”بیایید نزد من، ای تمام زحمتکشان و گرانباران و من شما را آرامی خواهم بخشید“ (متی ۱۱:۲۸).
دلسردی و نومیدی و دلخستگی در میان مسیحیان همچون یک بیماری واگیردار است و همه آنانی که برای خدمت به قوم خدا خوانده شدهاند، نیاز دارند با علائم آن آشنا شوند و بدانند به کسانی که دچار آن هستند، چگونه مشورتی الهی بدهند. واقعیت این است که اکثر افراد دلسرد در کلیسا، اغلب رهبران هستند، زیرا ایشان نه تنها بار مشکلات خود را حمل میکنند، بلکه بار آنانی را نیز که در حوزه خدمت ایشان قرار دارند. شخص دلسرد کسی است که شجاعت روحانی و چشمانداز الهی خود را از دست داده است. او زیر بار سنگین زندگی کمر خم کرده که نتیجهاش شکست و اندوه روحانی است. مهم است که دلایل مختلفی را که باعث این دلسردی میشوند، کشف کنیم. برخی تصمیمات نادرستی در زندگی خود اتخاذ کردهاند که اکنون عواقبش را درو میکنند. برخی دیگر مشکلات جسمانی دارند و دائماً درد میکشند و این امر سبب شده که شادی و پویایی خود را از دست بدهند. برای بسیاری دیگر، درد روابط زخمآلود است که شادی را از دلشان ربوده است. برای خادمین دلایل اضافی دیگری نیز هست که موجب دلسردی و نومیدی میگردد. پولس رسول در دوم قرنتیان، فصل ۴، شرح میدهد که به چه علت دلسرد نمیشود. میفرماید: ”پس چون در نتیجه رحمتی که بر ما شده است، از چنین خدمتی برخورداریم، دلسرد نمیشویم“ (آیه ۱، هزاره نو). او در دنباله این فصل، در باره دلایلی دیگری سخن میگوید که ما را در معرض دلسردی و خستهدلی قرار میدهد؛ همچنین شرح میدهد که چگونه میتوان با بهرهگیری از فیض الهی، بر این موانع چیره شد. بههنگام بررسی دلایل دلسردی و نحوه مشورت دادن به دیگران بر اساس حکمت الهی، این را مد نظر دارم که شما خواننده گرامی نیز ممکن است عشق خود را به خدمت از دست داده باشید، زیرا شاید دیگران دلتان را مجروح ساخته باشند. از این رو، شاید این مقاله را به این منظور میخوانید تا شفای مسیح را در زندگی خود تجربه کنید. شبانان زحمتکش بسیاری هستند که نیاز به لمسی تازه و آسمانی دارند، و لازم است به درک جدیدی دست یابند در این خصوص که چگونه رحمت خدا را در بحبوحه کشمکشها تجربه کنند.
چهار علت بنیادین
پولس رسول به چهار علت بنیادین اشاره میکند که سبب بروز دلسردی و خستهدلی در زندگی ایمانداران میگردد.
فریب و مکر
دلسردی نتیجه فریب و مکر است. پولس رسول مینویسد: ”از روشهای پنهانی و ننگین دوری جستهایم و به فریبکاری دست نمییازیم.“ (آیه ۲، هزاره نو). مسیحی دلسرد اموری را باور کرده که درست نیستند. ممکن است به این باور رسیده باشد که خدا او را دوست ندارد، یا اینکه نمیتواند شرایط موجود خود را تحمل کند. بههنگام کمک به شخص دلسرد، مهم است به حرفهایی که او دائماً به خود میزند خوب گوش دهید، و به او کمک کنید تا تفکر خود را مجدداً برنامهریزی کند و بهجای تکیه بر احساسات خود، بر حقیقت تکیه کند.
