یکی از پرسش های مخالفان کتاب مقدس درباره معجزه صید ماهی است. آنان می گویند این معجزه در دو زمان مختلف انجام شده: قبل از رستاخیز مسیح (لوقا فصل ۵ آیات ۱- ۱۱) و هم چنین در بعد از زنده شدن مسیح (یوحنا فصل ۲۱ آیات ۱- ۱۳). منتقدان می پرسند که کدام معجزه را باور کنیم؟ آیا این دلیل بر تناقض در اناجیل نیست؟
یک. یوحنا آخرین انجیل را در اواخر قرن اول میلادی نوشت. ۹۰ درصد محتوای انجیل او بر وقایع و جزئیاتی استوار است که در اناجیل متی، مرقس و لوقا ذکر نشده است. این نکته بیانگر آن است که یوحنا از متن اناجیل دیگر کاملا آگاهی داشته است. تاکید اصلی این انجیل بر الوهیت مسیح (خدا بودن عیسی) است. بسیاری از مخالفان مسیحیت که اناجیل را نخوانده اند و فقط به شایعات توجه دارند، پولس را مقصر جلوه می دهند که برای نخستین بار مسیح را به عنوان خدا معرفی کرده است. این در حالی است که چهار انجیل بر خدا بودن مسیح تاکید دارند.
دو. مسیح معجزات زیادی کرد. بیماران را شفا داد و مردگان را زنده کرد. تکرار یک معجزه دلیل بر تناقض و تحریف نیست. اگر شخص مومن و ایماندار بگوید که در طول زندگی ام چند بار معجزه خداوندرا در امور مالی مشاهده کردم، آیا ادعای او را باید تناقض و دروغ استنباط کرد؟ آیا قانونی وجود دارد که در زندگی هر انسان بایستی فقط یک بار معجزه الهی انجام شود؟ چنین تصوری به معنای محدود بودن و ناتوانی خدا در انجام معجزات بیشتر است.
سه. اگر یوحنا به عنوان ایماندار که به خاطر مسیح زندانی، شکنجه و تبعید شد، حقیقت را می دانست، چرا تصمیم گرفت تا زمان واقعه معجزه صید ماهی را تغییر دهد؟ افراد به خاطر آنچه می دانند درست است جان خود را فدا می کنند (حتی اگر آن عقیده نادرست باشد)، اما هیچکس جان خود را در راه چیزی که خودش هم می داند دروغ است، به خطر نمی اندازد.
چهار. اگر معجزه صید ماهی در چارچوب تحریف بوده است، چه سودی عاید نویسنده یا نویسندگان “معجزه صید ماهی” می گردید؟
پنج. اگر در قرون دوم میلادی به بعد اناجیل تحریف شده، چرا کلیساهایی که نسخه معتبر و موثق در اختیار داشته اند، اعتراض نکردند؟ چرا پدران کلیسا به تغییرات متن اناجیل اشاره نکرده اند؟ چرا در نقل قول های پدران کلیسا از آیات اناجیل، تضاد مشاهده نمی شود؟ چگونه نسخه تحریف شده در اختیار کلیساهایی قرار گرفت که نسخه معتبر داشته اند؟
شش. در اولین معجزه صید ماهی، مسیح همراه شاگردان در قایق بود (لوقا فصل ۵ ایات ۳- ۶) ، اما در معجزه دوم، مسیح در ساحل دریا حضور داشت (یوحنا فصل ۲۱ آیات ۴- ۱۳).
هفت. اولین معجزه صید ماهی به قبل از پیروی کامل چند تن از شاگردان به مسیح بازمی گردد. آن ها نتوانستند ماهی صید کنند. در واقع خدا می خواست آن ها شغل ماهیگیری را ترک کنند تا برای تاسیس کلیسا و گسترش مسیحیت در میان یهودیان و غیر یهودیان آماده شوند. اما با آمدن مسیح به جمع شان، مقدار زیادی ماهی به دست آوردند. در نتیجه، آنان به مسیح بیشتر اعتماد کردند. پطرس، یعقوب، یوحنا و اندریاس شغل ماهیگیری را رها کرده و به دنبال مسیح رفتند (لوقا فصل ۵ آیه ۱۰). این معجزه در اوایل فعالیت مسیح رخ داد.
