مسلمانان معتقدند که انجیل برنابا تنها انجیل واقعی است که تا به امروز باقی مانده. این در حالی است که تعالیم و روایات این انجیل هم با قرآن تناقض دارد. برخی از این تناقض ها عبارتند از:
یک. در این انجیل آمده که مریم عیسی را بدون درد زایمان به دنیا آورد (برنابا، فصل ۳) و تولد عیسی در خانه یا کلبه یک چوپان رخ داد. اما قرآن به درد زایمان مریم اشاره میکند، دردی که سبب شد مریم فریاد بر آورد؛ و این که عیسی زیر یک درخت نخل در بیابان چشم به جهان گشود.
دوم. بسیاری از مسلمانان بر این عقیدهاند که خدا ۰۰۰ر۱۲۴ پیامبر به جهان گسیل داشت، در حالی که انجیل برنابا این رقم را به ۰۰۰ر۱۴۴ میرساند (برنابا، فصل ۱۷).
سوم. مطابق تعلیم این انجیل، زمانی که تورات تحریف شد، خدا کتاب دیگری فرستاد، یعنی کتاب زبور یا مزامیر را. وقتی مردم این را نیز تحریف کردند، خدا انجیل را فرستاد تا جایگزین آن گردد. طبق این نظریه، هر گاه که کتابی الهی تحریف میشود، خدا کتاب دیگری میفرستد. در نتیجه وقتی انجیل تحریف شد، خدا قرآن را فرستاد. این امر سؤال بسیار مهمی را در خصوص انجیل برنابا مطرح میسازد. اگر طبق باور بسیاری از مسلمانان، این انجیل نسخه تحریفنشده انجیل اصلی است، در این صورت دیگر نیازی نبود قرآن فرستاده شود تا جایگزین آن گردد.
چرا قرآن ادعا می کند که انجیل برای تصدیق تورات ارائه شد (مائده آیه ۴۶)؟ چرا در آل عمران آیه ۴۸ می خوانیم: “مسیح تورات و انجیل را تعلیم می دهد”؟ چرا حتی به پیامبر اسلام پیشنهاد شد که برای رفع شبهاتش و درک حقانیت پیام خود، آن را با مطالب مکاشفات پیشین که خدا به یهودیان و مسیحیان بخشیده، بسنجد (یونس ۹۴-۹۵)؟ چرا به مسیحیان توصیه شده که برای درک مکاشفه خدا، به انجیل مراجعه کنند ( سوره مائده آیه ۱۵)؟ چرا قرآن تعلیم می دهد اگر یهودیان و مسیحیان به تورات و انجیل ایمان داشته باشند، مورد قبول خدا هستند (مائده آیات ۶۶- ۶۹)؟
چهارم. مطابق این انجیل، ۹ آسمان و ۱۰ جهنم هست (برنابا، فصلهای ۵۲، ۵۷، ۱۷۸). اما قرآن تعلیم میدهد که فقط هفت آسمان وجود دارد (سوره بقره آیه ۲۹).
پنجم. این انجیل تعلیم میدهد که شیطان خالق جهنم است (برنابا، فصل ۳۵)، حال آن که قرآن تعلیم میدهد که جهنم را خدا آفریده است (سوره فرقان آیه ۱۱).
ششم. در این انجیل ادعا شده که عیسی گفته که مرد باید به یک زن اکتفا کند، حال آن که قرآن اختیار حداکثر چهار زن را مجاز شمرده است (سوره نساء آیه ۳، برنابا فصل ۱۱۵).
هفتم. در فصلهای ۳۲، ۶۶ و ۶۷ این انجیل، از قول عیسی آمده که زکات و قربانی جزء احکام الهی نیست، بلکه سنت ابداعی بشر است. بهعبارت دیگر، این انجیل منکر این است که خدا قربانیهای سوختنی را در تورات امر کرده بوده است. اما قرآن تأئید میکند که خدا به بنی اسرائیل امر کرد تا قربانی تقدیم کنند (قرآن، سوره بقره آیات ۶۷-۷۲، کتابمقدس اعداد فصل ۱۹ آیات ۱-۱۰).
هشتم. مردم فلسطین به اشتباهات فاحش جغرافیایی انجیل برنابا واقف هستند. مثلا در فصل های ۲۰- ۲۱ می خوانیم: “عیسی سوار قایق شده و به ناصره رفت.” هر کسی که حتی یک بار به فلسطین سفر کرده باشد، می داند که ناصره در ساحل هیچ دریا و دریاچه ای نیست.
در فصل ۹۹، ذکر شده که شهر صور در نزدیکی اردن واقع است، اما چنین چیزی صحت ندارد. صور ۵۰ کیلومتر دورتر از این محل، و در ساحل دریای مدیترانه در لبنان امروزی واقع است. اگر نویسنده با عیسی در این مناطق راه رفته باشد، چرا در خصوص چنین دادههایی دچار اشتباه شده است؟
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