اگر من جای خدا بودم!

image_pdfimage_print

اگر من جای خدا بودم!

آیا خدا را زیر سوال بردن، کار اشتباهی است؟

قسمت دوم

اگر خدا خدا باشد، او آفرینندۀ جان انسان است
کار آسانی است که فکر کنیم خدا آفرینندۀ آسمان و زمین و همۀ کهکشانها و ستارگانی است که حتی رسیدن به برخی از آنها به هزاران سال نوری زمان نیاز دارد. عظمت کائنات به‌‌گونه‌‌ای است که ما را به‌‌سوی باورِ این حقیقت سوق می‌‌دهد، مگر اینکه عمداً نخواهیم آن را بپذیریم. به گفتۀ دانشمندان برخی از ستاره‌‌ها ۱۰ بیلیون سال عمر دارند. قطر برخی از ستاره‌‌ها ۱۰۰۰ برابر خورشید است. اگر خدا، خدا باشد اوست که آفرینندۀ این کائنات و میلیونها کهکشان است. کافی است یک شب به راه شیری خیره شویم تا از عظمت آفرینش او در حیرت افتیم، ولی آیا همین خدا آفرینندۀ جان انسان هم هست؟

کلام خدا در مزمور ۱۳۹:‏۱۳-‌‌‌‌‏۱۶ می‌‌گوید که خدای دانای کل، خدای حاضر مطلق و خدای خالق کل، آفرینندۀ انسان است. نه فقط انسان‌‌هایی که به دنیا آمده‌‌اند بلکه انسان‌‌هایی که در رحم مادر قرار دارند!

استعاراتی مانند آفریدن باطنیت جنین، تنیده شدن، عجیب و مهیب ساخته شدن، دیدن کالبد ناشکل‌‌گرفتۀ من و ثبت شدن روزهایی که برایم رقم زده شده، نه تنها گویای مهارت هنرمندانه و پیچیدگی خلقت خدا از همان بدو آفرینش انسان در رحم مادر است بلکه به نگرش خدا بر این موجود به‌‌عنوان یک انسان، نه یک تکه بافت سلولی و گوشتی اشاره می‌‌کند. به قول جان استات متفکر مسیحی حتی «قبل از آنکه ما بتوانیم در یک رابطۀ اگاهانه به خالق خود واکنش نشان بدهیم او ما را دوست داشت و در زندگی ما دخیل بود.» برای خدای آفریننده، انسان از زمان شکل گرفتن در رحم انسان است نه از زمان تولد! خدا سازنده و طراح خالق آفریننده و شکل‌‌دهندۀ جنین است نه تصادف به علاوۀ زمان! همین است که جنین را ارزشمند می‌‌کند. در کتاب اعمال رسولان ۱۷:‏۲۵ در مورد خدا می‌‌خوانیم که او «بخشندۀ حیات و نَفَس و هر چیز دیگر به آدمیان است.»

از همان لحظه لقاح کُد ژنتیکی شما که اطلاعات موجود در آن در همان لحظه ۵۰ برابر دایره‌‌المعارف ۳۲ جلدی بریتانیکا است توسط خدا برنامه‌‌ریزی شده است. به‌‌طوریکه رنگ پوست و مو و چشم شما در آن مشخص شده است، حتی برخی از خصوصیات اخلاقی شما در آن معلوم است. این نشانۀ زیبایی و عجایب خلقت خداست.

هر کدام از ما فرداً تنیده شده‌‌ و نقش‌‌دوزی شده‌‌ایم. منحصر به فرد بودن ما در این دنیایی که بیلیون‌‌ها آدم آمده‌‌ و رفته‌‌اند و در حال زندگی می‌‌کنند و در آینده خواهند آمد، طوری است که حتی دو نفر از لحاظ ژنتیکی اثر انگشت و مردمک چشمشان شبیه به هم نیست. این خود نشان ارزش و اهمیتی است که خدای آفریننده نسبت به فرد فرد انسانهایی دارد که خود آنها را ساخته است.

پس آن طراح ماهر و بی‌‌نظیر نه تنها بدن را ساخت بلکه انسان بودن و روح حیات را از همان بدو پیدایش در رحم مادر در او گذاشت و برایش هدفی را در نظر گرفته بود. مزمور ۱۳۹ گویای آن است که از نظر خدای آفریننده هستی انسان از رحم مادر آغاز می‌‌شود و از همان زمان است که خدا او را به‌‌عنوان انسان دوست دارد و برای او هدفی در نظر گرفته است. علاوه بر این در کتاب پیدایش ۱:‏۲۷ می‌‌خوانیم که خدا انسان را به صورت خود آفرید.
این مطلب ادامه دارد.
منبع: سایت کلمه

دیدگاهتان را بنویسید