یوحنا در رویا می بیند که فرشته به او حکم می کند تا کتابچه را بخورد (مکاشفه فصل ۱۰ آیات ۹- ۱۰). در دوران عهد عتیق همین فرمان به حزقیال نبی صادر شد (حزقیال فصل ۲ آیات ۹- ۱۰، فصل ۳ آیه ۳).
در رویا، یوحنا کتابچه را خورد. معنای این رویا این است: برای درک کلام خدا، ضروری است تا کلامش را به دقت بخوانیم و با یاری روح القدس (روح خدا) درباره آن تفکر نماییم.
به طور دقیق مشخص نیست که چه چیزی در این کتابچه نوشته شده بود. حتی یوحنا فرصت نداشت محتوای آن را بخواند. فقط باید حکم را اجرا کرده و کتابچه را می خورد.
برخی از مفسران کتاب مقدس معتقدند که در این کتابچه، رویای بعدی یعنی “ظهور دو شاهد” نوشته شده است (مکاشفه فصل ۱۱ آیات ۱- ۱۳). این کتابچه در دهان یوحنا مانند عسل شیرین بود (مزمور ۱۱۹ آیه ۱۰۳)، چون متعلق به ملکوت مسیح بود. اما کمی بعد از خوردن کتابچه، مزه اش تغییر کرد و تلخ شد. تلخی نمادی است از دوران عذاب و مصیبت که بایستی بر زمین واقع شود.
در مدارس باستانی یهودیان، برای یادگیری الفبا، معلم ها حروف را با حلوایی که حاوی آرد و عسل بود بر روی تخته (تابلو) می نوشتند. پس از تمرین، آموزگار از دانش آموزان می پرسید که این حرف چیست و چه صدایی دارد؟ اگر شاگرد جواب درست می داد، اجازه داشت همان حرف را از روی تابلو برداشته و بخورد. بدین ترتیب دهانش شیرین می شد. رویای خوردن کتابچه، بی ارتباط با شیوه آموزش یهودی نبود. نویسنده مزمور چنین نوشت:” کلام تو به مذاق من شیرین است و به دهانم از عسل شیرین تر” (مزمور ۱۱۹ آیه ۱۰۳).
کلام خدا هم شیرین است و هم تلخ. بدین سان حاوی دو جنبه فیض و داوری می باشد. برای کسانی که ایمان می آورند شیرین است و برای افرادی که مخالفت می ورزند، تلخ و غیرقابل تحمل است.
پولس نوشت:”برای آنانی که در راه گناه قدم برمی دارند و به سوی هلاکت می روند، ما بوی هراس انگیز محکومیت و مرگ هستیم. اما برای کسانی که در طریق نجات گام برمی دارند، عطری هستیم که به همه چیز طراوت و زندگی تازه می بخشد” ( دوم قرنتیان فصل ۲ آیه ۱۶).
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