در بعضی از کلیساها رسم بر این است که از اعضا بخواهند دهیک درآمدشان را به کلیسا تقدیم کنند. آنانی که درآمد کمی دارند، ممکن است در بعضی موارد از این امر تحت فشار قرار گیرند، و کسانی نیز که درآمد بالایی دارند، گاه پرداخت مبلغی هنگفت را دشوار مییابند و از خود میپرسند این پول صرف چه میشود. طبق تجربیات و مشاهدات نگارنده، بسیاری از ایمانداران گرچه دهیک خود را با اشتیاق و وفاداری میدهند، اما سؤالاتی در این زمینه در ذهنشان مطرح میشود، خصوصاً اینکه گاه عنوان میشود که پرداخت نکردن دهیک در واقع دزدی از خدا است. برای رفع این مسائل، مناسبترین کار این است که ببینیم کتابمقدس در مورد دهیک چه میفرماید.
دهیک پیش از شریعت موسی
پیش از اعطای شریعت موسی، دو بار در کتاب پیدایش به موضوع دهیک بر میخوریم. بار نخست در فصل ۱۴ کتاب پیدایش است. ابراهیم بهمنظور نجات برادرزادۀ خود، لوط، به جنگ با چهار پادشاه رفت و آنان را شکست داد. در بازگشت، پادشاه سالیم، یعنی ملکیصدق به استقبال او بیرون آمد و گفته شده که ابراهیم «او را از هر چیز دهیک داد.» (پیدایش ۱۴:۲۰). از آنجا که ابراهیم از جنگ باز میگشت و گلهها و رمههای خودش همراهش نبود، برداشت طبیعی این است که او از غنائم جنگی به ملکیصدق دهیک داد.
مورد دوم در فصل ۲۸ کتاب پیدایش آمده است. یعقوب که از خشم برادرش عیسو میگریخت، خوابی الهی میبیند و وعده مییابد که خدا همراه او خواهد بود. او که از این خواب شگفتزده شده بود، با خدا عهد میکند که تمام عمرش پیرو او باشد و «از آنچه به من بدهی، دهیک آن را به تو خواهم داد.» (پیدایش ۲۸:۲۲). وقتی کتاب پیدایش را تا بهآخر میخوانیم، متأسفانه گفته نشده که آیا یعقوب دهیک خود را به خدا پرداخت کرد یا نه. سؤال دیگری که مطرح میشود این است که در دورهای که هنوز نظام کاهنان و لاویان برقرار نشده بود، حتی اگر یعقوب دهیک خود را نیز داده باشد، آن را به چه کسی داده است. این موضوع شاید برای همیشه مبهم باقی بماند.
دهیک در شریعت موسی
اما حکم دهیک در شریعت موسی است که شکل کامل خود را میگیرد. اکنون به ذکر آیات مربوطه میپردازیم. در لاویان ۲۷:۳۰-۳۲ چنین میفرماید: «و تمامی دهیک زمین، چه از تخم زمین، چه از میوۀ درخت، از آن خداوند است و برای خداوند مقدس میباشد… و تمامی دهیک گاو و گوسفند، یعنی هر چه زیر عصا بگذرد، دهم آن برای خداوند مقدس خواهد بود.». در این آیات گفته نشده که این میوهها و گاوان و گوسفندها به چه کسی باید داده شود. این موضوع در کتاب اعداد روشن میشود.
در اعداد ۱۸:۲۱، ۲۴، ۲۶-۲۸ چنین میخوانیم: «و به بنیلاوی اینک تمامی عُشر (یعنی دهیک) اسرائیل را برای ملکیت دادم بهعوض خدمتی که میکنند، یعنی خدمت خیمۀ اجتماع… زیرا که عشر بنی اسرائیل را که آن را نزد خداوند برای هدیۀ افراشتنی بگذرانند، به لاویان بهجهت ملک بخشیدم…». طبق این آیات، دهیک بنی اسرائیل میبایست برای خدمتی که کاهنان و لاویان در خیمۀ اجتماع انجام میدادند، به ایشان داده شود. نباید از نظر دور داشت که همۀ لاویان و کاهنان در مجاورت خیمۀ اجتماع (و بعداً معبد اورشلیم) سکونت نداشتند، بلکه در شهرهای مختلف اسرائیل پراکنده بودند. ایشان در دورههای متناوب برای خدمت به خیمه میآمدند. فقط در این صورت بود که دهیکها به ایشان تعلق میگرفت.
