمین از شش فرزند خانواده بود.

داروین هشت ساله بود که مادرش را از دست داد. در مدرسه جمع آوری صدف، سکه، کانی ها و مواردی از این دست، سرگرمی مورد علاقه داروین شد. احساسی که بعدها علاقه او را به زیست شناسی برانگیخت. او می خواست پزشک شود. بنابراین یک سال نزد پدرش به کارآموزی پرداخت و در سال ۱۸۲۵ برای تحصیل در رشته پزشکی به دانشگاه ادینبرو رفت. پس از مدتی متوجه شد که علاقه ای به پزشکی ندارد. سه سال به تحصیل الهیات مسیحی پرداخت و سرانجام به زیست شناسی روی آورد.

سفر داروین با “کشتی بیگل”، پنج سال به طول انجامید. او در این مدت به تحقیق درباره زمین شناسی پرداخت و سنگواره ها را مطالعه کرد. هم چنین ارگانیسم های زنده را مورد بررسی قرار داد. داروین هزاران نمونه از جانوران و گیاهان آمریکای جنوبی را گردآوری کرد و با خود به انگلستان برد. بسیاری از این نمونه ها برای دانشمندان غربی ناشناخته بود. علاوه بر آن یادداشت های مفصل او از مشاهداتش در طرح نظریه تکامل موثر واقع شد.

داروین از سال ۱۸۳۶ تا ۱۸۵۸ به طور مخفیانه بر روی نظریه تکامل کار می کرد. او با مشاهده ریز تکامل (تغییرات جزیی در نوک پرندگان، لاک پشت ها…) تصور کرد که شاید ماهی به پرنده و پرنده به پستاندار خشکی تکامل یافته باشند (کلان تکامل). لذا نظریه خود را بر کلان تکامل استوار نمود. اما تاکنون حتی یک فسیل که کلان تکامل مورد نظر داروین را تایید نماید، یافت نشده است.

با این توصیف، داروین در انتشار نظریه اش دچار تردید بود. اما سرانجام با تشویق همفکرانش کتاب “منشاء انواع” را در سال ۱۸۵۹ منتشر نمود. اگرچه داروین نظریه تکامل را منتشر کرد، اما فصل ششم کتاب را به “مشکلات نظریه” اختصاص داد. در آن زمان عده ای از دانشمندان از جمله فسیل شناس معروف سوئیسی به نام آگاسیز با نظریه داروین مخالفت کردند.

داروین در ۱۹ آوریل ۱۸۸۲ در سن ۷۲ سالگی درگذشت.

داروین و مسیحیت

داروین در دوران کودکی و اوایل جوانی مخالف مسیحیت نبود. او در کودکی بعد از مدرسه باید به موقع خود را به خانه می رساند. در حین دویدن به سوی خانه، با تمام وجود دعا می کرد و خدا به دعایش پاسخ می داد و به موقع به خانه می رسید. او در یکی از نامه هایش چنین نوشت:”در همان دوران کودکی، تصورم بر آن بود که شتاب و دوندگی من علت اجابت دعاهایم نیست، بلکه ایمان راسخ داشتم که این خداوند است مرا به موقع به خانه می رساند”.
سال ها بعد، پدرش وقتی متوجه شد که چارلز به پزشکی علاقه ندارد، او را تشویق کرد که کشیش شود. داروین به مدت سه سال در کالج مسیحی کمبریج دروس الهیات مسیحی را خواند.

در حین تحصیل او تحت تاثیر عقاید فیلسوف مسیحی “ویلیام پیلی” قرار گرفت. “پیلی” کتاب هایی نوشته بود تحت عناوین “شواهد مسیحیت” و “الهیات طبیعی”. پیلی به سبب استدلال “ساعت ساز” معروف است. مطابق این استدلال، نظم امور در جهان فیزیکی به مثابه نظم چیزهای موجود در یک ساعت شاهدی است بر سازنده ای هوشمند.

شیوه ای که موجودات زنده مطابق با آن با محیط خود سازش یافته اند، نه تنها برای پیلی بلکه برای غالب دیگر متفکران مسیحی آن زمان نیز دلیلی کافی برای باور به وجود یک خدای طراح را فراهم می آورد. دانستن این نکته مهم است که داروین شدیدا تحت تاثیر این گفته ها که موسوم به “الهیات طبیعی” بود، قرار گرفت و این استدلال الهیات طبیعی که “کتاب طبیعت” می تواند هم پای کتاب مقدس ما را به سوی خدا راهنمایی کند، در وی تاثیر زیادی گذاشت.

اما داروین در کمبریج با چند دانشمند ملاقات کرد و کتاب های مهمی نیز خواند. کتاب هایی که در او این اشتیاق شدید را به زیست شناسی برانگیخت. پس از این که او تحصیلات خود را در کمبریج که عمدتا متمرکز بر زمین شناسی بود به پایان برد، این فرصت را یافت تا به همراه کاپیتان” رابرت فیزروی” در عرشه “کشتی بیگل” به یک سفر دریایی بپردازد.
ماموریت کشتی، نقشه برداری از سواحل آمریکای جنوبی بود. ماجراجویی پنج ساله داروین بر عرشه “بیگل” (۱۸۳۱- ۱۸۳۶) نه تنها زندگی و افکار خود داروین را متحول ساخت، بلکه نهایتا زندگی، باورها و فرهنگ فکری بسیاری از جهانیان را نیز تغییر داد.

