”پس زیر دست زورآور خدا فروتنی نمایید تا شما را در وقت معین سرافراز نماید“ (۱پطرس ۶:۵)
زندگی میتواند خیلی دشوار باشد و بسیاری از ایمانداران صادق را مغلوب سازد. وقتی مشکلاتی که فرد با آنها مواجه میشود به نظر غیر قابل حل مینماید، احساس شکست حتی ممکن است در دل قویترین مسیحی نیز رسوخ کند و شاید چنین نتیجهگیری کند که گرچه خدا بیشک میتواند به وی کمک کند، اما از انجام این کار سر باز میزند. بهطور یقین این شخص چنین تفکری دارد چرا که تمامی گامهای روحانی را که توسط رهبرانش توصیه شده بر داشته، اما با وجود دعاهای زیاد، خدا ظاهراً به نفع او مداخله نکرده است. دوست من، حسین، در چنین وضعیتی بود.
ریشه: غرور
من حسین را در هتلی ارزان در استانبول ملاقات کردم. وقتی در اتاق به هم ریخته او نشستم و از پس دود غلیظ سیگار به صورتش نگریستم، هیچ کمکی از دستم بر نمیآمد، جز آنکه به نگاه مبهوت او توجه کنم، گویی به زحمت حضور مرا تشخیص میداد. حسین چند ماه قبل ایمان آورده بود، اما خیلی زود کلیسا را ترک کرده و از هرگونه تماسی امتناع میورزید. مرا نزد او بردند شاید به نحوی بتوانم به وضعیت این برادر فقیر و در رنج رسیدگی کنم. وقتی زندگیاش را بررسی کردم، معلوم شد که به دلیل یک سری تصمیمات نادرست در زندگی، به بنبست رسیده و اکنون یک مرد کاملاً شکستخورده بود. او در کل اعتقاد داشت که هیچ راهی برایش وجود ندارد. حسین نمیفهمید که غرورش او را به دام انداخته است. خدا راه فراری برای او گذاشته بود، اما کلید آن در درک حسین از تعلیم فروتنی در کتابمقدس قرار داشت.
کلید: فروتنی
پطرس رسول مردی بود که بارها شکست را در زندگی خود تجربه کرده بود. اگر یک شاگرد وجود داشته باشد که خداوند را مأیوس کرد، او پطرس بود. وقتی نسنجیده به عیسی توصیه کرد که به اورشلیم نرود، با توبیخ جدی او مواجه شد. هنگام دستگیری عیسی، پطرس آنجا حضور داشت و او را انکار کرد و در نتیجه بسیار شرمسار گردید. آنچه مرا به تعجب وا میدارد این است که پطرس با وجود تمامی شکستها و ناکامیهای خود، جامعترین نوشتهها را در خصوص فروتنی دارد. پطرس است که میگوید، ”پس زیر دست زورآور خدا فروتنی نمایید تا شما را در وقت معین سرافراز نماید“ (۱-پطرس۵:۶).
مفهوم فروتنی
کلید رهایی از شکست فروتنی است، البته نه فروتنیای که توسط افراد مافوق بر ما تحمیل میشود، یا فروتنی کاذبی که ناشی از چاپلوسی است. اگر معنی فروتنی را در کتابمقدس بررسی کنیم، میتوانیم سه مفهوم از آن استخراج کنیم: ۱) تعظیم در حضور یک پادشاه و اقرار به عظمت او؛ ۲) ترک زندگی بهطور ایثارگرانه برای جلال دیگری بهواسطه خالی کردن خود و سعی در نشان دادن مسیح در هر مورد؛ ۳) مقایسه خود با خدا و مواجهه با حقیقت ناتوانی کامل خود. بنابراین وقتی پطرس راجع به فروتن شدن زیر دست زورآور خدا مینویسد، از مفهومی سخن میگوید که بر خلاف طبیعت خود-محور ما انسانهای گناهکار است، طبیعتی که سبب میشود برای خود زندگی کنیم و به قدرت خود وابسته باشیم. با وجود این، او امید را عرضه میدارد که راهی برای خروج از شکست است. بدین شکل که با تواضع، در حضور خدای قادر مطلق تعظیم کنیم و راههای غرورآمیز را درزندگی خود ترک گوییم، راههایی که به جلال خودمان تخصیص یافته و ما را به شکست کامل میرساند.
