ما ایرانیها ضربالمثلهای بسیار جالبی داریم که دنیایی از معنی در آن نهفته است. مثلاً میگوییم : طرف از آب گلآلود ماهی میگیرد.
مدتی پیش مرقس ۱۰:۳۵-۴۵ را میخواندم، قسمتی که مربوط است به درخواست مادر یعقوب و یوحنا از عیسی برای مقام پسرانش در حکومت عیسی.
آن چند روز برای عیسی روزهایی بسیار حساس و خطیر بود؛ شاگردان هم این را میدانستند؛ او به آنها سه بار هشدار داده بود که دستگیر و اعدام خواهد شد و روز سوم برخواهد خاست. شاگردان احساس میکردند که این وقایع بهنوعی به ملکوت یا حکومت عیسی مربوط است. شاید فکر میکردند که عیسی در اورشلیم دستور قیام ملی علیه رومیها را صادر خواهد کرد. خلاصه مطلب اینکه آب گلآلود بود؛ خیلی هم گلآلود بود.
شاگردان تصمیم گرفتند هر یک به سهم خود، از این آب گلآلود ماهییی بگیرند. فکر کردند که الآن است که باید برای خود مقامی دست و پا کنند: وزیری، وکیلی، رئیس ستادی،…
حق هم داشتند؛ نظام دنیا همین است؛ حقت را بگیر والا حقت را میگیرند! اما نظام حکومت عیسی درست وارونۀ نظام و راه و روش این دنیا است: لیکن در میان شما چنین نخواهد بود، بلکه هر که خواهد در میان شما بزرگ شود، خادم شما باشد؛ و هر که خواهد مقدم بر شما شود، غلام همه باشد. زیرا که پسر انسان نیز نیامده تا مخدوم شود، بلکه تا خدمت کند و تا جان خود را فدای بسیاری کند. (مرقس ۱۰:۴۵).
اما انصافاً چند نفر از ما حاضرند حس ریاستطلبی و سلطهجویی را کنار بگذارند، و بدون سر و صدا و جلب توجه و تحسین دیگران، خدمت کنند مقامپرستی و جاهطلبی در کلیسا، همانند دنیا، بزرگترین آفت است.
خدایا، کمک کن تا خدمت گذار باشم، نه رئیس! آمین!