یکی از ادعاهای مخالفان آن است که اگر خدا همه اسب های مصری ها را هلاک کرد، چگونه فرعون با عربه هایی که اسب ها می کشیدند، قوم اسرائیل را تعقیب نمود؟ اگر همه اسب ها مرده بودند، چرا اسب های ارتش فرعون زنده بودند؟
وقتی مخالفان ادعایی می کنند، آیه مورد بحث را با دقت بخوانید. خداوند به موسی فرمود:”نزد فرعون برو و بگو خداوند، خدای عبرانیان چنین می فرماید:”قوم مرا آزاد کن تا برود و مرا پرستش کند. زیرا اگر باز هم آن ها را آزاد نکنی، دست خداوند بلایی در میان حیوانات تو که در صحرا هستند خواهد فرستاد تا اسب ها، الاغ ها، شتران، گاوها، گوسفندان و بزهای تو را مبتلا خواهد ساخت” (خروج فصل ۹ آیات ۱- ۳).
نقل قول از یک آیه آن هم به طور ناقص، غالبا مفهومی کاملا اشتباه ارائه می دهد. مخالفان بخش دوم آیه ۳ را به عنوان انتقاد بیان کردند، در حالی که پاسخ در بخش اول آیه ۳ است:”حیواناتی که در صحرا می باشند، تلف خواهند شد”. بدین ترتیب خدا محدودیت قائل شد میان حیواناتی که در شهر و پادگان بودند و حیواناتی که در صحرا زندگی می کردند. اسبان ارتش فرعون در شهر و پادگان بودند و نه در بیابان!
مصری ها حیوانات را پرستش می کردند، اما خدای قوم اسرائیل آنان را هلاک نمود تا مصری ها دریابند که آنچه را پرستش می کنند، قدرت ندارد تا از آنان و سرزمین شان حمایت کند!
مصری ها با هر بلای وحشتناکی که نازل می شد، بیشتر متوجه می شدند که خدایان شان تا چه حد از رفع بلا، ناتوان و عاجز هستند.
“هاپی” خدای قدرتمند رود نیل، نتوانسته بود از تبدیل آب به خون جلوگیری کند. “هاتور” که شبیه گاو بود نتوانست مانع از مرگ گاو و گوسفندان مصریان شود که دسته دسته تلف می شدند! “آمون رع” خدای خورشید نیز موفق نشد از تاریکی خوف انگیز که بر سرزمین مصر سایه افکند، جلوگیری کند. بدین ترتیب خداوند به مصریان ثابت کرد که فقط او یگانه خدای زنده و قادر مطلق است. او تنها خدایی بود که باید پرستیده می گردید.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