اما توضیحات کتاب تثنیه موضوع را روشنتر میسازد. میفرماید: «عشر تمامی محصولات مزرعۀ خود را که سال به سال از زمین بر آید، البته بده. و به حضور یهوه خدایت در مکانی که بر گزیند تا نام خود را در آنجا ساکن سازد، عشر غله و شیره و روغن خود را و نخستزادگان رمه و گله خویش را بخور تا بیاموزی که از یهوه خدایت همۀ اوقات بترسی. و اگر را از برایت دور باشد که آن را نمیتوانی برد، و آن مکانی که یهوه خدایت خواهد بر گزید… از تو دور باشد، پس آن را به نقره بفروش و نقره را بهدست خود گرفته، به مکانی که یهوه خدایت بر گزیند برو و نقره را برای هر چه دلت میخواهد از گاو و گوسفند و شراب و مسکرات و هر چه دلت از تو بطلبد بده و در آنجا بهحضور یهوه خدایت بخور و خودت با خاندانت شادی نما. و لاویای را که اندرون دروازههایت باشد، ترک منما چونکه او را با تو حصه و نصیبی نیست. و در آخر هر سه سال، تمام عشر محصول خود را در همان سال بیرون آورده، در اندرون دروازههایت ذخیره نما، و لاوی چونکه با تو حصه و نصیبی ندارد، و غریب و یتیم و بیوهزنی که درون دروازههایت باشند، بیایند و بخورند و سیر شوند تا یهوه خدایت تو را در همۀ اعمال دستت که میکنی برکت دهد.» (تثنیه ۱۴:۲۲-۲۹).
مندرجات تثنیه هم جالب است و هم عجیب. طبق کتابهای لاویان و اعداد، تصور میشد که تمام این دهیکها باید فقط به کاهنان و لاویان داده شود. ولی در اینجا توضیحی اضافی میبینیم. این طور بهنظر میرسد که شخص باید دهیک خود را طی یک ضیافت، در مکان مرکزی عبادت، یا در دروازۀ شهر خود، همراه با خانوادۀ خود بخورد و شادی کند، اما در ضمن لاوی را که زمینی به ارث نبرده فراموش نکند، و همچنین غریب و فقیر و یتیم و بیوهزن را که جزو طبقات محروم اجتماعی بودند. طبق این آیات، تمامی دهیک بهدست لاویان و کاهنان نمیرسید.
چند نتیجه از حکم شریعت موسی
اگر همۀ آیات فوق را بهدقت مطالعه کرده باشید، یک نکته کاملاً مشخص است و آن اینکه دهیک یا میبایست از محصول زمین داده شود یا از گله و رمه. اگر کمی فکر کنید، به یک نتیجۀ مشخص میرسید: طبق این احکام شریعت، فقط کسانی میبایست دهیک بپردازند که یا زمیندار و مزرعهدار بودند، یا صاحب گله و رمه. طبق این آیات، هیچ مطالبهای از غلامان و کنیزان این ثروتمندان، کارگران مزارع زمینداران، و چوپانان صاحبان گله و رمه نشده است. همچنین به صنعتگران و پیشهوران اشارهای نشده است. این دست از افراد مزدور بودند. مطلقاً گفته نشده که ایشان میبایست از درآمد ناچیزشان دهیک بدهند.
