هدف از شریعت موسی چه بود؟
قسمت اول
عهد قدیم بیشتر بر شریعت موسایی متمرکز است. فهرستهای بلند بالایی از دستورات و قوانین بیش از هر چیز دیگری کتابهای خروج، لاویان، اعداد و تثنیه را پر کرده است. انبیا اغلب بر قصور اسرائیلیها در اطاعت از شریعت تمرکز کردهاند.
یک سوال برای مسیحیان بوجود میآید؛
آیا شریعت فقط مختص به اسرائیلیها بود یا برای استفاده مسیحیان امروزی نیز هست؟
عهد جدید به نظر میرسد که از پاسخی متضاد برخوردار است. مسیح ادعا کرد که او نیامده است تا شریعت یا سخنان انبیا را منسوخ کند بلکه تا تمام کند و اینکه تا آسمان و زمین زایل نشود حتی کوچکترین نقطه از شریعت نیز از بین نخواهد رفت (متی ۵: ۱۷-۱۸). اما درست پس از گفتن چنین چیزی، مسیح تعلیمات خودش را بازگو کرد که برتر از شریعت بود (۵: ۲۱-۴۸) و حتی برخی از آنان را نیز لغو کرد (مرقس ۷: ۱۹). پولس مینویسد که شریعت مقدّس است (رومیان ۷: ۱۲) و اینکه ما شریعت را استوار میداریم (۳: ۳۱). اما او همچنین مینویسد که مسیح است انجام شریعت (رومیان ۱۰: ۴)، و اینکه عیسی شریعت احکام را که در فرایض بود، به جسم خود نابود ساخت تا صلح و آرامی برقرار سازد (افسسیان ۲: ۱۵).
پس آیا شریعت موسی هنوز هم برای امروز معتبر است؟
قبل از اینکه پاسخ این سوال را بدهیم، ما باید هدف اصلی شریعت را درک کرده و مورد بررسی قرار دهیم. برای چنین کاری ما باید لزوما به هر دو عهد قدیم و جدید نگاه کنیم.
اسرائیلیها و شریعت
شریعت اول از همه شخصیت و فیض خداوند را آشکار میکند. خداوند شریعت را به عنوان بخشی از عهد خود با اسرائیلیها و بعد از خروج آنها از مصر به ایشان ارائه داد. خداوند اراده و خواست خود را بواسطه شریعت آشکار کرد و خواستار اطاعت از آن شد (لاویان ۱۱: ۴۵). شریعت همچنین به اسرائیلیها تعلیم داد که چطور خداوند را عبادت و پرستش کرده و همچنین چگونه قوم تازه تاسیس شده خود را اداره کنند. شریعت وعده برکت برای آنانی بود که از آن اطاعت کنند. در تثنیه ۷: ۱۳-۲۴ سه برکت جداگانه فهرست شده است که شامل کامیابی در سرزمین موعود، پیشگیری از بیماری، و پیروزی بر دشمنان اسرائیل میشود. موسی هشدار داد که اگر اسرائیلیها اطاعت نکنند تمامی این برکات زایل خواهند شد (تثنیه ۲۸: ۵۸-۶۸).
دوم، شریعت موسایی گناه انسان را هویدا کرد. فهرستهای موجود در لاویان که تا تثنیه نیز ادامه دارد نه تنها مشخص میکند که چه رفتارهایی گناه آلود هستند بلکه حتی اسرائیلیها را از طغیانها و گناهان باطنی نیز بر حذر میدارد. پولس مینویسد که از شریعت دانستن گناه است (رومیان ۳: ۲۰؛ ۷: ۷). شریعت شنوندگان خود را متقاعد میکند که شخصا گناهکار و جوابگو به خداوند و زیر قصاص خداوند هستند (رومیان ۳: ۱۹؛ غلاطیان: ۱۰)، و به آنها نشان میدهد که برده گناه هستند (غلاطیان ۳: ۲۲-۲۳). پولس حتی تعلیم میدهد که شریعت در میان آمد تا خطا زیاده شود (رومیان ۵: ۲۰). وقتی به ما فرمان داده شد که بعضی از کارها را انجام ندهیم، یک اشتیاق پر قدرت برای انجام آن چیزها در قلب ما سر برافراشت (پیدایش ۳: ۶؛ رومیان ۷: ۵، ۸). اما شریعت نه تنها گناهان ما را بیشتر میکند، بلکه جدیت گناه را با ایجاد سرکشی و تمرد بیشتر آشکار میکند. مسیح اشاره میکند آنانی که از فرامین ارباب خود سرپیچی میکنند نسبت به آنانی که از خواست ارباب خود مطلع نیستند مورد مجازات شدیدتری قرار خواهند گرفت (لوقا ۱۲: ۴۷-۴۸). یک فرمان واضح و روشن، جایی برای هیچ عذری باقی نمیگذارد (یوحنا ۹: ۴۱؛ رومیان ۴: ۱۵). تمرد و سرپیچی عمدی بغایت خبیث است و گناه محسوب میشود (رومیان ۵: ۱۳؛ ۷: ۱۳).
این مطلب ادامه دارد .