فشارهای غیر قابل تحمل
دلسردی نتیجه فشارهای غیر قابل تحمل است. توجه کنید که پولس رسول در آیه ۸ میفرماید: ”ما از هر سو در فشاریم، اما خـُرد نشدهایم“ (هزاره نو). او در ادامه میفرماید که توانسته بر این مشکلات غیر قابل تحمل به کمک فیض الهی فایق آید. اما زمانی که میکوشیم با فشارها و مشکلات زندگی با تکیه بر نیروی خودمان چیره شویم، قطعاً شکست خواهیم خورد. ایماندار دلسرد پیرو شکستخورده مسیح است؛ او زیر بار شرایط توانفرسای زندگی خـُرد شده و نیاز دارد بار سنگین خود را به خداوند بسپارد. او نیاز دارد بار زندگی خود را با دوستی در میان بگذارد.
خیانت دوست
دلسردی اغلب نتیجه خیانت یک دوست است. پولس به این نکته در آیه ۹ اشاره میکند و میگوید که ”وا نهاده نشدهایم“. خیانت از سوی دوستی مورد اعتماد میتواند چنان ما را مجروح سازد که منجر به اندوه و دلسردی بلندمدت گردد. احساس طردشدگی از سوی دیگران ممکن است از طرق گوناگون پدید آید: زمانی که دیگران عقاید ما را رد میکنند یا وقتی تلاشهای ما برای خدمت مورد تمسخر قرار میگیرند، یا هنگامی که دیگران با ما طرح دوستی میریزند تا از ما نفعی ببرند. به هر شکلی که مورد خیانت قرار گرفته باشید، نتیجه همان است: قلبی زخمدیده که روحیه دلسردی به وجود میآورد.
عدم شناخت روشهای کتابمقدس
دلسردی وضعیتی روحانی است که از عدم شناخت روشهای کتابمقدس برای مقابله با آن ناشی میشود. پولس رسول در آیه ۱۴، در باره این واقعیت سخن میگوید که ما با مسیح بر خیزانیده شدهایم و در نتیجه آن، در حضور ابدی او زندگی میکنیم. وقتی فرا میگیریم که چگونه در حضور خداوند جلال زندگی کنیم، خواهیم دید که دلسردی مانند گیاهی میشود که در اثر نرسیدن آب به آن، پژمرده میشود.
راههای کمک به افراد دلسرد
اکنون به بررسی راههایی خواهیم پرداخت که به کمک آنها، میتوانیم به شخص دلسرد یاری دهیم. از آنجا که دلسردی در دروغهای شیطان ریشه دارد، بسیار مهم است که برای خنثی ساختن آنها، از کلام خدا استفاده کنیم. پس لازم است به چهار نوع احساس اشاره کنیم که گریبان شخص شکستخورده را میگیرد، و بعد ببینیم پاسخ الهی به آنها چیست.
خدا ما را رها نمیکند
”احساس تنهایی میکنم.“ افراد دلسرد احساس میکنند در اثر مشکلاتشان دچار انزوا شدهاند و اینکه کسی درک نمیکند که ایشان از چه مراحل دشواری عبور میکنند؛ همچنین ممکن است به این باور رسیده باشند که خدا نیز آنان را فراموش کرده است. به همین جهت، مهم است با دقت به درد دل آنان گوش دهیم و با ایشان همدردی کنیم. اما باید به آنان یادآوری کنیم که خدا وعده داده که هرگز ما را رها نسازد: ”’تو را هرگز وا نخواهم گذاشت، و هرگز فراموش نخواهم کرد.‘ پس با اطمینان میگوییم: ’خداوند یاور من است، پس نخواهم ترسید. انسان به من چه تواند کرد؟‘“ (عبرانیان ۱۳:۵-۶، هزاره نو).