درک پطرس از فروتنی حول آیه ۵ میچرخد: ”خدا با متکبران مقاومت میکند و فروتنان را فیض میبخشد.“ این یکی از اصول زندگی است که هنوز بسیاری درک نکردهاند که خدا فقط در صورتی ما را دعوت میکند تا فیض او را در زندگی تجربه نماییم که خود را در حضور او فروتن سازیم.
درک پطرس از فروتنی حول آیه ۵ میچرخد: ”خدا با متکبران مقاومت میکند و فروتنان را فیض میبخشد.“ این یکی از اصول زندگی است که هنوز بسیاری درک نکردهاند که خدا فقط در صورتی ما را دعوت میکند تا فیض او را در زندگی تجربه نماییم که خود را در حضور او فروتن سازیم.
دو نمونه از فروتنی
در کتابمقدس علاوه بر خود مسیح، دو نمونه مهم برای فروتنی وجود دارد. اول یحیی تعمیددهنده است که بهقدری از روحالقدس پر بود که انتخاب کرد خود را در حضور خداوند فروتن سازد. این فروتنی را در سخنانی که یوحنا درباره او نوشت، میبینیم: ”میباید که او افزوده شود و من ناقص گردم“ (یوحنا ۳:۳۰). یحیی تعمیددهنده انتخاب کرد تا خود را در حضور خداوند فروتن سازد. در نتیجه خدا فیض را در زندگی او جاری ساخت.
موسی نمونه دوم است. گفته شده که او افتادهترین شخص در عهدعتیق است. تفاوت در این است که موسی فروتن شدن را انتخاب نکرد، بلکه او را خدا فروتن ساخت. زندگی موسی سه بخش داشت: ۱) دوره تکبر جوانیاش که فکر میکرد همه چیز را میداند و قادر به حل هر مشکلی است. در این مرحله بود که مردی را کشت و به این طریق، زندگیاش بهطور کل تغییر کرد. ۲) دوره بیابان که درآنجا بسیار فروتن شد. خدا تمام غرور را از وجود او زدود و وقتی دیگر چیزی برای ترک کردن وجود نداشت، او را دعوت کرد تا قوم اسرائیل را هدایت کند. ۳) همین امر سبب شد در اکثر موارد، زندگیاش در اتکای کامل به خدا باشد.
موسی نمونه دوم است. گفته شده که او افتادهترین شخص در عهدعتیق است. تفاوت در این است که موسی فروتن شدن را انتخاب نکرد، بلکه او را خدا فروتن ساخت. زندگی موسی سه بخش داشت: ۱) دوره تکبر جوانیاش که فکر میکرد همه چیز را میداند و قادر به حل هر مشکلی است. در این مرحله بود که مردی را کشت و به این طریق، زندگیاش بهطور کل تغییر کرد. ۲) دوره بیابان که درآنجا بسیار فروتن شد. خدا تمام غرور را از وجود او زدود و وقتی دیگر چیزی برای ترک کردن وجود نداشت، او را دعوت کرد تا قوم اسرائیل را هدایت کند. ۳) همین امر سبب شد در اکثر موارد، زندگیاش در اتکای کامل به خدا باشد.
موارد فروتنی
در اعتماد به خدا
وقتی در زندگی کاملاً مغلوب میگردیم، باید از خود بپرسیم چگونه به اینجا رسیدهایم. آیا ما مانند موسی زندگی میکردیم و اکنون در یافتهایم که خدا ما را به پایان خودمان رسانده است؟ در این مرحله مطالعه دقیق فصل پنجم رساله اول پطرس مفید است. توجه کنید که پطرس ما را تشویق میکند تا خود را در حضور خدا فروتن سازیم (آیه ۶). آنچه او واقعاً سؤال میکند این است: ”آیا مطمئن بودید که میتوانید زندگی خود را خودتان اداره کنید، یا اعتماد شما به خدا بوده است؟ آیا واقعاً تمام نگرانیهای خود را به او واگذار کردهاید یا هنوز برای راههای خود نقشه میکشید؟“
در روابط با دیگران
سپس پطرس میگوید که باید در روابط خود با دیگران فروتن شویم: ”همه با یکدیگر فروتنی را بر خود ببندید“ (آیه ۵). بهطور قطع پطرس بالاخانه را به یاد میآورد، زمانی که عیسی حولهای دور کمر خود پیچید و پای شاگردانش را شست. شاید شما در زندگی مغلوب باشید برای اینکه در ارتباطات خود با دیگران بسیار مغرور هستید. خود را فروتن سازید و نزد کسانی بر گردید که آنها را از زندگی خود دور کردهاید و صلح و آشتی را به آنها تقدیم نمایید. بیاموزید به دیگران خدمت کنید و بگذارید دیگران به شما خدمت کنند.
