خداوند شبان من است؛ محتاج به هیچ چیز نخواهم بود. در مرتعهای سبز مرا میخواباند. نزد آبهای راحت مرا رهبری میکند. جان مرا برمیگرداند و به خاطر نام خود به راههای عدالت هدایتم مینماید. چون در وادی سایهٔ موت نیز راه روم از بدی نخواهم ترسید زیرا تو با من هستی؛ عصا و چوبدستی تو مرا تسلی خواهد داد. سفرهای برای من به حضور دشمنانم میگسترانی. سر مرا به روغن تدهین کردهای و کاسهام لبریز شده است. هرآینه نیکویی و رحمت تمام ایام عمرم در پی من خواهد بود و در خانهٔ خداوند ساکن خواهم بود تا ابدالآباد. مزمور ۲۳
ترکیب مزمور ۲۳ بسیار آموزنده است. در آیات ۱ الی ۳ داود خداوند را “او” خطاب میکند:
” خداوند شبان من است؛ محتاج به هیچ چیز نخواهم بود. در مرتعهای سبز مرا میخواباند. نزد آبهای راحت مرا رهبری میکند. جان مرا برمیگرداند و به خاطر نام خود به راههای عدالت هدایتم مینماید”
سپس در آبات ۴ و ۵، داود، خداوند را “تو” خطاب میکند:
“چون در وادی سایهٔ موت نیز راه روم از بدی نخواهم ترسید زیرا تو با من هستی؛ عصا و چوبدستی تو مرا تسلی خواهد داد. سفره ای برای من به حضور دشمنانم میگسترانی. سر مرا به روغن تدهین کردهای”
و مجدداً در آیه ۶ به عقب بر میگردد:
” و در خانهٔ خداوند ساکن خواهم بود”
درسی که از این ترکیب این مزمور می گیریم این است که خوب است که راجع به خداوند بیش از آنکه با خود خداوند صحبت کنیم، سخنی نگوییم. هر مسیحی کم یا بیش یک تئولوژین آماتور محسوب می شود، به معنای آنکه شخصی است که سعی می کند شخصیت و راه های خداوند را بشناسد و سپس آنها را به رشته کلام در بیاورد. اگر ما تئولوژینهای کوچکی نباشیم، پس هیچگاه سخنی با یکدیگر یا با خداوند و یا در باره خداوند نخواهیم گفت. در این صورت، کمک نا چیزی برای تقویت ایمان یکدیگر خواهیم بود.
امّا چیزی که من از داود در مزمور ۲۳ و دیگر مزامیر یاد گرفته ام، این است که من باید الهیات و تئولوژی خود را با دعا در هم آمیزم و همواره سخن گفتن در باره خداوند را با سخن گفتن با خود خداوند جایگزین کنم. در پس جملهٔ “خداوند بخشنده است” باید دعای شکرآمیز ” خداوندا تو را برای بخشندگی ات شکر میکنم، بیاید.
بعد از جمله ای مانند “خداوند پر جلال است” می بایست جمله “خداوندا تو را برای جلالت ستایش می کنم” بیاید.
این است روشی که باید دنبال کنیم، اگر که حقیقت خداوند را در قلبهایمان حس می کنیم، در افکارمان در موردش تفّکر می کنیم، و با لبها و زبانمان او را توصیف میکنیم.
جان پایپر ( John Piper)