امید به کمک خدا
”احساس میکنم امیدی نیست.“ دلسردی اغلب نتیجه این باور است که گرفتار شرایطی خاص هستیم و راه گریزی وجود ندارد. همه راههای انسانی بیحاصل مینمایند. شخص هر چقدر میکوشد از شرایط موجود بگریزد، بیشتر احساس عجز میکند. فرد ایماندار مشتاق رهایی و آسودگی است، اما شاید خدا میخواهد از طریق این شرایط دشوار، تغییراتی مهم در شخصیت او ایجاد کند. امید زمانی فرا میرسد که میآموزیم خدا چگونه در چنین شرایطی عمل میکند: ”هیچ آزمایشی بر شما نمیآید که مناسب بشر نباشد. و خدا امین است؛ او اجازه نمیدهد بیش از توان خود آزموده شوید، بلکه به وقت آزمایش، راه گریزی نیز فراهم میسازد تا تاب تحملش را داشته باشید“ (اول قرنتیان ۱۰:۱۳؛ هزاره نو). امید زمانی حاصل میشود که در یابیم تنها نیستیم و اینکه خدا فیض میبخشد تا بحران را تحمل کنیم یا راه گریزی پیش پایمان قرار میدهد.
توکل به خدا
”احساس میکنم قادر به انجام این کار نیستم.“ بسیاری از افراد احساس میکنند قادر به انجام کاری نیستند. میخواهند از مسؤولیتی که میدانند بر دوش ایشان است بگریزند؛ ایشان آنقدر شکست خوردهاند که احساس دلسردی کامل میکنند. ایشان زیر فشار شکستها کمر خم کردهاند و به این باور رسیدهاند که دیگر نمیتوانند دست به کاری بزنند. شکست ممکن است دو نتیجه داشته باشد: احساس خردشدگی یا تکیه مجدد به خداوند. پولس رسول میفرماید: ”باری، در خداوند و به پشتوانه قدرت مقتدر او، نیرومند باشید“ (افسسیان ۶:۱۰). در اینجا پولس یادآور میشود که در مسیح قوت قیامت هست، اما بر ما است که بیاموزیم در او قوی باشیم. کتابمقدس تعلیم میدهد که اگر به خدا توکل کنیم، میتوانیم به مسؤولیتهای خود عمل کنیم.
تحت محکومیت نیستیم
”احساس میکنم خدا از دست من عصبانی است.“ وقتی زندگی دشوار میشود و بهنظر میرسد که همه چیز بر علیه ما است، گرایش مییابیم تصور کنیم که خدا از ما خشمگین است و ما را بهخاطر گناهانمان تنبیه میکند. این تصور ناشی از این تعلیم نادرست است که چنانچه از مسیح پیروی و اطاعت کنیم، زندگی پر از برکت و رفاه خواهد شد. لذا وقتی میدانیم که شاگردان خوبی بودهایم، اما هنوز مشکلات فراوانی بر سر راهمان قرار دارد، احساس میکنیم خدا سهم خود را انجام نداده است. در چنین مواردی، فرمایش پولس در رومیان ۸:۱ برای شخص خودم کمک بزرگی بوده است: ”پس اکنون برای آنان که در مسیحْ عیسی هستند، دیگر هیچ محکومیتی نیست“ (هزار نو).
امیدوارم ملاحظه کرده باشید که مشاوره سبب میشود که حقیقت وارد زندگی عاطفی انسانها گردد و ایشان را بر آن دارد که به شیوه الهی تفکر کنند. آزادی از قدرت رهاییبخش حقایق الهی حاصل میشود.
چهار علت بنیادین
پولس رسول به چهار علت بنیادین اشاره میکند که سبب بروز دلسردی و خستهدلی در زندگی ایمانداران میگردد.
