آیا می دانید این انجیل کذب، در تلاش است تا ایمان مسیحی را رد کرده و اسلام را ترویج دهد؟
قسمت ششم
نقد انجیل برنابا
اشتباهات تاریخی
لقب مسیح یکی از القابی است که عیسی بسیار علاقه داشت تا از آن برای معرفی خود استفاده کند. مسیح که از واژه عبری آن مشیاخ، مسایا، گرفته شده است برای یهودیان بسیار آشنا بود. مخصوصا در قرن اول، زمانی که عیسی به دنیا آمد، یهودیان بی صبرانه منتظر ظهور مسیح موعودی بودند که در کتب عهد عتیق خداوند از طریق انبیا وعده آمدن او را داده بود. مسیح، که به معنای مسح شده است، شخصی بود که با ظهور خود بی عدالتی ها را از بین برده و ملکوت خدا را در اسرائیل برقرار کرده، نام خدا را معروف می سازد. همانطور که پیشتر اشاره کردیم، انجیل برنابا اینگونه آغاز می گردد:
انجیل صحیح یسوع مسمی به مسیح، پیغمبر تازه ای که فرستاده ی خداست
اما همینطور که در داستانهای این انجیل به پیش می رویم، عیسی مسیح این لقب و مقام را انکار می کند:
پس اعتراف نمود یسوع و فرمود: براستی و درستی که من مسیا نیستم. (برنابا۴۲: ۵)
اما نکته عجیبی که در این انجیل دیده می شود استفاده از دو واژه مسیح و مسیا است. آیا بنظر نویسنده این انجیل، یهودیان دو معنی متفاوت برای این واژگان قائل بودند؟ آیا یهودیان واقف نبودند که این دو یک هستند؟ آیا یهودیانی که به زبان آرامی گفتگو می کردند، از واژه مسیح، که ترجمه یونانی مسیا است استفاده می کردند؟ یا اینکه نویسنده این دست نوشته، که خود را به جای برنابایی که در عهد جدید از او یاد شده، معرفی کرده، از یکی بودن این واژگان بی خبر بوده است؟
سپس در باب سوم، می خوانیم که پیلاطس و هیرودیس، هر دو در زمان تولد عیسی مسیح در یهودیه حکمرانی می کردند. اما این ادعا از لحاظ تاریخی نادرست است. زیرا که هیرودیس و پیلاطس هرگز در یک زمان بر یهودیه حکمرانی نکردند. زمان حکمرانی هیرودویس از ۳۷ تا ۴ قبل از مسیح و دوران حکمرانی پیلاطس، از ۲۶ تا ۳۶ بعد از میلاد مسیح بوده است.
بنابرگزارشات اناجیل، برنابا در زمان حکمرانی پیلاطس می زیست، حال چگونه است که وی چنین اشتباه تاریخی فاحشی را مرتکب می گردد؟
اشتباهات جغرافیایی
در کنار اشتباهات تاریخی، اشتباهات جغرافیایی نیز در این کتاب موجود است که مطمئنا بر ادعای حقانیت و اصلیت این کتاب خدشه وارد می سازد.
انجیل برنابا می گوید:
یسوع بسوی دریای جلیل رفت و در کشتی نشست. سفر کنان بسوی شهر خود ناصره. ۱
چون کشتی به شهر ناصره رسید، ملاحان در شهر نشر دادند همه آنچه را که یسوع کرده بود. ۹
یسوع بر شد به کفرناحوم و نزدیک شهر شد. ۱
برنابا۲۰: ۱، ۹ ۲۱: ۱
اما شاید برنابا نمی دانست که ناصره شهری نبود که ساکنین آن به حرفه ماهیگیری بپردازند. شهر ناصره ۱۴ مایل با دریای جلیل فاصله داشته و در کوهپایه برقرار بود. در عوض کفرناحوم، شهری که مسیح به آن وارد شد، شهری بود که شهروندان آن به ماهیگیری مشغول بودند. این دو، کفرناحوم و ناصره شهرهایی بودند که عیسی به همراه شاگردانش مرتب ملاقات می کردند. بنابراین هر کسی که با مسیح همراه بود و با او آشنا بود، مطمئنا با این دو شهر آشنایی داشت. اما از نوشته های این کتاب اینگونه بر می آید که نویسنده آن که ادعای رسالت مسیح را می کند، چندان به موقعیت جغرافیایی این شهرها واقف نیست.
یکی دیگر از نکاتی که محققین از مطالعه این دست نوشته یافتند، ارتباط آن با قرن چهاردهم می باشد. دو مطلبی که بر این دو ارتباط نور می تاباند، اشارات آن به بهشت و سال یوبیل است.
داستان بهشت در انجیل برنابا
دانته، نویسنده ای بود که در قرن چهاردم زندگی کرد. در کتاب خود، تحت عنوان، کمدی الهی، او از صعود به بهشت از طریق آسمانها اشاره می کند. دانته از نُه آسمان صحبت کرده، بهشت را …
این مطلب ادامه دارد.
نویسنده: ادوین کشیش آبنوس