چه کسی با حوا صحبت کرد: حیوانی به شکل مار یا شیطان؟ (پیدایش فصل سوم)

image_pdfimage_print
چه کسی با حوا صحبت کرد: حیوانی به شکل مار یا شیطان؟ (پیدایش فصل سوم)
چه کسی با حوا صحبت کرد: حیوانی به شکل مار یا شیطان؟ (پیدایش فصل سوم)

مار از همه حیواناتی که خداوند به وجود آورد، زیرک تر بود. روزی مار نزد زن آمده، به او گفت:”آیا حقیقت دارد که خدا شما را از خوردن میوه تمام درختان باغ منع کرده است؟ ( پیدایش فصل سوم آیه اول)

اگر کتاب پیدایش را خوانده باشید، متوجه می شوید که مار ناگهان وارد ماجرا شده و با جمله ای کوتاه معرفی می شود. به اصل و منشاء مار هیچ گونه اشاره ای نشده است، جز آن که خدا آن را حیوان آفرید و از همه حیوانات زیرک تر بود. در برخی از ترجمه های کتاب مقدس “مار”، هوشیار معرفی شده که منظور “زیرکی” است، چنان که در امثال سلیمان فصل ۱۲ آیه ۲۳ و فصل ۱۴ آیه ۱۸ مشاهده می کنیم. آنچه متن مشخص کرده، مار ساخته دست خداوند است. خدا آنچه را آفرید، نیکو نامید (پیدایش فصل اول آیه ۳۱).

در هر مرحله از آفرینش، خدا کار خلقت را ارزیابی کرد و دریافت که “خوب و کامل” است. او از تمام چیزهایی که آفرید، خشنود گردید. با این توصیف، شیطان این اجازه را از خداوند کسب کرد تا وارد خلقت شده و وفاداری انسان را به خالقش مورد آزمایش قرار دهد. فصل سوم پیدایش از حمله خارجی شرارت و بدی سخن نمی گوید، بلکه از عصیان مخلوقات صحبت می کند.

در دوران باستان، مارها مظهر مرگ و زندگی و حکمت و شرارت بودند. بنابراین وقتی مار به عنوان نماد حکمت معرفی می گردید، به زندگی منتهی می شد (متی فصل ۱۰ آیه ۱۶) و اگر مار سمبل شرارت بود، حاصل آن مرگ بود (اعداد فصل ۲۱ آیات ۶ و ۸). هم چنین مار، حیوانی نجس قلمداد می شد (لاویان فصل ۱۱ آیات ۴۱ تا ۴۳) و نیز نماد دشمن خدا تلقی می گردید (اشعیاء فصل ۱۴ آیه ۲۹، مکاشفه فصل ۱۲ آیه ۹ و هم چنین فصل ۲۰ آیه ۲).

در مصر، کشوری که قوم اسرائیل به مدت چند قرن در آن به سر برد، مار نماد حکمت و جادو بود. مار هم چنین الهه کهتر (زن خدای خدایان مصر) بود که بر روی تاج فرعون طراحی شده بود و مظهر قدرت فرعون محسوب می شد.

برخی معتقدند که مار به عنوان حیوان، حوا را فریب داد. این عده برای اثبات اعتقادشان می گویند که در کتاب پیدایش فصل سوم آیه اول هیچ گونه اشاره ای به شیطان نشده و تفسیر مسیحیان که شیطان به شکل ماری زیرک نزد حوا آمد، نادرست و اشتباه است.
مشکل اصلی این عده آن است که کتاب مقدس را سطحی و تحت اللفظی مطالعه کرده اند. به دلایل زیر ادعای این افراد مردود است:

یک. شیطان فقط نماد یا افسانه نیست. او خیلی هم واقعی است. در ابتدا او فرشته خدا بود. خدا او را با اراده آزاد مجهز کرد و به این ترتیب او اختیار انتخاب خوب و بد را به دست آورد. اما به خاطر غرورش، از خدا نااطاعتی کرد و مقام و رتبه برجسته ای که خدا به او سپرده بود، از دست داد و سقوط کرد. شیطان دشمن خدا است و همواره می کوشد مانع کار خدا شود، اما قدرت خدا دامنه فعالیت او را محدود کرده است و او فقط می تواند کاری را که خدا اجازه داده است، انجام دهد (ایوب فصل های اول و دوم).

گرچه شیطان می کوشد همه را وسوسه کند تا از خدا دور شوند، اما در نهایت پیروز نخواهد شد. خدا در پیدایش فصل ۳ آیه ۱۵ وعده می دهد که شیطان شکست خواهد خورد. ما نمی توانیم از شیطان زیرک تر باشیم، اما قادریم تا با قدرت مسیح بر او غلبه کنیم (فیلیپیان فصل ۴ آیه ۱۳).

دو. ماری که بر حوا ظاهر شد بعدها مشخص شد که کسی جز شیطان نبوده است:” آن مار قدیمی اسمش ابلیس یا شیطان است و همان کسی است که تمام مردم دنیا را فریب می دهد” (مکاشفه فصل دوازدهم آیه ۹). “اژدها، همان مار قدیم است که شیطان نیز نامیده می شود ( مکاشفه فصل ۲۰ آیه ۳).

اما آیا داستان فریب حوا را می توان ماجرای واقعی برشمرد؟ کلام خدا چنین پاسخ می دهد:”شیطان در باغ عدن، حوا را فریب داد” (دوم قرنتیان فصل یازدهم آیه سوم).

هم چنین با توجه به لعنتی که بر مار در مقایسه با حیوانات دیگر وارد آمد، این واقعیت را تصدیق می کند که او یک مار واقعی بود (پیدایش فصل ۳ آیه ۱۴). بنابراین، شیطان از مار به عنوان یک وسیله برای فریب دادن حوا استفاده کرد. این روش معمول شیطان است که از اشخاص مختلف برای فریب دادن استفاده می کند (متی فصل ۱۶ آیه ۲۳، اعمال رسولان فصل ۵ آیه ۳، دوم قرنتیان فصل ۱۱ آیات ۱۴- ۱۵).

شیطان کار خود را به جای استدلال، با ایجاد شک در حوا آغاز کرد. ولی چگونه یک مار می تواند سخن بگوید؟

سه. در کتاب مقدس دو بار به حیوان سخنگو اشاره شده: مار (پیدایش فصل سوم)، الاغ بلعام ( اعداد فصل بیست و دوم). پطرس در دومین نامه خود، ماجرای الاغ سخنگو را با الهام از روح القدس تایید می کند:”وقتی الاغ به زبان انسان صحبت کرد و بلعام را توبیخ کرد، او از رفتار نادرست خود دست کشید” (دوم پطرس فصل دوم آیه ۱۶). پس هم چنین سخن گفتن مار هم یک معجزه شیطانی بود.

بنابراین، دو رسول به نام های پولس (نامه پولس به قرنتیان) و یوحنا (مکاشفه)، واقعه باغ عدن را حقیقی برشمردند. نپذیرفتن واقعه سقوط در کتاب مقدس، به منزله نپذیرفتن کتاب مقدس به عنوان کلام خداست.

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

About ASHNAIE

کسی‌که همهٔ این چیزها را تصدیق می‌كند، می‌گوید: «آری! من بزودی می‌آیم!» آمین! بیا ای عیسی، ای خداوند! فیض عیسی خداوند با همهٔ شما باد، آمین!

View all posts by ASHNAIE →

دیدگاهتان را بنویسید