متافیزیک در معنای کلی آن بمعنای آنچه فراسوی دنیای مادی باشد، است. در مسیحیت ما به معجزات و عملکرد مافوق طبیعی خدا باور داریم و اساساً سراسر کتابمقدس چه در عهد عتیق و چه در عهد جدید پر از معجزات و آیات و عمل خارق العاده خداست که گاهی مستقیماً و گاهی توسط واسطههای بشری که انبیاء و مردان و زنان خدا بودهاند اعمال میشده است. همانطوریکه در عرصه الهی به قدرتهای مافوق طبیعی و فیزیکی معتقدیم، کتابمقدس نشان میدهد که شیطان وفرشتگان شریر نیز دست به چنین اعمالی میزنند و حتی در عهد جدید میخوانیم که ” زیرا که مسیحان کاذب و انبیاء کذبه ظاهر شده، علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی برگزیدگان را نیز گمراه کردندی. اینک شما را پیش خبر دادم.” متی ۲۴ : ۲۴ – ۲۵ و نیز در اعمال رسولان باب ۸ در زمان خدمت رسولان نیز جادوگری و چنین نیروهای مافوق طبیعی از افراد صادر میشد و همانطوریکه داستان شمعون جادوگر را در اعمال ۸ : ۴ – ۲۳ میخوانیم این شخص جادوگری میکرد و اهل سامره را نیز از اعمالش متحیر ساخته بود که بعدها توسط پطرس رسول بشدت توبیخ شد. پس مسئله مهم در کشف چنین قدرتهای فوق طبیعی اینست که تشخیص داده شود که از جانب خداست و یا از نفس گناهکار انسانی و یا نیروی شرارت که روح القدس و کلام خدا آن را نشان میدهد. اما در عهد عتیق نیز خدا به قوم خود چنین فرمان داده است تا از سحر و جادو و غیبگویی و احضار روح مردگان، رمالی و فالگیری پرهیز شود – تثنیه ۱۸ : ۱۰ – ۱۴ و آیات فراوان دیگری نیز وجود دارد از جمله: خروج ۲۲ : ۱۸ ، لاویان ۱۹ : ۲۶ و ۳۱ و ۲۰ : ۶ ، میکا ۵ : ۱۲ ،ملاکی ۳ : ۵ در عهد جدید اعمال ۱۶ : ۱۶ به بعد- همۀ آیات بالا نشان میدهد که این امور نزد خدا ناپسند و مکروه بوده و میباشد و دلایل بسیاری وجود دارد که بر ما ناشناخته است زیرا این امور، اموری مافوق طبیعی است که خدا که خود خالق جهان مرئی و نامرئی میباشد آن را برای مومنین مکروه و مضّر میداند، علاوه بر اینها بسیاری از حرکات و تمرینها و اوراد و ذکرهایی که در اینگونه مراسم و اعمال متافیزیکی انجام میشود و برخی نیز مکرراً توسط این اشخاص میبایست که تکرار شوند ذکر نام بتها و خدایان و یا نیروهای شریر و شیطان است که ممکن است شخص به آن آگاهی نداشته باشد علاوه بر این، بسیاری از این اعمال ریشه در سنتهای اقوام بت پرست دارند و از اینرو یهوه انجام آن را برای قوم خود مکروه کرده است.
حال اینکه آیا هر یک از نیروهای درونی انسان ریشه در چنین اعمال شریرانه و بت پرستی دارد خود بحث دیگری است که از روی ثمرات و آثار و نتایج آن و نیز استانداردهای کلام خدا و هدایت روح خدا که ما را به جمیع راستی هدایت میکند، میتوان به اصالت آنها و منشاء آن پی برد. کلام خدا به ما اصول ارزشها را ارائه میکند تا بوسیله آن قادر به تشخیص باشیم و در نهایت این ماییم که تصمیم گیرندهایم. اما نمیتوان حکمی کلی درباره همه پدیدههای فوق طبیعی جهان و وجود آدمی صادر نمود بلکه میتوان اصول را از کلام خدا استخراج کرد و برپایه آن عمل کرد.