نتیجۀ دیگر این است که اگر خوب فکر کنید، متوجه میشوید که گفته نشده دقیقاً از چه قسمتی از محصول زمین یا گاو و گوسفند باید دهیک داده میشد. از کل دارایی یا از مازادی که هر سال به دارایی افزوده میشد؟ مثلاً فرض کنید شخصی در آغاز سال ۱۰۰۰ گوسفند دارد. گلۀ او در انتهای سال ۱۰۰ گوسفند دیگر میزاید و تعداد گوسفندان او میشود ۱۰۰ر۱ گوسفند. گفته نشده که آیا او باید از ۱۰۰ گوسفندی که طی سال اضافه شدهاند دهیک بپردازد یا از کل گله. اگر بگوییم کل گله، در پایان سال اول، نهتنها به تعداد گلۀ او چیزی اضافه نشده، بلکه چیزی هم کاسته شده است! اگر همین روال ادامه یابد، او بعد از ده سال تمام گلۀ خود را از دست خواهد داد! واقعیت این است که طبق شریعت موسی نمیتوان به این سؤال پاسخ داد. از این رو بود که فریسیان و فقهای روزگار عیسی، مقررات خاصی برای این امر تدوین کرده بودند که خداوندگار ما عیسی آن را «رسوم انسانی» نامید (مرقس ۷:۷). مرقس نیز آنها را «تقلید مشایخ» نامیده است (مرقس ۷:۳ و ۵).
نتیجۀ دیگر این است که باید توجه داشته باشیم که کاهنان و لاویان گردانندگان امور قضایی و قانونی مملکت اسرائیل باستان بودند. ایشان نه فقط عهدهدار خدمت خیمه یا معبد بودند، بلکه وظیفۀ تعلیم شریعت و نیز داوری را نیز بر عهده داشتند. بهعبارت دیگر، دهیکی که به لاویان تعلق میگرفت، نوعی مالیات کشوری بود. در ضمن، طبق مندرجات کتاب تثنیه، دهیک بهمنزلۀ نظامی برای تأمین اجتماعی نیز بود، زیرا فقیران و بیوهزنان و یتیمان میبایست از آن نصیب ببرند. امروزه در کشورها از مردم مالیات گرفته میشود که در کشورهای پیشرفته، بخش مهمی از درآمد شخص را شامل میشود. آیا باز هم باید دهیک بپردازند؟
متأسفانه در دورۀ داوران، قوم اسرائیل دچار انحطاط روحانی شدند. در هیچ جا گفته نشده که در این دوره، افراد این قوم دهیک پرداخت کرده باشند. وقتی نیز که نظام داوران جای خود را به نظام سلطنتی داد، پادشاهان بهجای دهیک، از مردم مالیات میگرفتند. تنها موردی که ذکر شده که قوم دهیک دادند، در دورۀ بیداری روحانی یوشیا بود (دوم تواریخ ۳۱:۵). همین امر نشان میدهد که پیش از آن و نیز پس از آن، رسم دهیک بهجا آورده نمیشد. بعد از دورۀ تبعید، نحمیا این رسم را بار دیگر احیا کرد (نحمیا ۱۰:۳۷-۳۸). در همین دورۀ بعد از تبعید بود که ملاکی نبی لب به شکایت میگشاید و مردم را تشویق میکند که حکم شریعت موسی را بهجا آورند (ملاکی ۳:۸). کلام ملاکی در واقع حکمی جدید نبود، بلکه او فقط خواستار این بود که مردم (یعنی همان مزرعهداران و گلهداران) دهیک خود را طبق شریعت به خانۀ خداوند بیاورند.
در عهدجدید
در عهدجدید هیچ حکمی به مسیحیان داده نشده مبنی بر اینکه دهیک بپردازند. تنها موردی که در عهدجدید کلمۀ دهیک (یا عشر) بهکار رفته در متی ۲۳:۲۳ است که میفرماید: «وای بر شما، ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و شِبِت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید! میبایست آنها را بهجا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.». در اینجا روی سخن خداوندگار عیسی با فریسیان و کاتبان ریاکار است، نه با پیروان خود. این فریسیان و کاتبان چون زیر شریعت بودند، میبایست دهیک بدهند. در رساله به عبرانیان نیز گفته شده که لاویان از مردم دهیک میگرفتند. ولی هیچ جا حکم نشده که مسیحیان نیز دهیک بدهند.
