در کتاب خروج جمله کوتاهی از خدا نقل قول شده:”من قلب فرعون را سخت می سازم تا بنی اسرائیل را رها نکند” (خروج فصل چهارم آیه بیست و یکم). ایا خدا تعمدا دل فرعون را سخت کرد و اراده آزاد را از او گرفت؟
سخت شدن قلب فرعون توسط خدا، مغایر با انتخاب آزاد او نبود. کتاب مقدس به روشنی نشان می دهد که فرعون خودش قلبش را سخت نمود:” با وجود این معجزه (تبدیل عصای هارون به مار)، دل پادشاه مصر هم چنان سخت ماند (خروج فصل هفتم آیه سیزدهم).
خدا معجزه کرد و عصای هارون به مار تبدیل شد. اما جادوگران فرعون نیز با تردستی یا سحر و جادو موفق شدند عین همین کار را انجام دهند. درست است که معجزه به ما کمک می کند ایمان بیاوریم، اما اتکای صرف به معجزه کار خطرناکی است. شیطان می تواند بعضی از کارهای خدا را تقلید کند و از این طریق مردم را گمراه سازد. فرعون به جای آن که به پیغام خدا توجه کند، فکر و ذهنش یکسره معطوف معجزات بود.
مصری ها با هر بلای وحشتناکی که بر این سرزمین نازل می شد، بیشتر متوجه می شدند که خدایان شان تا چه حد در رفع بلا عاجزند. مثلا “هاپی” خدای قدرتمند رود نیل، نتوانسته بود از تبدیل آب به خون جلوگیری کند و در نتیجه، گاو و گوسفندهای مصریان دسته دسته تلف می شدند. “آمون رع”، خدای خورشید و سرکرده خدایان مصر، نتوانسته بود جلو تاریکی خوف انگیزی را که سه شبانه روز بر سرزمین مصر سایه افکنده بود، بگیرد. بدین ترتیب، خدا هم به عبرانی ها و هم به مصریان ثابت می کرد که تنها او یگانه خدای زنده و قادر مطلق است.
فرعون با دیدن بلایایی که خدا بر مصر نازل کرد، هم چنان دل خود را سخت کرده بود. او لجوج و سرسخت بود. لجاجت او موجب شد تا چشمان دل او نسبت به حقیقت نابینا شود. او حاضر نبود به خدا ایمان بیاورد، بنابراین خدا اجازه داد تا در همین حالت باقی بماند.
وقتی خداوند با موسی قبل از اولین ملاقات با فرعون درباره سختدلی پادشاه مصر سخن گفت، ثابت کرد که آینده را می بیند و می تواند پیشگویی کند. فرعون علی رغم مشاهده معجزات خداوند، نمی خواست واقعیت را بپذیرد، و خدا این را از قبل می دید و می دانست (پیشدانی الهی). در نتیجه خداوند، فرعون را به حال خودش واگذاشت تا او به سختدلی خود ادامه دهد. فرعون ابتدا قلب خود را سخت نمود (خروج فصل هفتم آیه سیزدهم، فصل هشتم آیه پانزدهم و آیه سی و دوم)، سپس خدا دل او را به حال خودش واگذاشت (خروج فصل نهم آیه دوازدهم و فصل دهم آیه یکم، آیات بیستم و بیست و هفتم).
منظور از این که خدا قلب فرعون را سخت کرد، آن بود که او را به حال خودش رها کرد. این همان نکته ای است که پولس در رومیان فصل اول آیه ۲۶ به آن اشاره کرد. در مکاشفه یوحنا فصل ۲۲ آیه ۱۱ هم می خوانیم که بدکاران باز هم به کارهای بد خود ادامه خواهند داد و فاسدان باز فاسدتر خواهند شد. هم چنین در کتاب داوران بارها این آیه را مشاهده می کنیم:”هر کس هر چه دلش می خواست می کرد”.
زمانی که فرعون دید مار هارون، مارهای همکارانش را بلعید، متوجه پیام معجزه شد. هم چنین بلایایی که خداوند بر مصر نازل کرد و جادوگران مصر نتوانستند آن ها را کنترل و نابود کنند، فرعون را واداشت که به موسی و هارون بگوید:”برای من نیز دعا کنید”. او هم مانند رهبران یهود در زمان مسیح می دانست که منشاء معجزات از کجاست، اما هم چنان مخالفت می کرد. مسیح این نوع واکنش شخص را کفر به روح القدس نامید.
خدا بارها به فرعون فرصت داد تا به هشدارهای موسی گوش فرا دهد و حتی وقت بلا و لعنت توسط خدا را رفع می شد، باز هم فرعون به سرسختی خود ادامه می داد. بنابراین، خدا اجازه داد تا فرعون راه خود را در پیش بگیرد.
به عبارت دیگر، خداوند بر این واقعیت مهر تایید نهاد که فرعون داوطلبانه تصمیم گرفته است تمام عمر در برابر خدا مقاومت کند. به همین ترتیب، انسان نیز ممکن است پس از یک عمر مقاومت در برابر خدا، دیگر نتواند به سوی او بازگردد. اگر مدام به صدای خدا بی اعتنایی کنید، سرانجام زمانی خواهد رسید که دیگر به هیچ وجه قادر نخواهید بود صدای او را تشخیص دهید.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