کتاب ملاکی دوازدهمین و آخرین کتاب ثبت شده از دوازده کتاب مرتبط با انبیای کوچک در عهد قدیم است و از نظر طبقه بندی در گروه کتابهای نبوتی قرار گرفته و از ۴ فصل و ۵۵ آیه تشکیل شده است.
مَلاکی آخرین نبی از انبیای کوچک در عهد عتیق است و کتاب مَلاکی آخرین کتاب از کتابهای عهد عتیق نیز میباشد. متاسفانه هیچ گونه اطلاعاتی از تاریخچه زندگی این نبی در دسترس نیست به غیر از اینکه او یکی از انبیای یهوه برای رساندن پیغام خداوند بوده است. نام او در هیچ کجای دیگر از کتاب مقدس نیز ذکر نگردیده است. پس از بررسی بعضی از قسمتهای کتاب ملاکی و کتاب نحمیا و مقایسه آنها، این احتمال که وی در دوران نحمیا میزیسته است را بیشتر میکند. نبوتهای او در حدود سال ۵۲۰ قبل از میلاد و در دوران پس از بازگشت نحمیا از بابل میباشد.
نویسنده
همانطور که تقریبا در مورد تمام کتابهای نبوتی صادق است کتاب ملاکی نیز نام خود را از نویسنده کتاب گرفته و فصل یک آیه یک بوضوح هویت نویسنده را اعلام میکند.
آخرین کتاب عهد قدیم نام خود را از نویسنده کتاب اقتباس کرده است و علیرغم اینکه در این کتاب هیچ اشارهای به هویت او نمیشود، بر اساس محتوای این کتاب، روشن میشود که مخاطبان پیام داوری ملاکی همانا ساکنان یهودا و کاملا با پرستش در معبد اورشلیم آشنا هستند. ساکنان یهودا از پرستش حقیقی خداوند روی برگردانده بودند و خود را در تحت داوری خداوند قرار داده و نیاز به رستگاری و نجات داشتند.
زمینه
مَلاکی خدمت خود را در اورشلیم و در اواسط قرن پنجم قبل از میلاد آغاز کرد، به احتمال زیاد خدمت وی هم زمان با نحمیا بوده است. در حدود یک قرن از بازگشت اولین گروه از یهودیان تبعیدی در بابل میگذشت، و حدود هشتاد سال نیز از بنای دوباره معبد گذشته بود. اما علیرغم نبوتهای تشویق کننده زَکَرّیا و حَجَّی، برنامه بازگشت یهودیان بخوبی پیش نمیرفت. یهودا همچنان کوچک و ضعیف باقی مانده و فاقد پادشاه و استقلال بود؛ وضعیت اقتصادی در حد بسیار بد و ضعیفی بود. و از اینرو ضریب دلسردی و نومیدی مردم رو به افزایش بود؛ آنها در عجب بودند که آیا خداوند آنها را ترک کرده است؛ آیا پرستش آنها عبث و بیهوده است، و بدینسان شروع به مسامحه و غفلت از شریعت خداوند کردند.
در چنین شرایطی خداوند مَلاکی را برگزید. ملاکی در این کتاب، هم رهبران و هم قوم را برای عدم وفاداری ایشان مورد سرزنش قرار داده و به ایشان میگوید که اگر فقط توبه کرده و بسوی خداوند بازگشت نمایند آنگاه دوباره از برکات خداوند بهرهمند شده و لذت خواهند برد. ملاکی مردم را مطمئن میسازد که خداوند ایشان را فراموش نکرده و اینکه او خواهد آمد؛ اما آمدن او خواه برای داوری و یا خواه برای نجات، به خود آنها بستگی دارد.
تاریخچه
مخاطبین ملاکی بطور قطع ساکنان یهودا بودند (ملاکی ۱: ۱؛ ۲: ۱۱)، اما روند تاریخی این کتاب در فصل ۱: ۸ کاملا روشن میشود، ملاکی در اینجا برای ادای کلمه حاکم از یک واژه پارسی استفاده کرده است که یک دوره زمانی مابین سال ۵۳۸ تا ۳۳۳ قبل از میلاد را نشان میدهد دورانی که سرزمین موعود در تحت انقیاد و حکومت امپراطوری پارس قرار داشت. ملاکی همچنین در مورد فساد و روش ناشایست انجام مراسم قربانیها در معبد نوشته است، که به احتمال زیاد این پیام باید مربوط به سالهای بسیار زیادی پس از بازسازی معبد توسط اسرائیلیها در سال ۵۱۵ قبل از میلاد باشد.
کاربرد
نام ملاکی به معنای ”پیام آور“ است که اشاره به نقش او به عنوان نبی خداوند برای انتقال پیام خدا به مردم دارد و روی سخن او با اسرائیلیهای بازگشته از تبعید است. پیام الهیاتی این کتاب را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: پادشاه عظیم و سرمدی نه تنها برای داوری مردم میآید بلکه برای برکت و احیای ایشان نیز میآید. ملاکی در دورانی پا به عرصه حیات گذاشت که مردم در تنگنا افتاده بودند و دیگر باور نداشتند که خدا آنها را دوست دارد. تمرکز مردم بر شرایط تاسف بار خودشان قرار داشت و اعمال گناه آلود خود را ندیده و آنرا به حساب نمیآوردند. اما خدا انگشت خود را بواسطه ملاکی به طرف ایشان نشان کرد و گفت که آنها از عهد و پیمان با او دور افتادهاند. اگر آنها امید به تغییر دارند باید برای اعمال خودشان، احساس مسئولیت کنند و مطابق با عهدی که نیاکان ایشان سالها قبل در کوه سینا با خدا بستند وفادارانه خداوند را خدمت کنند.
منبع: رازگاه