کتاب حبقوق هشتمین کتاب ثبت شده از دوازده کتاب مرتبط با انبیای کوچک در عهد قدیم است و از نظر طبقه بندی در گروه کتابهای نبوتی قرار گرفته و از ۳ فصل و ۵۶ آیه تشکیل شده است.
حَبَقُّوق در طی آخرین سالهای موجودیت یهودا به عنوان یک قوم و در نیمه دوم قرن هفت قبل از میلاد در یهودا زندگی میکرد. این کتاب اطلاعات زیادی در مورد حبقوق به ما ارائه نمیدهد به غیر از اینکه او یک مرد ایمان و یکی از معاصرین ارمیا بود.
نویسنده
همانطور که تقریبا در مورد تمام کتابهای نبوتی صادق است کتاب حبقوق نیز نام خود را از نویسنده کتاب گرفته و فصل یک آیه یک بوضوح هویت نویسنده را اعلام میکند. البته ما چیزی فراتر از دو اشارهای که به نام حبقوق در این کتاب شده است نمیدانیم، اما در هر دو زمان، او خود را ”حَبَقُّوق نبّی“ معرفی میکند (حبقوق ۱: ۱؛ ۳: ۱).
این معرفی نشان میدهد که حبقوق یک نبی حرفهای و با اصالت بوده و این بدین مفهوم است که حبقوق دوره و آموزش شریعت موسی را در یک مدرسه نبوتی گذرانده است؛ این موسسههای آموزشی در دوران سموئیل برای آموزش انبیا تاسیس شده بود. حبقوق همچنین میتوانسته یک کاهن باشد که در ارتباط با امور پرستش خدا در معبد قرار داشته است؛ این نظریه بر اساس آخرین آیه از کتاب حبقوق قرار دارد ”برای سالار مغنیان بر ذوات اوتار“.
زمینه
کتاب حَبَقُّوق در میان کتابهای نبوتی غیر معمول به نظر میآید زیرا بطور عمده شامل گفتگوی مابین حَبَقُّوق و خداوند است. حَبَقُّوق از خداوند درباره گناه یهودا سوال میکند و اینکه چرا خداوند فکری به حال آن نمیکند. خداوند پاسخ میدهد که او در واقع فکری به حال آن کرده است: او بابلیها را فرستاده است تا یهودا را تصرف کنند (حبقوق ۱: ۵-۱۱)، این واقعه در سال ۵۸۶ قبل از میلاد و نه سالهای چندانی پس از نوشته شدن کتاب حَبَقُّوق به وقوع پیوست.
تاریخچه
از آنجا که در کتاب حبقوق نام پادشاهی ذکر نشده است، تخمین تاریخ دقیق نبوت حبقوق کمی مشکل است؛ احتمال میرود که تاریخ نگارش این کتاب در حدود سال ۶۰۰ قبل از میلاد باشد، هر چند برخی از محققین کتاب مقدس آنرا منتسب به قدیمتر میدانند، و برخی نیز تاریخ نگارش این کتاب را در محدوده دوران حکومت منسی، یوشیا، و یا یهویاقیم میدانند که همه آنها در قرن هفتم قبل از میلاد سلطنت میکردهاند.
اما از آنجایی که نویسنده میگوید حمله به بابل قریب الوقوع است، تعیین تاریخ نگارش کتاب حبقوق نبی نسبتا کمی راحتتر از سایر کتابهای عهد قدیم است؛ این رویداد در سال ۶۰۵ قبل از میلاد و حدود بیست سال قبل از نابودی اورشلیم پایتخت یهودا رخ داده است. توصیف حبقوق از یهودا نشان دهنده یک دوران خاص در تاریخ یهودا است. اگر آن تاریخ نزدیک به نابودی بابل بوده باشد به احتمال زیاد حبقوق در اولین پنج سال سلطنت یهویاقیم نبوت میکرده است پادشاهی که مردوم را بسوی شرارت سوق داد، و این دوران محدوده تاریخی مابین ۶۰۹ تا ۵۹۸ قبل از میلاد بود.
کاربرد
حَبَقُّوق نمایانگر ساکنان خدا شناس یهودا بود که از طریقهای خداوند سرگشته و مبهوت شده بودند. حَبَقُّوق بدون پرده، عابدانه و با تسلیم کامل از خداوند سوال میکند، و پاسخهای خداوند را نیز میپذیرد گرچه بطور جامع و کامل آنها را درک نمیکند. اما او این پاسخها را به همشهریان خود در یهودا منتقل میکند.
حَبَقُّوق به ما نشان میدهد که سوال کردن از خداوند اشکالی ندارد. اما مهمتر از آن، حَبَقُّوق به ما نشان میدهد که حتی اگر به نظر برسد که بدی و شرارت غالب است و تلاش ما عبث و بیهوده است، با این وجود باز هم ما باید به خداوند اطمینان داشته باشیم. و حَبَقُّوق اطمینان و توکل خود را در دعای زیبای خود در پایان کتاب نشان میدهد.
منبع: رازگاه