کتاب رومیان Romans
کتاب رومیان در کل از ۱۶ فصل و ۴۳۳ آیه تشکیل شده و هدف اصلی پولس در رومیان، ارائه انجیل یا همان ”خبر خوش“ است که شامل طرح نجات و عدالت خدا برای تمامی بشریت به طور یکسان، چه یهودی و چه غیر یهودی میشود. کتاب رومیان شاهکار پولس رسول و خلاصهای از الهیات مسیحی است که با دقت بنا شده و طرح خدا برای نجات بواسطه فیض، از طریق ایمان به عیسی مسیح را توضیح میدهد. پولس با الهام الهی، حقایقی را مکشوف کرد که هنوز و تا به امروز بوسیله ایمانداران دنبال میشود.
نویسنده
پولس بدون هیچ تردیدی نویسند این رساله بوده است، شواهد و مستندات زیادی برای اثبات پولس به عنوان نویسنده کتاب وجود دارد، سبک نگارش، الهیات، و واژهها، همگی بر نویسنده بودن پولس دلالت دارد. البتّه، در واقع خود رساله نیز در اولین آیه اعلام میکند که نویسنده آن پولس است (۱:۱).
پولس وقتی که این رساله را به رومیان مینوشت هرگز به روم نرفته بود، هر چند او به وضوح تمایل خود را برای سفر به روم در آینده نزدیک ابراز میکند (اعمال ۱۹: ۲۱؛ رومیان ۱: ۱۰-۱۲). او به بیست و شش فرد مختلف با نام سلام میرساند، اغلب آنها این نامه را از شخصی دریافت میکردند که او را نمیشناختند. بدون شک آنها از پولس چیزهایی شنیده بودند و با دریافت این نامه، مورد احترام نیز قرار گرفتند؛ اما پولس همیشه از فرصت برای برقرار کردن ارتباط شخصی با مخاطبان خود استفاده میکرد تا بتواند پیام انجیل را بهتر به دیگران برساند.
زمینه
رومیان یکی از طولانیترین رسالههای پولس و دارای استدلالی موزون و نظاممند است. پولس هدف خود را از این رساله در ۱: ۱۶-۱۷ اعلام میکند: انجیل قوت خداست، برای نجات هر کس که ایمان آورد، و این همان عدالت خداست که مکشوف شده است. پولس ضرورت رستگاری از طریق ایمان را بدلیل وجود گناه، توضیح میدهد (۱: ۱۶ – ۴: ۲۵). او سپس دلایل رستگاری بواسطه ایمان را چه از نظر تجربه زمان حاضر و چه از نظر امید در آینده، تجزیه و تحلیل میکند (۵: ۱ – ۸: ۳۹).
او در سه فصل بعدی، غم و اندوه خود را از اینکه بسیاری از هموطنان اسرائیلی او انجیل را نمیپذیرند بیان میکند، و میگوید که او در حال بررسی مفاهیم الهیاتی در این مورد است (فصل ۹-۱۱). او با شرح اینکه چگونه انجیل باید زندگی روزمره هر فردی را تحت تاثیر قرار دهد رساله خود را به پایان میبرد (فصل ۱۲-۱۶). پولس این رساله را در حدود سال ۵۷ پس از میلاد نوشته است.
تاریخچه
پولس رسول این رساله را در سال ۵۷ پس از میلاد در یکی از شهرهای یونان بنام کنخریا نوشته است؛ درست سه سال پس از اینکه نرون ۱۶ ساله بر تخت سلطنت امپراطوری روم نشسته بود. وضعیت سیاسی در پایتخت هنوز برای مسیحیان روم رو به وخامت نگذاشته بود، و نرون هنوز شروع به آزار و اذیت مسیحیان نکرده بود تا اینکه او آنها را پس از آتش سوزی بزرگ روم در سال ۶۴ میلادی مقصر شناخته و آنها را سپر بلا کرد. بنابراین، پولس این نامه را زمانی به کلیسایی در روم نوشته که در آرامش نسبی قرار داشتند؛ اما کلیسایی که او احساس میکرد نیاز به یک مقدار تعلیم از آموزههای اساسی انجیل دارند.
اشاره به کنخریا، به عنوان شهر بندری قرنتس (۱۶: ۱) و برخی جزییات دیگر، اکثر محقّقین را به این فرض واداشته که قرنتس همان شهر کنخریا است؛ پولس احتمالا در آنجا با یک آرایه متنوع از مردم و شیوههای زندگی آنها مواجه میشود، از ملوانان خشن و تجار دقیق و تنگ نظر تا بت پرستان ثروتمند و مسیحیانی که به بردگی گرفته شده بودند. این شهر برجسته یونانی یک چشمه از فساد جنسی و پرستش بت نیز بود. بنابراین، هنگامی که پولس به رومیان در مورد گناهکار بودن طبیعت انسان یا قدرت فیض خدا نوشت که به طور معجزه آسا و به طور کامل زندگیها را تغییر میدهد؛ او دقیقا میدانست که از چه چیزی صحبت میکند، این چیزی بود که هر روز در جلوی چشمش رژه میرفت.
منبع: رازگاه