معجزه دوم صید ماهی در بعد از رستاخیز مسیح رخ داد (یوحنا فصل ۲۱ آیات ۱- ۱۳). آن ها دوباره به شغل ماهیگیری روی آوردند، اما علی رغم تجربیات شان، موفق به ماهی صید نشدند. خدا نقشه دیگری داشت و می خواست آنان به جای ماهیگیری، به صید مردم (بشارت انجیل و تاسیس کلیسا) بپردازند. مسیح دوباره معجزه صید ماهی را تکرار کرد، اما بعد از صبحانه ماموریت واقعی آنان را تشریح نمود.
شغل آنان به جای ماهیگیری، به کار بشارت و تاسیس کلیساها تبدیل شد. این نکته را در زندگی مان تجربه کرده ایم. وقتی دری بسته می شود، بیانگر آن است که خدا نقشه دیگری دارد. او آینده را می بیند و جوانب را بررسی می کند و می داند کدام هدف و برنامه برای شما بهترین گزینه است. خدا می داند که چه می کند. خدا می داند که صلاح ما چیست. خدا همیشه نقشه دیگری دارد. کلام خدا می فرماید:”فکرهای من، فکرهای شما نیست و راه های من، راه های شما نیست. راه های من از راه های شما و فکرهای من از فکرهای شما بلندتر و برتر است” (اشعیاء فصل ۵۵ آیات ۸-۹). به عبارت دیگر، رویای خدا برای زندگی شما بزرگ تر و بهتر از آنچه است که همواره تصورش را می کنید. خداوند می فرماید:”می خواهم کار تازه و بی سابقه ای انجام دهم. همین الان انجام می دهم. آیا آن را نمی بینید؟” (اشعیاء فصل ۴۳ آیه ۱۹). مقصود خدا این است که معجزات گذشته در مقابل آنچه خدا قصد دارد انجام دهد، هیچ است.
وقتی خدا دری را در زندگی مان می بندد، به آن معناست که آرزوی ما کوچک، محدود و دردسرساز است. به عبارت دقیق تر، خدا وقتی دری را می بندد، در واقع می خواهد در بزرگ تر و بهتری را باز کند. دری که سرشار از برکت و معجزات است. وقتی خدا دری را می بندد، در واقع دارد از ما حمایت و محافظت می کند، زیرا ما آینده را نمی بینیم. وقتی خدا به دعای تان پاسخ مثبت نمی دهد، به جای غم و نومیدی باید از او تشکر کنید که اجازه نداد مشکلات بیشتر در زندگی تان عرصه را بر شما تنگ تر کنند و یا فاجعه ای رخ دهد.
بنابراین وقتی از وضعیت فعلی ناراضی هستید و می بینید که خدا به دعای تان جواب مثبت نمی دهد، چرا به جای نومیدی و غصه خوردن و یا بدبین شدن به خدا، از خدا تشکر نمی کنید که می خواهد در عالی و شگفت انگیزی را برای تان باز کند؟ بنابراین وقتی خدا با ماست، آینده مانند گذشته نیست. خداوند گاهی درهایی را می بندد تا با باز کردن درهای دیگر، ما را رشد دهد. خداوند وعده داده است:”تو را هرگز تنها نخواهم گذاشت و ترک نخواهم کرد” (عبرانیان فصل ۱۳ آیه ۵).
شاید الان که دارید این مقاله را می خوانید، از بدبیاری های بزرگی رنج می کشید. اما هنوز به نقطه پایان نرسیده اید، زیرا دارید زندگی می کنید. وقتی تنفس می کنید و حیات دارید، به آن معناست که خدا برای ایجاد شروع تازه، در دسترس شماست. به این حقیقت فکر کنید که او نه فقط هنوز نقشه بزرگی برای زندگی شما دارد، بلکه به شما کمک هم خواهد کرد تا به هدف برسید.
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید این دعا را بکنید:”خداوندا، با کمک تو نمی گذارم گذشته، آینده ام را خراب کند. من به سوی هدفم پیش می تازم. تمام تلاشم را خواهم کرد، زیرا می دانم امروز روز خداوند است، بنابراین، تو برای من فیض جدید، بخشش جدید، لطف جدید، برکت جدید و حکمت جدید در نظر گرفته ای. آمین”.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