یکی از سئوالات مخالفان کتاب مقدس آن است که کتاب داوران ادعا می کند “خداوند با قبیله یهودا بود” ولی در همان آیه گزارش می دهد “قبیله یهودا نتوانست ساکنان دشت های سرزمین کنعان را اخراج کند، زیرا ساکنان آن جا دارای عربه های آهنین بوده اند”. منتقدان می پرسند:”آیا خدا در مقابله با عرابه های آهنین، ضعیف و ناتوان است که نتوانست به قبیله یهودا کمک کند تا پیروز شوند؟ آیا در آیه ۱۹ تناقض ناشی از تحریف کتاب مقدس مشاهده نمی شود؟”
برای درک درست موضوع، به طور اجمالی کتاب داوران را بررسی می کنیم:
یک. کتاب داوران شرح نااطاعتی قوم اسرائیل و تنبیه آنان توسط خداوند است. اولین قدم دور شدن آنان از خدا، اطاعت ناقص بود (فصل ۱ آیه ۱ تا فصل ۲ آیه ۵). قوم اسرائیل ریشه کن کردن اقوام بی رحم و بت پرست سرزمین کنعان را نادیده گرفت. در اقدام بعدی، ازدواج قوم اسرائیل با بت پرستان بود و در آخرین گام به بت پرستی روی آوردند (داوران فصل ۲ ایات ۶ تا فصل ۳ آیه ۷). عبارت:”هر کس هر کاری دلش می خواست، انجام می داد” (فصل ۱۷ آیه ۶، فصل ۲۱ آیه ۲۵)، توصیف کننده اوضاع حاکم در دوران داوران است. بی توجهی به هدایت و احکام خدا، به اغتشاش و تباهی منجر شد. کسی که مطیع اراده خدا نیست، کاری را انجام می دهد که در همان لحظه درست به نظر می رسد.
خدا قوم اسرائیل را به علت نااطاعتی و بت پرستی، بارها تنبیه کرد. قوم اسرائیل استقلال خودش را از دست داد و تحت استثمار اقوام بت پرست قرار گرفت. وقتی اوضاع برای قوم اسرائیل طاقت فرسا و غیر قابل تحمل می گردید، آنقدر مایوس و درمانده می شدند که چاره ای جز بازگشت خداوند نمی یافتند. خدا از قوم اسرائیل حمایت کرد، اما در دوران استقلال و آرامش، قوم اسرائیل دوباره به نااطاعتی و بت پرستی روی می آورد. بنابراین در کتاب داوران بارها شاهد این دور تسلسل هستیم.
دو. چگونه یهودیان کتاب مقدس را تحریف کرده اند، در حالی که این کتاب بارها و بارها علیه گناهان و نااطاعتی قوم اسرائیل هشدار داده یا آنان را تنبیه کرده است؟
سه. خداوند به قبیله یهودا یاری نمود تا نواحی کوهستانی را تصرف کنند (بخش اول آیه ۱۹). اما در بخش دوم آیه، قبیله یهودا به جای اعتماد به خدا، ترس را برگزید:”اما موفق نشدند ساکنان دشت ها را بیرون کنند، چون ساکنان آن جا دارای عرابه های آهنین بودند”. در این آیه ذکر نشده که قبیله یهودا با ایمان به خدا حمله کردند و شکست خوردند. چنین گزارشی نوشته نشده است. سئوال مخالفان کتاب مقدس این تصور را ایجاد می کند که قبیله یهودا با حمایت خدا موفق نشد ساکنان دشت ها را اخراج کند، چون دشمن به عرابه های آهنین مجهز بود!
به عبارت دیگر مشکل اصلی، ضعف و ناتوانی خدا نبود، بلکه ترس قبیله یهودا از “عرابه های آهنین” بود. خداوند جایی کار می کند که ایمان باشد. به یاد آورید کتاب داوران بارها به ضعف ایمان قوم اسرائیل اشاره می کند.
