عده ای معتقدند که میان آیات اول و دوم فاصله زمانی وجود دارد، زیرا خدا دو بار جهان را آفرید:
پیدایش فصل اول آیه اول: در ابتدا، خدا آسمان ها و زمین را آفرید
آیه دوم: زمین خالی و بی شکل بود و روح خدا روی توده های تاریک بخار حرکت می کرد
آن ها مدعی اند در خلقت اول فاجعه بزرگی رخ داد و سبب شد تا زمین خالی از سکنه و بی شکل شود. این عده می گویند که شاید سقوط شیطان عامل اصلی ویرانی خلقت اول بوده است (حزقیال فصل ۲۸ آیات ۱۱- ۱۹). طرفداران این نظریه، که به “نظریه شکاف” معروف است، می گویند کلمه ای که “بود” ترجمه شده، می تواند “شده بود” هم ترجمه شود. پس “زمین خالی و بی شکل شده بود”.
زبان اصلی این آیه عبری است و قواعد دستور زبان باستانی عبری این نظریه را تایید نمی کند. واژه عبری “حی تاح” به معنای “بود” است. همین واژه را برای راحیل به کار برده شده:”راحیل زیبا و خوش اندام بود” (پیدایش فصل ۲۹ آیه ۱۷). بنابراین در این آیه نمی خوانیم “راحیل زیبا و خوش اندام شد”. علت پیدایش تئوری شکاف، ناشی از عدم بررسی دقیق واژه “بود” (حی تاح) است.
نظریه شکاف تفسیر خود را بر پیدایش فصل ۱ آیات ۱- ۲ تحمیل می کند که با قواعد دستوری عبری همخوانی ندارد.
نظریه شکاف محدود به سیاره زمین می شود و نه کهکشان ها و عالم هستی. در فصل اول می خوانیم که خداوند عالم هستی را در شش روز/دوران آفرید. هر آنچه آفرید، نیکو نامید. در زبان عبری واژه ای به کار نرفته که نظریه شکاف ادعا کند همه جهان یک بار آفریده شد و به دلایلی نابود شد و دوباره خلق گردید.
مسیح فرمود:” خدا از همان ابتدا مرد و زن را برای پیوند همیشگی آفرید” (مرقس فصل ۱۰ آیه ۵). مسیح نگفت که بعد از خلقت دوباره، زن و مرد خلق شدند. او فرمود:”خدا از همان ابتدا…”
در کتاب مقدس هیچ گونه اشاره ای دال بر تایید نظریه شکاف وجود ندارد:”با فرا رسیدن روز هفتم، خدا کار آفرینش را تمام کرده، دست از کار کشید. خدا روز هفتم را برکت داده، آن را مقدس اعلام فرمود، زیرا روزی بود که خدا پس از پایان کار آفرینش، آرام گرفت. به این ترتیب آسمان ها و زمین آفریده شد” (پیدایش فصل ۲ آیات ۲-۳). در این آیات به “بازسازی و تکرار آفرینش” اشاره نشده است.
اگر خدا قبلا نور را آفریده بود، چرا در روز/دوران اول دوباره نور را خلق کرد؟
هم چنین هیچ گونه شواهدی نظیر فسیل ها و دوران های قدیمی تر زمین شناسی دال بر تایید نظریه شکاف یافت نشده است.
قبل از پیدایش آسمان ها و زمین:
یک. خدا فرشتگان را آفرید تا شاهد عینی خلقت آسمان و زمین باشند. خدا از ایوب پرسید:”آیا می دانی در میان غریو شادی ستارگان صبح و فرشتگان آسمان، زمین بنیاد نهاده شد؟ (ایوب فصل سی و هشتم آیه ششم).
دو. ماموریت مسیح از پیش از بنیاد عالم مقرر شده بود:”خدا مسیح را پیش از آفرینش جهان، تعیین کرد و به جهان فرستاد تا شما را رستگار سازد” (اول پطرس فصل اول آیه ۲۰).
قربانی مسیح برای گناهان ما، طرحی نبود که بعدا ریخته شده باشد. چیزی نبود که بعد از این که گناه به جهان رخنه کرد، تصمیم به عملی ساختن آن کرده باشد. خدای ازلی و دانای مطلق، این نقشه را مدت ها پیش از خلقت جهان، تعیین کرد.
سه. وعده زندگی جاوید بشر را خدا پیش از آفرینش جهان داده بود (تیطس فصل اول آیه دوم).
چهار. هدف نقشه خدا آن بود که انسان به حضور پر جلال خدا برسد (اول قرنتیان فصل دوم آیه هفتم).
پنج. قبل از آفرینش جهان، فیض خدا به انسان ارزانی شد:”این خداست که ما را نجات داد، نه به دلیل لیاقت ما، بلکه به سبب این که پیش از آفرینش جهان اراده فرموده بود لطف و محبت خود را به وسیله عیسی مسیح به ما نشان دهد: (دوم تیموتاوس فصل اول آیه نهم). این آیه خلاصه ای از انجیل (عهد جدید) است. آنچه ما باید انجام دهیم این است که ایمان بیاوریم و هدیه را بپذیریم.
شش. شیطان قبل از نافرمانی از خدا، فرشته ای عادل و بی گناه بود. خدا به شیطان چنین گفت:”از روزی که آفریده شدی، در تمام کارهایت کامل و بی نقص بودی تا این که شرارت در تو یافت شد” (حزقیال فصل ۲۸ آیه ۱۵). شیطان مغرور شد و علیه خدا عصیان و یاغیگری کرد و از حضور خدا اخراج شد (لوقا فصل ۱۰ آیه ۱۸). غرور او منجر به تمام شرارتی شد که امروز ما در دنیا شاهد آن هستیم.
احتمال زیاد زمین به گونه ای آفریده شد که از قدمت طولانی برخوردار بود. همان طور که آدم در سن بلوغ خلق شد.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