کتاب فیلیمون نیز یکی دیگر از نامههای پولس و در کل از ۱ فصل و ۲۵ آیه تشکیل شده و فیلیمون نام یکی از مسیحیانی است که ساکن کولس بوده و خانه وی کلیسا و محل اجتماع ایمانداران بوده است. هدف پولس از نوشتن این رساله در ارتباط با شخصی به نام انیسمیس بود که غلام فیلیمون محسوب میشد. انیسمیس از اهالی کُولُس بود که از ارباب خود دزدی کرده و فرار میکند، او به روم رفته و در آنجا با پولس آشنا میشود و به مسیح ایمان میآورد. محبت و بخشش مانند ستارهای درخشان در سراسر کتاب مقدس میدرخشد ، و یکی از درخشانترین نقاط آن همین کتاب کوچک فیلیمون است.
نویسنده
در این نامه کوتاه ما سه بار در آیات ۱، ۹، و ۱۹ با نام پولس به عنوان نگارنده رساله برخورد میکنیم؛ احتمالا این نامه نیز همان زمانی فرستاده شده که نامه کولسیان ارسال شده است یعنی در حدود سال ۶۰ پس از میلاد. دلیل نوشتن نامه پولس از زندان روم به فیلیمون به خاطر انیسمیس بوده است. پولس این نامه را برای پذیرش انیسمیس از طرف فیلیمون و بسیار سنجیده و با سبکی نشاط انگیز مینویسد، و سعی میکند از عباراتی استفاده کند که شامل دو طرف قضیه باشد. در این نامه پولس، انیسمیس را جان خود و بسیار مفید میداند و از فیلیمون میخواهد که او را بخشیده و همچون برادری مسیحی با او رفتار کند.
پولس سبک نگارش این درخواست را بر اساس یک روش سازمان یافته دوران یونان باستان و معلمان رومی نوشته تا ایجاد رابطه کرده، ذهن را متقاعد کند، و احساسات را به جریان بیندازد.
زمینه
رساله فیلیمون در مورد آشتی و روابط بین مسیحیان است. انیسمیس که به معنای ”مفید و سودمند“ است برده شخص ایمانداری بنام فیلیمون بود، احتمالا او چیزی از ارباب خود دزدیده و فرار کرده بود. در یک برهه زمانی و در حالی که پولس در بازداشت بود انیسمیس او را ملاقات نمود و یک مسیحی شد. پولس ظاهرا این نامه را در همان زمانی تحریر کرده که نامه به کولسیان را مینوشته است و این نامه را برای ارسال به خود انیسمیس میدهد تا آنرا به فیلیمون برساند (کولسیان ۴: ۹). پولس از فیلیمون درخواست میکند که انیسمیس را نه به عنوان یک برده بلکه به عنوان عضوی از خانواده و به عنوان یک برادر در خداوند بپذیرد. انیسمیس بر اساس برآورد پولس بسیار مفید خواهد بود چون حالا او یک شخص مسیحی شده بود (آیه ۱۱). پولس حتی قول داد تا هر آنچه را که انیسمیس بدهکار است خودش به فیلیمون بپردازد.
تاریخچه
پولس در طول سومین سفر بشارتی خود در آسیای صغیر و در میان اهالی افسس خدمت کرد. این یک دوران طلایی و موفقیت آمیز برای خدمت پولس در میان غیر یهودیان بود، او شاهد ایمان آوردن افراد بسیاری بود چه از اهالی شهر و چه از افرادی که از افسس بازدید میکردند. یکی از بازدید کنندگان که در تحت تعلیم پولس به مسیح ایمان آورد مردی به نام فیلیمون بود، او یک شخص برده دار و از اهالی شهرهای مجاور کولسی بود (۱: ۱۹). پولس در کتاب مقدس از فیلیمون به عنوان ”برادر عزیز“ و ”همکار ما“ نام برده است، عنوانی که معمولا پولس به افرادی میدهد که برای مدت زمانی با وی مشغول خدمت بودهاند. بردهای به نام انیسمیس از دست صاحب خود، فیلیمون و از شهر کولسی به طرف روم فرار کرده بود، به این امید که بتواند در محیط پرجمعیت، خود را از نظرها ناپدید کند. هنگامی که انیسمیس در روم بود، بصورت تصادفی یا با طراحی خود، با پولس در ارتباط قرار گرفت، و از اینرو این برده فراری به سرعت و در تحت هدایت پولس به عیسی مسیح ایمان آورد. پولس از قبل برای ارسال نامه به کلیسای کولسیان به دست تیخیکس برنامه ریزی کرده بود. و در سال ۶۰ یا ۶۱ میلادی از سلول یک زندان در روم یک نامه تقریبا شخصی برای فیلیمون نوشت و انیسمیس برده را به همراه نامه به کولسی باز گرداند. تقریبا واضح است که یک رابطه نزدیک بین پولس و فیلیمون وجود دارد و ما در نور متن نامه میتوانیم هدف قابل توجهی را مشاهده کنیم و این همانا لطف، محبت، و عنایت شکوهمندانه مابین ایمانداران است.
منبع: رازگاه