در ضمن، نباید فراموش کنیم که طبق توضیحات مبسوط عبرانیان فصل ۷، احکام شریعت برای مسیحیان منسوخ شده است. در این فصل میفرماید: «حکم پیشین منسوخ شد، چون سست و بیفایده بود. زیرا شریعت هیچ چیز را کامل نکرد.» (عبرانیان ۷:۱۸-۱۹، ترجمۀ هزارۀ نو). اگر بخواهیم از تمامی احکام شریعت، فقط دهیک را اجرا کنیم، بنده میپرسم: «بر چه اساسی فقط دهیک؟» اگر این طور باشد، لطفاً هم روز سبّت را نگاه داریم و هم ختنه بکنیم! یک بار که این را به یکی از رهبران گفتم، در جواب فرمودند که دهیک پیش از شریعت هم وجود داشته است. ایشان کاملاً حق داشتند. من نیز در پاسخ گفتم: «ختنه نیز پیش از شریعت موسی وجود داشته است؛ پس لطفاً ختنه را نیز اجباری بفرمایید.» ایشان جوابی ندادند.
در فصل پانزدهم کتاب اعمال رسولان، شورای مهم اورشلیم، مسیحیان غیر یهودی را از انجام شریعت موسی معاف کرد. رسولان و مشایخ اورشلیم طی نامهای به مسیحیان غیر یهودی این گونه فرمودند: «روحالقدس و ما مصلحت چنین دیدیم که باری بر دوش شما ننهیم، جز این ضروریات که از خوراک تقدیمی به بتها و خون و گوشت حیوانات خفهشده و بیعفتی بپرهیزید. هر گاه از اینها دوری کنید، کاری پسندیده انجام دادهاید. والسلام.» (اعمال ۱۵:۲۸-۲۹، هزارۀ نو). یعنی رسولان و مشایخ از میان تمام احکام شریعت موسی، خواستار این شدند که مسیحیان غیر یهودی فقط این موارد را رعایت کنند. اگر رسولان چنین بار سنگینی بر دوش غیر یهودیان نگذاشتند، آیا ما امروز باید این بار را بر دوش مردم بگذاریم؟
بسیار جالب است که مسیحیان اولیه بهجای دهیک، حتی دهده میداند، یعنی تمام دارایی خود را. ملاحظه بفرمایید چه میگوید: «املاک و اموال خود را میفروختند و بهای آن را بر حسب نیاز هر کس، بین همه تقسیم میکردند.» (اعمال ۲:۴۵، هزارۀ نو). و باز میفرماید: «هیچ کس در میان آنها محتاج نبود، زیرا هر که زمین یا خانهای داشت میفروخت و وجه آن را پیش پای رسولان میگذاشت تا بر حسب نیاز هر کس، بین همه تقسیم شود.» (اعمال ۴:۳۴-۳۵). از این آیات دو نتیجه میگیریم: نخست اینکه دولتمندان دهیک نمیدادند، بلکه دهده، یعنی تمام دارایی خود را. دوم اینکه نیازمندان نه تنها دهیک نمیدادند، بلکه کمکی نیز از کلیسا دریافت میداشتند. آن روزها چقدر با امروز تفاوت داشت!
دیگر آنکه پولس رسول همواره بر دادن صدقه و هدیه تأکید داشت، نه بر دهیک. در کتاب اعمال رسولان، دو بار ذکر شده که او هدایای کلیساهای اروپا را برای نیازمندان اورشلیم برد. وقتی میخواست از مسیحیان قرنتس (در یونان امروزی) به همین منظور اعانه جمع کند، فرمود: «هر کس همان قدر بدهد که در دلْ قصد کرده است، نه با اکراه و اجبار، زیرا خدا بخشندۀ شادمان را دوست میدارد.» (دوم قرنتیان ۹:۷). بهطور کلی، در کلیسای عهدجدید، دهیک مطلقاً مرسوم نبود، بلکه صدقه.
