کتاب اول قرنتیان در کل از ۱۶ فصل و ۴۳۷ آیه تشکیل شده و حول محور مشکلات رفتار مسیحیان در کلیسا میگذرد. بدینسان آنها باید در تقدس رشد کرده و در روند توسعه شخصیت خود به عنوان یک فرد مسیحی کوشا باشند. بطور بدیهی پولس شخصا به مسائل قرنتیان اهمیت میداد و این نیز نشان از قلب شبانی او داشت.
نویسنده
تالیف این رساله توسط پولس به طور گستردهای از دید جامعه علمی محققین کتاب مقدس پذیرفته شده و تمام محققان بر این باور اتفاق نظر دارند که رساله اول قرنتیان حاصل قلم پولس است، علاوه بر اشاره این کتاب به نام نویسنده خود در ۱: ۱؛ مباحث مطرح شده در این رساله نیز نویسنده بودن پولس را تایید میکند؛ هر چند که این اولین رساله پولس به ایمانداران قرنتس نبود (اول قرنتیان ۵: ۹). ما میدانیم که قرنتیان نامه قبلی پولس را بطور درست و آنطور که باید، متوجه نشده بودند (۵: ۱۰-۱۱)، متاسفانه از این نامه چیزی برای امروز باقی نمانده است. بنابراین، این نامه دوم پولس به قرنتیان است که ما آنرا به عنوان اول قرنتیان میشناسیم.
چهار سال قبل از نوشتن این رساله که ما آنرا به عنوان اول قرنتیان میدانیم، پولس رسول مدت هیجده ماه را در قرنتس گذرانده بود، بنابراین او از نزدیک با کلیسا و بسیاری از جماعت آن آشنا بود. دریافت کنندگان این نامه باید اهمیت مطالب مندرج در آنرا نه تنها بنا به شرایط خود بلکه برای کلیسای جهانی نیز درک کرده باشند. حتی کلمنت، اسقف رم، در نامهای که خودش به قرنتیان نوشت به اقتدار تعلیم پولس در اول قرنتیان استناد کرده بود.
تنها چند دهه پس از نوشتن این رساله، محتوای این نامه به خارج از قرنتس نیز نفوذ کرده و پهنه بسیار فراتری از چهارچوب قرنتس را جهت تعلیم سایر ایمانداران فرا گرفت. در واقع این رساله همانا گنجینهای از تعالیم عملی مسیحیت است.
زمینه
شهر قرنتس در دوران باستان در قلب یک مسیر تجاری مهم قرار داشت. مانند بسیاری از شهرهای تجاری رشد یافته، قرنتس نیز برای هرزگی جنسی، تنوع مذهبی، و فساد شهرت داشت. کلیسایی را که پولس در آنجا تاسیس کرده بود تحت تمام این تاثیرات قرار داشت و لذا با چالش روبرو و شروع به تقسیم بر سر مسائل مختلف کرد.
اول قرنتیان نیز با سوالات بسیار متعددی از قبیل عطایای روحانی، ازدواج، تقدیم قربانی به بتها، و رستاخیز، روبرو بود که سبب تقسیم و تجزیه کلیسا شده بود. کلیساهای امروزه نیز از چنین مشکلاتی و یا مشکلات مشابه رنج میبرند و از اینرو نیازمند این کتاب هستند. پولس از اعضای کلیسا قرنتس میخواست که با هم متحد بوده و خود را به طور کامل در ”کار و خدمت خداوند“ مشغول نمایند (۱۵: ۵۸). فصل ۱۳ شامل عباراتی شناخته شده در ارتباط با سرشت و اهمیت محبت است. پولس این رساله را در حدود سال ۵۵ پس از میلاد از افسس به قرنتیان نوشت.
تاریخچه
پولس پس از سومین سفر بشارتی خود برای مدت بیش از دو سال در افسس بود که یک گزارش نگران کننده درباره نزاع و شقاق در کلیسای قرنتس دریافت کرد، گزارشی که او دریافت کرده بود در ارتباط با یکی از اعضای کلیسا بنام خلوئی بود (۱: ۱۱).
کلیسایی که او به تازگی تاسیس کرده بود در حال حاضر دارای اختلافات عمیق و در وضعیتی قرار داشت که نیاز به اقدام فوری در این مورد داشت. پولس این رساله را در سال ۵۵ پس از میلاد و درست قبل از ترک افسس به مقدونیه نوشت.
کاربرد
اول قرنتیان شامل یک بحث صادقانه در ارتباط با کلیسا و مسائلی است که اعضای واقعی کلیسا را در قرن اول تحت فشار قرار میداد. کلیسای قرنتس در زمینههای مختلف، با گناه گره خورده بود، از اینرو پولس یک طرح و یک نمونه مهم در ارتباط با چگونگی برخورد با مشکل گناه در کلیسا را ارائه میدهد؛ پولس میگوید بجای نگاه کورکورانه نسبت به شقاق و سایر انواع روابط غیر اخلاقی، باید فورا با آن برخورد شود.
همزمان با فرا خواندن کلیسای قرنتس جهت داشتن خلوص و پاکی، پولس روشن ساخته است که او مایل به قبول خطرات به منظور کمک به پاک کردن کلیسا از آلودگی به گناه است. مندرجات این رساله بر این پایه استوار است که چگونه میتوان یک کلیسای دنیوی و جسمانی را به طور صحیح هدایت کرد تا با ملایمت نسبت به دیدگاهها، خطایا و اعمالی را که پولس رسول بر ضد آنها هشدار میدهد رعایت نمود.
منبع: رازگاه