پاسخ: خیر.
یک. مسیح و شاگردانش هرگز حکم جهاد و کشتار غیرمسیحیان را صادر نکردند.
دوم. در قرن اول میلادی مسیحیت با جنگ و کشتار غیرمسیحیان گسترش نیافت. این نکته را مورخان و گزارش امپراطوری روم در قرن اول میلادی تایید می کنند. حتی در قرآن نیز ذکر نشده که مسیح و پیروانش با توسل به شمشیر کلیساها را تاسیس کردند.
سوم. اگر در طول تاریخ، کسانی به نام مسیحیت به جنگ و خونریزی متوسل شده اند، به تعالیم مسیح و شاگردانش خیانت ورزیدند.
چهارم. اگر به تاریخ ادیان دیگر رجوع کنید، جنگ های فرقه ای ریشه در تاریخ و اختلافات عقیدتی دارد.
پنجم. در طی قرون متمادی، خداوند به تدریج کلیسا را از سیاست جدا کرد. خواست و اراده مسیح آن نبود که کلیسا به سیاست دنیا آلوده شود. زمانی که عیسی هزاران نفر گرسنه را سیر کرد (یوحنا فصل ۶ آیات ۱- ۱۳)، یهودیان تصمیم گرفتند او را پادشاه خود سازد، اما عیسی از آن ها جدا شد (آیات ۱۴- ۱۵). مسیح برای آزادی سیاسی ظهور نکرد، او آمد تا بشر نجات یابد.
ششم. در زمان حاضر، کشیش ها رئیس جمهور نیستند و کلیسا خط مشی سیاست کشورهای غربی را تعیین نمی کند. سیاست از مسیحیت جداست.
هفتم. سوالی که مطرح می شود آن است که چرا کشورهای مسلمان از کشورهای مسیحی درخواست کمک نظامی می کنند و یا با آن ها پیمان و قرارداد نظامی امضاء می کنند؟ مثلا ایران و سوریه با روسیه همکاری می کنند و کشورهای مسلمان حاشیه خلیج فارس با آمریکا و اروپا!
نویسنده: مهران پورپشنگ