سپاه اسرائیل ترجیح داد در مناطق کوهستانی بجنگد و موفق هم شد که مناطق زیادی را اشغال کند، پس دلیلی وجود نداشت که نتوانند ساکنان دشت ها را نیز شکست بدهند. اما قبیله یهودا گمان می کرد چون عرابه رانان امکان مانور در مناطق کوهستانی را نداشتند، در نبرد پیروز شدند، در حالی که علت اصلی پیروزی آنان، حمایت و پشتیبانی خدا بود. از سوی دیگر، در آیات بعد می خوانیم که قبایل، یکی پس از دیگری در بیرون کردن کنعانی های بت پرست از سرزمین شان قصور می ورزیدند. آن ها از کاملا فرامین خدا اطاعت نکردند.
در ذهن اهالی قبیله یهودا، عرابه های جنگی قوی تر از خدا بود! آن ها به قدرت و تجهیزات نظامی خود نگاه کردند و تصور کردند که غلبه بر عربه های آهنین غیرممکن است. در نتیجه، آن هاقدرت نامحدود خداوند را در ذهن خود بسیار محدود کردند. می توان تصور کرد آنان از خود پرسیدند:”مگه میشه؟ چطور ممکنه این اتفاق بیفتد؟ غیرممکنه”.
ذهن آنان متوجه آنچه شده بود که نمی توانستد انجام دهند. در حالی که باید توجه خود را به آنچه خدا می تواند انجام دهد، معطوف می کردند.
مسیح فرمود:”آنچه نزد مردم غیر ممکن است، نزد خدا ممکن است” (انجیل لوقا فصل ۱۸ آیه ۲۷). قبیله یهودا باید با ایمان و باور داشتن سهم خود را ادا می کردند، در نتیجه، خدا هم با قدرت نامحدود خویش از آن ها حمایت می کرد. خدا جایی کار می کند، که ایمان باشد.
قبیله یهودا باید به یاد می آورد که پیروزی آنان در کوهستان نتیجه ایمان به خدا و حمایت و پشتیبانی الهی بود. بنابراین عرابه های آهنین مشکلی برای خداوند نبودند، فقط کافی بود آنان به خدا اعتماد کنند. داود پادشاه چنین نوشت:”برخی به عرابه های خود می بالند و برخی دیگر به اسب های خویش، ولی ما به خداوند خدای خود فخر می کنیم” (مزمور ۲۰ آیه ۷).
اگر قبیله یهودا با ایمان به خدا و برنامه ریزی، به قلب سپاه دشمن می زدند، پیروزی آنان قطعی بود. آنان باید به وعده خدا اعتماد می کردند و نه توجه به ترس ناشی از قدرت عرابه های آهنین! اما بر عکس آن ها فقط به ذهنیت منفی خودشان توجه داشتند، در حالی که این تصور کاملا غیرمنطقی بود که با کمک خدا بر عرابه ها چیره نشوند!
زمانی که قوم اسرائیل در صحرای سینا بود، خدا برای عبرانیان آینده درخشانی را در نظر گرفته بود، اما آنان (به جز یوشع و کالیب) افکار منفی را در ذهن خود پروراندند. در نتیجه باقی عمرشان را دور تا دور بیابان سرگردان راه پیمودند تا عاقبت مردند. فقدان ایمان و اعتماد به نفس، آن ها را از آینده پر ثمری که خدا برای شان در نظر داشت، محروم کرد. همه این ها به خاطر تصویرغلطی بود که از خود و خدا داشتند.
درسی که از داوران فصل ۱ آیه ۱۹ فرا می گیریم آن است که لازم نیست سر در بیاورید که خدا چطور می خواهد مشکلات شما را حل کند. این مسئولیت اوست. کار شما نیست. کار شما این است که به خدا ایمان و اعتماد داشته باشید. کار شما این است که با ایمان و انتظار زندگی کنید. آن موقعیت را به خدا بسپارید و به او اعتماد کنید. خدای ما، خدای مافوق طبیعی است. خدا می تواند آنچه را که بشر نمی تواند انجام دهد، انجام دهد. او محدود به قوانین طبیعت نیست.
بنابراین، با ایمان و باور داشتن سهم خود را ادا کنید. در نتیجه، خدا شما را به جاهایی می رساند که مردم می گفتند:”غیر ممکن است”. خدا جایی کار می کند که ایمان باشد.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