در شرایط زندگی
در نهایت پطرس به خوانندگان خود تذکر میدهد که بپذیرند در پاسخ به مشیت الهی یا آنچه که او اجازه وقوعش را در زندگی میدهد، فروتن باشند: ”زیر دست زورآور خدا فروتنی نمایید“ (آیه ۶). دست زورآور خدا به شرایطی اشاره میکند که خدا وارد زندگی شما کرده است. درخواست پطرس این است که با تواضع، تمامی آنچه را که نمیتوانید تغییر دهید بپذیرید، و آنچه را که میتوانید، اصلاح کنید. به هر حال در هر زندگی سختیهایی حادث میگردد که یا میتوانیم آن را از دستان بخشنده خدا بپذیریم و یا در برابر آن ”مقاومت“ کنیم که در این صورت نسبت به خدا تلخ و کینهتوز میگردیم.
وعده به ایماندار مغلوب این است که ”اگر خود را در حضور خدا فروتن سازی، او تو را فیض خواهد بخشید.“ فیض یعنی دست یافتن به خود خدا از طریق پسرش عیسی مسیح در حالی که استحقاقش را نداریم. وقتی نور درخشان خود مسیح در دلهای ما میدرخشد، دیگر شکست نمی تواند وجود داشته باشد
وقتی در زندگی کاملاً مغلوب میگردیم، باید از خود بپرسیم چگونه به اینجا رسیدهایم. آیا ما مانند موسی زندگی میکردیم و اکنون در یافتهایم که خدا ما را به پایان خودمان رسانده است؟ در این مرحله مطالعه دقیق فصل پنجم رساله اول پطرس مفید است. توجه کنید که پطرس ما را تشویق میکند تا خود را در حضور خدا فروتن سازیم (آیه ۶). آنچه او واقعاً سؤال میکند این است: ”آیا مطمئن بودید که میتوانید زندگی خود را خودتان اداره کنید، یا اعتماد شما به خدا بوده است؟ آیا واقعاً تمام نگرانیهای خود را به او واگذار کردهاید یا هنوز برای راههای خود نقشه میکشید؟“
در روابط با دیگران
سپس پطرس میگوید که باید در روابط خود با دیگران فروتن شویم: ”همه با یکدیگر فروتنی را بر خود ببندید“ (آیه ۵). بهطور قطع پطرس بالاخانه را به یاد میآورد، زمانی که عیسی حولهای دور کمر خود پیچید و پای شاگردانش را شست. شاید شما در زندگی مغلوب باشید برای اینکه در ارتباطات خود با دیگران بسیار مغرور هستید. خود را فروتن سازید و نزد کسانی بر گردید که آنها را از زندگی خود دور کردهاید و صلح و آشتی را به آنها تقدیم نمایید. بیاموزید به دیگران خدمت کنید و بگذارید دیگران به شما خدمت کنند.
در شرایط زندگی
در نهایت پطرس به خوانندگان خود تذکر میدهد که بپذیرند در پاسخ به مشیت الهی یا آنچه که او اجازه وقوعش را در زندگی میدهد، فروتن باشند: ”زیر دست زورآور خدا فروتنی نمایید“ (آیه ۶). دست زورآور خدا به شرایطی اشاره میکند که خدا وارد زندگی شما کرده است. درخواست پطرس این است که با تواضع، تمامی آنچه را که نمیتوانید تغییر دهید بپذیرید، و آنچه را که میتوانید، اصلاح کنید. به هر حال در هر زندگی سختیهایی حادث میگردد که یا میتوانیم آن را از دستان بخشنده خدا بپذیریم و یا در برابر آن ”مقاومت“ کنیم که در این صورت نسبت به خدا تلخ و کینهتوز میگردیم.
وعده به ایماندار مغلوب این است که ”اگر خود را در حضور خدا فروتن سازی، او تو را فیض خواهد بخشید.“ فیض یعنی دست یافتن به خود خدا از طریق پسرش عیسی مسیح در حالی که استحقاقش را نداریم. وقتی نور درخشان خود مسیح در دلهای ما میدرخشد، دیگر شکست نمی تواند وجود داشته باشد