برداشت نگارنده
نظر نگارندۀ این مقاله بر اساس تمام آیاتی که مطالعه کردیم این است که مطالبۀ دهیک از ایمانداران نه تنها مطابق با روح انجیل عیسی مسیح نیست، بلکه باری سنگین بر دوش افراد میگذارد.
اگر شخصی ماهی ده میلیون تومان درآمد داشته باشد، با پرداخت ده درصد آن، وجدان خود را آسوده میسازد، در ضمن اینکه هنوز نـُه میلیون تومان دیگر در جیب دارد که بسیار بیش از نیاز او است. اما کسی که فقط سیصد هزار تومان درآمد دارد و هر ریال آن برای گذران زندگی خود و فرزندانش حیاتی است، مجبور است سی هزار تومان پرداخت کند و بقیۀ ماه را در نیاز بگذارند. آیا این انصاف است؟ آیا روح انجیل به ما نمیآموزد که شخص ثروتمند، بهجای دهیک، مثلاً نود درصد در آمد خود را بدهد و شخص فقیر نه فقط دهیک ندهد، بلکه از کلیسا نیز کمک دریافت کند؟ مگر در کلیسای اعمال رسولان چنین نمیکردند؟
حتی اگر میخواهیم طبق شریعت موسی رفتار کنیم، باز هم دریافت دهیک از افراد کمدرآمد خلاف شریعت موسی است، چون طبق این شریعت نیز فقط ثروتمندان (صاحبان ابزار تولید) میبایست دهیک میدادند، نه کارگران و کارمندان کمدرآمد. افراد کمدرآمد میتوانند در حد وُسع خود، هدیهای به خداوند بدهند (مانند بیوهزن فقیر در مرقس ۱۲:۴۱-۴۴).
حال قطعاً میپرسید: «پس هزینۀ کلیساها از کجا باید تأمین شود؟». سؤالی است کاملاً بهجا. اما پیش از پاسخ دادن به آن، یک سؤال مطرح میکنم: «آیا درست است که برای تأمین نیازهای مالی کلیسا، کلام خدا را دستکاری کنیم؟ آیا درست است که چیزی را بر دوش مردم بگذاریم که کلام خدا نگذاشته است؟ آیا درست است که برای مطالبۀ دهیک، ایمانداران را دچار عذاب وجدان بسازیم یا حتی ایشان را محکوم به دزدی از خدا بکنیم؟».
اما پاسخ به این سؤال در خود عهدجدید آمده است. ایمانداران باید بیاموزند صدقه و هدیه بدهند. باید بیاموزند با سخاوت و نیز با ایثار و فداکاری بدهند. این همان چیزی است که پولس رسول انجام میداد. در ضمن، هیچ چیز مانع از این نیست که کلیساها بر اساس توانایی اشخاص، از ایشان «حق عضویت» بگیرند، نه اینکه کلام خدا را دستکاری کنند. وسواس نگارنده این است که بهخاطر نیازهای مالی، کلام خدا را مغشوش نسازیم. اگر به خدا و کلام او وفادار باشیم، او نیازهای شبان و کلیسا را از طریق تعلیم درست کلام تأمین خواهد کرد. وقتی ایمانداران با صداقت و راستی و وفاداری به کلام خدا مواجه شوند، بیشتر تشویق میشوند در نیازهای شبان و کلیسا شراکت جویند.
در خاتمه، باید عرض کنم که ما هر چقدر هم ایمانداران را بترسانیم یا به ایشان عذاب وجدان بدهیم، بنا به تجربه شخصی نگارنده، دیده شده که کسانی که نمیخواهند بدهند، هرگز نخواهند داد، خصوصاً متمولین. در این میان فقط بر اقشار کمدرآمد و وفادار فشار میآید، فشاری که نه شریعت موسی مقرر کرده و نه انجیل خداوندگار ما عیسی مسیح.