خدای محبت در عهد عتیق
بر خلاف تصور برخی از مسیحیان، خدا در عهدعتیق نیز خدایی پرمهر میباشد. او با محبت کامل و فقط و فقط از روی رحمت و فیض خود، قومی را انتخاب میکند تا ملت خاص او باشد. این انتخاب نه به دلیل شایستگی این قوم، بلکه صرفاً محض فیض او صورت گرفت.
این خدا با وجود ظاهر سختگیرانه احکامش، در حق این قوم بسیار رئوف و شکیبا بود. او در مقابل کفرگوییهای مکرر و نافرمانیهای متعدد این قوم، ایشان را بالکل از میان نبرد. او با محبت و شکیبایی طی قرنها خطاها و بیمهریهای ایشان را تحمل کرد. کتاب هوشع حکایت از محبت بیقید و شرط خدایی دارد که حاضر است همچون شوهری مهربان، زن خیانتپیشه خود را نزد خود باز گرداند.
کتاب تثنیه که همچون انجیل عهدعتیق است، بیانگر این است که این خدا علیرغم هشدارهای قاطع خود در فصل ۲۸، هیچگاه قوم خود را بهخاطر بیوفایی بالکل از میان نبرد. حتی وقتی نافرمانی قوم به اوج خود رسید، او ایشان را تنبیه کرد، اما فقط برای مدت هفتاد سال. بعد از آن، ایشان را بار دیگر به سرزمین خود باز گرداند. اما او حتی از این نیز جلوتر رفت. وقتی این قوم خاص، مسیحای موعود خود را با شقاوت رد کرد و به مرگ سپرد، باز کماکان خدا بقیتی از این قوم را تا به امروز نگاه داشته است.
آیا باز فکر میکنید خدای عهد عتیق خدایی سختگیر و بیرحم بوده است؟
منبع: مقاله کشیش آرمان رشدی