فریب و مکر
دلسردی نتیجه فریب و مکر است. پولس رسول مینویسد: ”از روشهای پنهانی و ننگین دوری جستهایم و به فریبکاری دست نمییازیم.“ (آیه ۲، هزاره نو). مسیحی دلسرد اموری را باور کرده که درست نیستند. ممکن است به این باور رسیده باشد که خدا او را دوست ندارد، یا اینکه نمیتواند شرایط موجود خود را تحمل کند. بههنگام کمک به شخص دلسرد، مهم است به حرفهایی که او دائماً به خود میزند خوب گوش دهید، و به او کمک کنید تا تفکر خود را مجدداً برنامهریزی کند و بهجای تکیه بر احساسات خود، بر حقیقت تکیه کند.
فشارهای غیر قابل تحمل
دلسردی نتیجه فشارهای غیر قابل تحمل است. توجه کنید که پولس رسول در آیه ۸ میفرماید: ”ما از هر سو در فشاریم، اما خـُرد نشدهایم“ (هزاره نو). او در ادامه میفرماید که توانسته بر این مشکلات غیر قابل تحمل به کمک فیض الهی فایق آید. اما زمانی که میکوشیم با فشارها و مشکلات زندگی با تکیه بر نیروی خودمان چیره شویم، قطعاً شکست خواهیم خورد. ایماندار دلسرد پیرو شکستخورده مسیح است؛ او زیر بار شرایط توانفرسای زندگی خـُرد شده و نیاز دارد بار سنگین خود را به خداوند بسپارد. او نیاز دارد بار زندگی خود را با دوستی در میان بگذارد.
خیانت دوست
دلسردی اغلب نتیجه خیانت یک دوست است. پولس به این نکته در آیه ۹ اشاره میکند و میگوید که ”وا نهاده نشدهایم“. خیانت از سوی دوستی مورد اعتماد میتواند چنان ما را مجروح سازد که منجر به اندوه و دلسردی بلندمدت گردد. احساس طردشدگی از سوی دیگران ممکن است از طرق گوناگون پدید آید: زمانی که دیگران عقاید ما را رد میکنند یا وقتی تلاشهای ما برای خدمت مورد تمسخر قرار میگیرند، یا هنگامی که دیگران با ما طرح دوستی میریزند تا از ما نفعی ببرند. به هر شکلی که مورد خیانت قرار گرفته باشید، نتیجه همان است: قلبی زخمدیده که روحیه دلسردی به وجود میآورد.
عدم شناخت روشهای کتابمقدس
دلسردی وضعیتی روحانی است که از عدم شناخت روشهای کتابمقدس برای مقابله با آن ناشی میشود. پولس رسول در آیه ۱۴، در باره این واقعیت سخن میگوید که ما با مسیح بر خیزانیده شدهایم و در نتیجه آن، در حضور ابدی او زندگی میکنیم. وقتی فرا میگیریم که چگونه در حضور خداوند جلال زندگی کنیم، خواهیم دید که دلسردی مانند گیاهی میشود که در اثر نرسیدن آب به آن، پژمرده میشود.
راههای کمک به افراد دلسرد
اکنون به بررسی راههایی خواهیم پرداخت که به کمک آنها، میتوانیم به شخص دلسرد یاری دهیم. از آنجا که دلسردی در دروغهای شیطان ریشه دارد، بسیار مهم است که برای خنثی ساختن آنها، از کلام خدا استفاده کنیم. پس لازم است به چهار نوع احساس اشاره کنیم که گریبان شخص شکستخورده را میگیرد، و بعد ببینیم پاسخ الهی به آنها چیست.
خدا ما را رها نمیکند
”احساس تنهایی میکنم.“ افراد دلسرد احساس میکنند در اثر مشکلاتشان دچار انزوا شدهاند و اینکه کسی درک نمیکند که ایشان از چه مراحل دشواری عبور میکنند؛ همچنین ممکن است به این باور رسیده باشند که خدا نیز آنان را فراموش کرده است. به همین جهت، مهم است با دقت به درد دل آنان گوش دهیم و با ایشان همدردی کنیم. اما باید به آنان یادآوری کنیم که خدا وعده داده که هرگز ما را رها نسازد: ”’تو را هرگز وا نخواهم گذاشت، و هرگز فراموش نخواهم کرد.‘ پس با اطمینان میگوییم: ’خداوند یاور من است، پس نخواهم ترسید. انسان به من چه تواند کرد؟‘“ (عبرانیان ۱۳:۵-۶، هزاره نو).
