دوم تواریخ Second Chronicles
کتاب دوم تواریخ از جمله کتابهای تاریخی عهد قدیم و دومین بخش از کتاب تواریخ است که از ۳۶ فصل و ۸۲۲ آیه تشکیل شده و از جایی ادامه یافته که کتاب اول تواریخ به پایان رسیده است؛ کتابهای اول و دوم تواریخ در ابتدا بصورت یک کتاب واحد و همانند الباقی کتابهای عهد قدیم در اصل به زبان عبری نوشته شده است. افرادی که در ترجمه کتاب عهد قدیم به زبان یونانی نقش داشتند این کتاب را به دو بخش تقسیم کردند. این کتاب ادامه روایت تاریخ اسرائیل با نگاه به احیای آنانی است که از تبعید در بابل بازگشتهاند.
روند تاریخی
این کتاب شامل دوران سلطنت سلیمان و پادشاهان بعدی یهودا تا زمان سقوط اورشلیم در سال ۵۸۶ قبل از میلاد است. نویسنده اظهار میدارد که سلسله پادشاهان خاندان داود ناگسسته بودند، و هر پادشاه بر طبق چگونگی اعمال وی در نزدیکی و پیروی گام به گام از اصول حکومت داود مورد ارزیابی قرار گرفته است.
نکات برجسته کتاب در نُه فصل اول آن نمود پیدا میکند، که شامل توصیف ساخت معبد سلیمان و کسب شهرت گسترده وی است. هرچند این کتاب آغاز با شکوهی دارد اما دارای پایان هولناکی نیز هست، علیرغم کوشش چندین پادشاه خدا شناس برای اصلاحات، ما زوال مداوم یهودا را در فرایند تاریخ میبینیم.
سلیمان، ملکه سبا، رَحُبْعام، آسا، یهوشافاط، اخاب، یورام، یوآش، عزیا، آحاز، حزقیا، منسی، یوشیا از شخصیتهای اصلی این کتاب هستند که روند تاریخی این دوره را رقم زدند.
نویسنده
نویسنده این کتاب نیز ناشناخته است اما بسیاری بر این باورند که عزرا نویسنده اصلی این کتاب است.
همانند کتاب اول تواریخ، نویسنده همچنان به تاکید بر مذهب و جنبههای شرعی سلطنت هر پادشاه ادامه میدهد. بویژه نویسنده میخواهد به کسانی که تازه از تبعید باز گشتهاند جهت دوباره برقرار کردن پرستش و خدمت در معبد کمک کند، درست به همان شکلی که در دوران داود و سلیمان و سایر پادشاهان خداشناس پیرو آنها بود.
زمینه تاریخی
کتاب دوم تواریخ ثبت کننده وقایع تاریخ یهودا در زمانی است که قوم اسرائیل شروع به بازگشت به سرزمین موعود در سال ۵۳۸ قبل از میلاد کردند. اغلب کتاب بر سقوط یهودا در گناه و تبعید به بابل تمرکز دارد. پادشاهی یهودا دارای چنین پادشاه خداشناس بود، بخصوص حزقیا و یوشیا از جمله این پادشاهان بودند. اما مردم یهودا با تمامی این وجود به گناه افتادند و خدا همچنان به عهد خود با این قوم وفادار باقی ماند.
و همانطور که کتاب به پایان خود نزدیک میشود ناگهان چندین سال به جلو رفته و فرمان داریوش را ثبت میکند که به یهودیان اجازه داد تا از تبعید به سرزمین موعود باز گردند و این نقطه عطفی در بازگشت یهودیان به یهودا بود.
این کتاب یک دوره تاریخی از به سلطنت رسیدن سلیمان در سال ۹۱۷ قبل از میلاد تا به تبعید رفتن پادشاهی یهودا در سال ۵۸۶ قبل از میلاد را پوشش میدهد. تمرکز کتاب بر تاریخ یهودا قرار دارد و مؤلف بیشتر مایل به گفتن روایت نسل داود پادشاه است که بر یهودا سلطنت کرده و تاریخ پادشاهی جنوبی اسرائیل را رقم میزدند. مرکزیت اورشلیم بر اساس قرار گرفتن معبد در آن بود از این رو کتاب به شکلی فراگیر بر اصول کهانت نیز تمرکز دارد.
جمع بندی
مردم پس از بازگشت از تبعید، تصمیم به بازسازی معبد و اسکان مجدد در سرزمین مقدس را گرفتند؛ این جامعه کوچک و نوپا بزودی خود را در شرایطی دید که حتی برای بقای خود با مشکل روبرو شد. یهودیان در نهایت معبد را بازسازی کردند آنها سالها مشتاقانه برای باز پس گرفتن سرزمین موعود انتظار کشیده بودند. نویسنده در این قسمت دوباره بر عطای برکت از خداوند در زمانی تاکید میکند که رهبران از قوانین او پیروی میکنند.
علاقه مندان به تاریخ از این کتاب به علت کثرت وقایع گوناگون تاریخی لذت خواهند برد. از تِغْلَتْ فَلاسَر آشوری تا سنخاریب آشوری، و تا نبوکدنصر بابلی، از رهبران بیگانه و غیر یهود بودند که هر یک از آنها در سرنوشت تاریخی یهودا، نقش برجستهای بازی کردند.
منبع: رازگاه