آیا جهان می تواند خود به خود از هیچ به وجود آمده باشد؟

image_pdfimage_print

فرض کنید سفری به لوور که یکی از بزرگترین موزه های پاریس می باشد و از بهترین مجموعه های هنرهای زیبا در دنیا را در خود جای داده است دارید. در حالیکه در موزه قدم می زنید، به تابلویی بر می خورید به نام مونا لیزا که توسط فردی به نام لئوناردو داوینچی ترسیم شده است. فرض کنید این اولین آشنایی شما با داوینچی می باشد؛ و شما قبلا درباره او و یا مونا لیزا چیزی نشنیده اید. چه نتیجه ای می گیرید؟ قطعا چنین نتیجه می گیرید که داوینچی یک نقاش تمام و کمال است. با اینحال، تنها با مشاهده مونا لیزا نمی توانید استنتاج کنید که داوینچی یک مهندس، یک موسیقی دان، دانشمند، و مخترع تمام و کمال بوده که ایده های او قرنها جلوتر از زمانش بوده است. برهان طرح اینچنین است. برهان طرح به برخی از ویژگی های جهان طبیعی نگاهی می اندازد و نتیجه می گیرد که اینها گواهی از یک طرح هوشمندانه می دهند. اما همانطور که مونا لیزا درباره خالق خود (داوینچی) می گوید، جهان طبیعی نیز به ما درباره خالق خود (خدا) چیزهای فراوان می گوید. برهان طرح این امکان را به ما می دهد که با اطمینان چنین نتیجه گیری کنیم که طراحی هوشمندانه ای در پس نظم و پیچیدگی جهان طبیعی می باشد. اما نمی تواند درباره ذات و طبیعت اساسی این طراحی هوشمندانه صحبت کند (برای مثال، آیا این هوش متعالی است و رابطه شخصی برقرار می کند، وخدای تثلیث در مسیحیت می باشد). همچنین قادر نیست درباره اعمال این طرح هوشمندانه در تاریخ بشر صحبت کند. برهان طرح به طور خاص درباره مکاشفه مسیح در کتاب مقدس چیزی برای گفتن ندارد. همچنین برهان طرح نمی تواند انجیل را ثابت کند یا کسی را به پادشاهی یا ملکوت خدا رهنمون سازد. الهی دانان مسیحی مدتهاست که پی برده اند که برهان طرح یک برهان متوسط است. با این حال، به نوبه خود یک برهان قوی است. شاید معروفترین برهان طرح مربوط به برهان طرح ویلیام پلی می باشد. به نظر پلی، در صورتیکه یک ساعت بر روی زمین پیدا کنیم (و هیچ اطلاعی از نحوه بوجود آمدن این ساعت نداشته باشیم)، انطباق اجزای ساعت که زمان را نشان می دهد تضمین می کند که محصول یک هوش است. بنابراین، بنا بر نظر پلی، سازگاری و انطباق خارق العاده جز به کل در موجودات (مانند چشم انسان با توانایی او در دیدن) ثابت می کند که موجودات محصول یک هوش می باشند. نظریه طرح هوشمندانه استدلال پلی را در پرتو نظریه اطلاعات معاصر و زیست شناسی مولکول به صورت جدید بیان می کند و برهان طرح را مستقیما در زمره علم قرار می دهد. پیامدهای طرح هوشمندانه بر ایمان و اعتقاد مسیحی عمیق و انقلابیست. ظهور علم مدرن منتهی به حمله شدید به الهیات مسیحی ارتدکس شد. این حمله با نظریه تکامل داروین به اوج رسید. الهیات مسیحی ارتدکس همواره متعهد بر این گزاره می باشد که خدا با معرفت خود جهان را خلق کرد. پیامد واضح چنین گزاره ای اینست که طراحی جهان حقیقیست. ادعای اصلی تئوری داروین اینست که فرآیند مادی هدایت نشده (تغییرات تصادفی و انتخاب طبیعی) علت ظهور کلیه گونه های متنوع بیولوژیکی ونظم می باشد. به عبارت دیگر، داروین ظهور کرد تا نشان دهد که طرح دنیا غیر واقعیست بدینگونه که علم از هرگونه نیاز به چنین طرحی عاریست. با نشان دادن اینکه طرح هوشمندانه برای درک علمی ما از جهان طبیعی ضروریست، حیات جدیدی بر برهان طرح می دمد و در عین حال این تصور غلط گسترده که علم، ایمان مسیحی را رد می کند واژگون می سازد . نویسنده: ویلیام ای دمبسکی ترجمه: الهام ربیع نژاد

About سینا مهدویان

کور بودم و در مسیح خداوند بینا شدم

View all posts by سینا مهدویان →

دیدگاهتان را بنویسید