امید به کمک خدا
”احساس میکنم امیدی نیست.“ دلسردی اغلب نتیجه این باور است که گرفتار شرایطی خاص هستیم و راه گریزی وجود ندارد. همه راههای انسانی بیحاصل مینمایند. شخص هر چقدر میکوشد از شرایط موجود بگریزد، بیشتر احساس عجز میکند. فرد ایماندار مشتاق رهایی و آسودگی است، اما شاید خدا میخواهد از طریق این شرایط دشوار، تغییراتی مهم در شخصیت او ایجاد کند. امید زمانی فرا میرسد که میآموزیم خدا چگونه در چنین شرایطی عمل میکند: ”هیچ آزمایشی بر شما نمیآید که مناسب بشر نباشد. و خدا امین است؛ او اجازه نمیدهد بیش از توان خود آزموده شوید، بلکه به وقت آزمایش، راه گریزی نیز فراهم میسازد تا تاب تحملش را داشته باشید“ (اول قرنتیان ۱۰:۱۳؛ هزاره نو). امید زمانی حاصل میشود که در یابیم تنها نیستیم و اینکه خدا فیض میبخشد تا بحران را تحمل کنیم یا راه گریزی پیش پایمان قرار میدهد.
توکل به خدا
”احساس میکنم قادر به انجام این کار نیستم.“ بسیاری از افراد احساس میکنند قادر به انجام کاری نیستند. میخواهند از مسؤولیتی که میدانند بر دوش ایشان است بگریزند؛ ایشان آنقدر شکست خوردهاند که احساس دلسردی کامل میکنند. ایشان زیر فشار شکستها کمر خم کردهاند و به این باور رسیدهاند که دیگر نمیتوانند دست به کاری بزنند. شکست ممکن است دو نتیجه داشته باشد: احساس خردشدگی یا تکیه مجدد به خداوند. پولس رسول میفرماید: ”باری، در خداوند و به پشتوانه قدرت مقتدر او، نیرومند باشید“ (افسسیان ۶:۱۰). در اینجا پولس یادآور میشود که در مسیح قوت قیامت هست، اما بر ما است که بیاموزیم در او قوی باشیم. کتابمقدس تعلیم میدهد که اگر به خدا توکل کنیم، میتوانیم به مسؤولیتهای خود عمل کنیم.
تحت محکومیت نیستیم
”احساس میکنم خدا از دست من عصبانی است.“ وقتی زندگی دشوار میشود و بهنظر میرسد که همه چیز بر علیه ما است، گرایش مییابیم تصور کنیم که خدا از ما خشمگین است و ما را بهخاطر گناهانمان تنبیه میکند. این تصور ناشی از این تعلیم نادرست است که چنانچه از مسیح پیروی و اطاعت کنیم، زندگی پر از برکت و رفاه خواهد شد. لذا وقتی میدانیم که شاگردان خوبی بودهایم، اما هنوز مشکلات فراوانی بر سر راهمان قرار دارد، احساس میکنیم خدا سهم خود را انجام نداده است. در چنین مواردی، فرمایش پولس در رومیان ۸:۱ برای شخص خودم کمک بزرگی بوده است: ”پس اکنون برای آنان که در مسیحْ عیسی هستند، دیگر هیچ محکومیتی نیست“ (هزار نو).
امیدوارم ملاحظه کرده باشید که مشاوره سبب میشود که حقیقت وارد زندگی عاطفی انسانها گردد و ایشان را بر آن دارد که به شیوه الهی تفکر کنند. آزادی از قدرت رهاییبخش حقایق الهی حاصل میشود.