یهودا اسخریوطی نام یکی از دوازده شاگردان عیسی بود که به عیسی خیانت و وی را تسلیم دشمنانش کرد. همانطور که از لقب وی استنباط میشود، وی از اهالی محلی به نام قِریوت که احتمالا در جنوب یهودیه قرار داشت، بوده است.
نام و زندگی اولیه
یهودا پسر شمعون یا شمعون اسخریوطی بوده است، لقب وی با پدرش یکی بوده است که مفهوم اسخریوطی ( از اهالی قریوت ) نشان میدهد که چرا هر دو دارای این لقب بودهاند.
در اناجیل همسو ( هم نظر ) نام یهودا اسخریوطی در آخر لیست شاگردان مسیح قرار گرفته است.
به احتمال زیاد زمانی که مسیح در یهودیه با شاگردانش به مردم غسل تعمید میداده است، یهودای اسخریوطی را به شاگردی فرا خوانده است.
قبل از تسلیم مسیح
برای روشن شدن وضعیت یهودا از خوانده شدن به شاگردی تا تسلیم مسیح، ما تنها مدیون و ممنون انجیل یوحنا هستیم. انجیل یوحنا بازگو کننده اهداف و نشان دهنده شخصیت شریر و بدکار یهودای اسخریوطی از ابتدا است و به تدریج برای ما روشن میشود که چگونه عیسی در مورد آینده وی و تسلیم شدن توسط وی پیشگویی میکند.
زمانی که مسیح در کنیسهای در کفرناحوم در مورد « نان حیات » صحبت میکرد و شاگردانش نیز آنجا حضور داشتند. پس از سخنان عیسی بسیاری از شاگردانش او را ترک کردند، عیسای مسیح میدانست و برای او از ابتدا روشن بود که در همان موقع یهودای اسخریوطی نیز وی را ترک کرده است، زیرا رو به دوازد شاگرد کرد و گفت: “آیا من شما دوازده را برنگزیدم و حال آنکه یکی از شما ابلیسی است.” و منظور وی یهودای اسخریوطی بود.
هر چند این وضعیت او را مضطرب کرد، اما احتمالا جاه طلبی وی اورا به ماندن در صف شاگردان ترغیب کرده است.
شیشه عطری به قیمت سیصد دینار توسط مریم بر روی پاهای عیسی ریخته شد و یهودا بر این کار اعتراض کرده و گفت: میتوانستیم پول این عطر را به فقرا بدهیم. اما آنرا به این دلیل گفت که حساب خرج شاگردان در دست یهودا بود و وی از آن پولها برای خود نیز بر میداشته است. این ماجرا نشان میدهد که یهودا دارای طمع به جمع آوری مال به هر طریقی بوده است.
تسلیم کردن مسیح
یهودای اسخریوطی پیش رؤسای کهنه رفت و از آنان سی سکه نقره گرفت تا عیسی را بدست ایشان تسلیم کند.
در شام آخر عیسای مسیح بدون نام بردن از یهودا، به آنان گفت که یکی از شما مرا تسلیم خواهد کرد و با دادن لقمه به یهودا، شخصی که او را تسلیم دشمنانش خواهد کرد را مشخص کرد. پس از آن شیطان بر یهودا غلبه کرد و یهودا به بیرون رفته تا محل عیسی را به رؤسای کهنه اطلاع دهد.
زمانی که عیسی با شاگردانش در باغی در محله قدرون بودند و یهودا از آن محل نیز اطلاع داشت. یهودا به همراه گروهی از جانب رؤسای کهنه که مسلح بودند به آن محل آمدند و براساس قراری که یهودا گذاشته بود که هر آنکه را ببوسد مسیح است، به جلو آمده و عیسی را بوسید و با بوسهای عیسی را تسلیم آنان کرد.
مرگ یهودا
صبح فردای آنروز، وقتی یهودا فهمید که رؤسای کهنه قصد کشتن عیسی را دارند، از کار خود پشیمان شد و سی سکه نقره را به آنان پس داده و آنرا در هیکل انداخت و سپس رفته و خود را حلق آویز کرد. رؤسای کهنه آن پول را به دلیل خون بها بودن در معبد نگاه نداشتند و با آن مزرعهای را که از خاک آن کوزه گران استفاده میکردند، برای قبرستان خارجیانی که در اورشلیم فوت میکردند، خریدند و آن زمین را حَقْـلا لدم یعنی «زمین خون » نامیدند.
متی از به انجام رسیدن نبوت ارمیا در این مورد نام برده است که این نبوت مربوط به زکریا میباشد.
در کتاب اعمال پطرس در مورد مرگ یهودا میگوید که وی با سر سقوط کرده و تمامی روده هایش بیرون ریخته است.
گفته میشود، پس از آنکه یهودا خود را حلق آویز کرده، طناب پاره شده و وی به زمین سقوط کرده و شکمش پاره و روده هایش به بیرون ریخته شده است.
پس از مرگ یهودا، متیاس به قید قرعه از طرف شاگردان به جانشینی وی انتخاب گردید.