زمانی که داروین به عنوان زیست شناس در کشور اروگوئه به تحقیق و پژوهش مشغول بود، کتابی از لندن برای او ارسال شد به نام “منشاء زمین شناسی” اثر چارلز لی یل. این کتاب نگرش انتقادی داشت به روایت کتاب مقدس درباره آفرینش. “منشاء زمین شناسی” در آن روزگار کتابی انقلابی تلقی می گردید. این کتاب با دلایل زیرکانه، روایت کتاب پیدایش ازآفرینش و طوفان نوح را مورد انتقاد قرار می داد و تکذیب می کرد!

داروین پس از مطالعه این کتاب، در مورد روایت کتاب پیدایش دچار شک و تردید شد. او در سرگذشت خود نوشت: “درطی سال های ۱۸۳۶- ۱۸۳۹ به تدریج متوجه شدم که عهد عتیق کتابی است مانند کتاب های مقدس هندوها یا بربرها”.

نگرش چارلز لی یل، داروین را به طرح “نظریه تکامل” و “انتخاب طبیعی” سوق داد. زمانی که چارلز لی یل در سال ۱۸۷۵ فوت کرد، داروین گفت:”من موفقیتم را در ارائه نظریه تکامل و انتخاب طبیعی مدیون چارلز هستم”.

سرانجام در سال ۱۸۸۰ داروین اذعان کرد:”باید به اطلاع برسانم که دیگر به کتاب مقدس (عهد جدید و عهد عتیق) اعتقادی ندارم، بنابراین مسیح پسر خدا نیست”.

روایت های ضد و نقیض درباره اواخر عمر داروین

بعد از مرگ داروین در سال ۱۸۸۲، خانمی به نام “الیزابت لیدی هوپ” ادعا کرد که در ۱۸۸۱ داروین را در بستر بیماری ملاقات کرد. او مدعی شد هنگامی که وارد اتاق شد دید که داروین در حال خواندن رساله به عبرانیان (بخشی از عهد جدید) است. خانم هوپ از دلایل کتاب مقدس درباره آفرینش سخن گفت. داروین از او درخواست کرد که دوباره به ملاقاتش بیاید و درباره مسیح صحبت کند. خانم هوپ مدعی شد که روز بعد، به هنگام گفتگو با داروین،حدود سی نفر از کارکنان منزل و هم چنین همسایگان در اتاق حضور داشتند. با این توصیف، اعضای خانواده داروین، ادعای خانم “هوپ” را تکذیب نمودند.

شخصی نیز به نام “توماس هاکسلی” در فوریه ۱۸۸۷ مدعی گردید که داروین قبل از مرگ، نظریه تکامل را غیرمنطقی و بی پایه و اساس اعلام کرد. اما این ادعا نیز از سوی بازماندگان داروین رد شد.

هنریتا، دختر داروین در هفته نامه “کریسشن” (۲۳ فوریه ۱۹۲۲) چنین گزارش داد:”باید از آنچه در دوران بیماری و اواخر عمر پدرم رخ داده، گزارش دهم. پدرم هرگز خانم هوپ را ندید و بنابراین او از عقاید علمی خود دست نکشید. این داستان ساختگی ملاقات خانم هوپ با پدرم، بی اساس و فاقد منطق است”.

دکتر جیمز مور، مدرس دانشگاه آزاد علم و تکنولوژی بریتانیا و نویسنده کتاب “افسانه داروین”، چنین اظهار نظرکرد:”خانم هوپ وجود داشته است”. دکتر مور که ۲۰ سال از عمر خود را وقف تحقیقات درباره زندگی داروین کرد، نوشت:”الیزابت رید کاتن در سال ۱۸۴۲ متولد شد و در ۱۸۷۷ با مرد بازنشسته ای به نام “جیمز هوپ” ازدواج کرد. او به علت بیماری سرطان در ۱۹۲۲ در سیدنی استرالیا درگذشت.

جزئیاتی که دکتر مور در کتابش نوشته از نقطه نظر مکان و زمان کاملا موثق و معتبر است. مور در کتابش به این نکته اشاره می کند که لیدی هوپ در روز چهارشنبه ۲۸ سپتامبر ۱۸۸۱ تا یکشنبه ۲ اکتبر ملاقات هایی با داروین داشته است. در آن زمان فرزندان داروین در خانه حضور نداشتند و فقط زنش “اما” احتمالا در منزل بود.

طبق گزارش برخی از شاهدان، داروین با خانم هوپ ملاقات هایی داشته و او در قبل از مرگ، نظریه تکامل را رد نمود و دوباره به مسیح ایمان آورد.

یکی از ادعاها به لحظات آخر زندگی داروین مربوط می شود: او در لحظات آخر عمر خود از نظریه تکامل روی بر تافت، کتاب مقدس را بر سینه اش گذاشت، گریست و از خدا طلب آمرزش کرد! اما خانواده اش مدعی اند که فقط چهار نفر در لحظات آخر عمر داروین حضور داشتند: همسرش “اما” و سه فرزندش فرانسیس، هنریتا و الیزابت. هیچکدام چنین گزارشی را مبنی بر توبه داروین و رد نظریه تکامل ارائه نداده اند.

تالیف و ترجمه: مهران پورپشنگ

James Moore, The Darwin Legend, Baker Books, Grand Rapids, Michigan, 1994

About ASHNAIE

کسی‌که همهٔ این چیزها را تصدیق می‌كند، می‌گوید: «آری! من بزودی می‌آیم!» آمین! بیا ای عیسی، ای خداوند! فیض عیسی خداوند با همهٔ شما باد، آمین!

View all posts by ASHNAIE →

دیدگاهتان را بنویسید