ویرانی اسرائیل
1وای بر شما که در صهیون زندگی راحتی دارید و در سامره در امنیّت زندگی میکنید و به این میبالید که رهبر قوم بزرگی هستید و مردم برای کمک نزد شما میآیند. 2به شهر کلنه بروید، از شهر بزرگ حمات دیدن کنید و وضع شهر جت را در سرزمین فلسطین بررسی نمایید و ببینید، آیا آنها از پادشاهی یهودا و اسرائیل بهتر هستند و یا سرزمینشان بزرگتر از کشور شماست؟ 3شما فکر روز مصیبتی را که بر سر شما میآید از خود دور میکنید، امّا با کردار زشتتان آن روز بد را به خود نزدیکتر میسازید.4وای بر شما که بر تختهای عاج دراز میکشید، در بسترهای نرم میخوابید و بهترین گوشت برّه و لذیذترین گوشت گوسالهٔ گلّه را میخورید. 5شما دوست دارید با نواختن چنگ همچون داوود سرود بسرایید. 6جامهای شراب را سر میکشید و با بهترین عطرها خود را خوشبو میسازید، ولی بهخاطر مصیبت قوم اسرائیل غمگین نمیشوید. 7بنابراین شما زودتر از دیگران به اسارت میروید و روزهای عیش و خوشگذرانی شما به پایان میرسد.
8خداوند، خدای متعال به ذات خود قسم خورده است و میفرماید: «من از غرور قوم اسرائیل بیزار هستم و از قصرهای با شکوه آنها نفرت دارم. پس من پایتخت آن را با همهچیزهایی که در آن است، به دشمنان تسلیم میکنم.»
9اگر ده نفر در یک خانه باقی مانده باشند، آنها هم کشته خواهند شد. 10وقتی خویشاوند شخص مُرده برای دفن جنازهٔ او بیاید، از آن کسیکه هنوز زنده است میپرسد: «آیا کس دیگری باقیمانده است؟»
او جواب میدهد: «نه.»
آن خویشاوند میگوید: «خاموش باش و نام خداوند را بر زبان نیاور!»
11وقتی خداوند امر فرماید، خانههای بزرگ و کوچک با خاک یکسان میشوند.12آیا اسبها بر صخرهها میدوند، یا گاو دریا را شخم میزند؟ امّا شما عدالت را به کام مردم مانند زهر تلخ ساخته و حق را به باطل تبدیل کردهاید.
13شما افتخار میکنید که شهر لودیبار را تسخیر کردهاید و میگویید: «ما قدرت آن را داریم که کارنائیم را هم تسخیر کنیم.»
14امّا خداوند، خدای متعال میفرماید: «ای قوم اسرائیل، من سپاه دشمن را میفرستم تا کشور شما را تصرّف کند و مردم شما را از گذرگاه حمات تا وادی عربه به تنگ آورند.»