افسسیان ۴: ۸-۱۵
بنابراین می گوید: چون او به اعلی علیین صعود نمود اسسری را به اسیری برد و بخششها به مردم داد، اما این صعود نمود چیست جز اینکه اول نزول هم کرد به اسفل زمین آنکه نزول نمود، همان است که صعود نیز کرد بالاتر از جمیع افلاک تا همه چیزها را پر کند و او بخشید بعضی رسولان و بعضی انبیا و بعضی مبشرین و بعضی شبانان و معلمان را برای تکمیل مقدسین برای کار خدمت برای بنای جسد مسیح، تا همگی به یگانگی ایمان و معرفت تام پسر خدا و به انسان کامل به اندازه قامت پری مسیح برسیم. تا بعد از این اطفال متموج و رانده شده از باد هر تعلیم نباشیم از دغابازی مردمان در حیله اندیشی برای مکرهای گمراهی بلکه در محبت راستی نموده در هر چیز ترقی نماییم در او که سر است، یعنی مسیح
بر طبق این آیات پولس اعتقاد دارد که کلیسای افسس نیاز به رشد دارد(آیه۱۵) و در آیه ۱۳ کتاب مقدس تعلیم می دهد که شباهت زیادی بین رشد روحانی و جسمانی وجود دارد. کتاب مقدس از سه مرحله رشد روحانی صحبت می کند و این مراحل نیز در مورد رشد جسمانی نیز صادق می باشد. کودکی، نوجوانی و بلوغ. بعضی از شاخصه های این مراحل رشد جسمانی در مورد رشد روحانی نیز صدق می کند. اجازه بدهید دو تا از این شاخصه ها را در مرحله کودکی بررسی کنیم
سادگی
اول پطرس ۲: ۲
چون اطفال نوزاده، مشتاق شیر روحانی و بی غش باشید تا از آن برای نجات نمو کنید.
پطرس می گوید که مسیحیان این کلیسا مانند کودکان هستند. هیچ کس هنگام تولد بصورت انسان کامل و بالغ متولد نمی شود. ما نوزاد بدنیا آمده و رشد می کنیم. همینطور هم هر کسی از نو متولد شده و مسیحی می شود هیچ وقت مسیحی کامل و شده کرده و بالغ نیست. ما کودکان روحانی هستیم و کم کم رشد کرده و بالغ می گردیم
یکی از شاخصه های طبیعی که ما را بطرف بچه ها جذب می کند کودکی و بیگناهی و سادگی آنهاست. یک کودک شیر خوار دارای گذشته نیست. اگر شما یک نوزاد در مسیح باشید هرگز گذشته شما ییاد آورده نمی شود. ممکن است شما قبل از ایمان آوردن شریرترین شخص بوده و گناهان زیادی کرده بوده باشید و زندگی خود را در گناه و شرارت بسر برده باشید ولی وقتی در مسیح از نو متولد می شوید شما انسانی دیگر می شوید تبدیل به یک خلقت تازه یک انسان جدید می گردید. شما از نو متولد می شوید
خداوند شما را بچشم یک کودک بیگناه نگاه می کند.
یک مسیحی تازه بدنیا آمده پر از ایمان است و مشتاق یادگیری است. همیشه می بایست روح تعلیم پذیر داشته باشیم. گاهی اوقات بعضی از افراد هنگامی که رشد می کنند متاسفانه تعلیم پذیر نمی باشند و گمان می برند که همه چیز را می دانند. اینگونه افراد را هیچ کس نمی تواند کمک کند حتی خود خداوند چون گوش شنوا ندارند و نمی خواهند نصیحتها و تعالیم دیگران را بپذیرند
بی توجهی
شاخصه دیگر نوزاد بی توجهی است. یک نوزاد خیال می کند هر آنچه که بدستش می رسد می تواند بخورد . اگر پیچ گوشتی بیابد مستقیما به دهانش فرو می برد و یا اگر انکبوتی بدستش برسد بطرف دهانش می برد. بچه ها در مورد این جور چیزها بی توجه هستند
حتی متاسفانه کودکانی بخاطر این بی توجهی به علت بلعیدن چیزهای که خوراکی نبوده است جانشانان را از دست داده اند. گاهی به علت بلعیدن سم، آسپرین و یا داروهای دیگر این اتفاق می افتد. این کودکان از ضرری که این مواد ممکن است بر آنها داشته باشد آگاهی نداشته و برای این بی توجهی بهای سنگینی را پرداخته اند. این مطلب در مورد مسائل روحانی نیز صادق است
باید در مورد آنچه می شنویم و می بینیم و حتی خوراکهای روحانی خود نیز مواظب باشیم.
هر آنچه از نظر روحانی ما را تغذیه می کند می بایست در نور کلام خدا آزموده شود. آنچه مخالف کلام خداوند است می تواند سمی و کشنده باشد و باید از آن برحذر بود . مواظب باشید هر تعلیمی را با کتاب مقدس، کلام خداوند بسنجید. بعضی از تعلیمات ممکن است تاثیر مهمی در زندگی ما نداشته باشد و بعضی از تعلیمات می توانند سمی و کشنده باشند
گاهی ما مسیحیان از دنیا خوراک داده می شویم، هرچیزی را به دهان خود می بریم بجز کلام خداوند را.
افسسیان۴: ۱۳ را باید آورید.
آن چیزی که باعث جدایی ایمانداران می شود روح خداوند نیست بلکه شیطان است.
باید مواظب آنچه که می شنویم ، می بینیم و می خوریم باشیم (از نظر روحانی) چون ممکن است بر افکار ، ایمان و رشد روحانی ما تاثیر منفی داشته باشد
همه چیز را با کلام خداوند بسنجید.