کتاب دوم یوحنا نیز یکی دیگر از مجموع رسالههای عام و در کل از یک فصل و ۱۳ آیه تشکیل شده است. انجیل در طول دو قرن اول میلادی بوسیله سفرهای مبشرین و معلمین انجیل از جایی به جای دیگری برده میشد. ایمانداران بطور سنتی این مبشرین را به خانههای خود میبردند و در هنگام ترک آن محل، لوازم مورد نیاز سفر را نیز در اختیار آنها قرار میدادند. از آنجا که در آن برهه از زمان، معلمان عرفانی نیز وارد صحنه شده بودند، این رساله نوشته شد تا سبب بصیرت و درک درست آن گروه از ایماندارانی شود که مبشرین را به خانه خود برده و برای آنان توشه سفر فراهم میکردند. این نامه میتوانست به آنها در شناخت درست مبشرین حقیقی انجیل کمک کند.
معلمان عرفانی فرقه کاذبی بودند که مدعی بودند که مسیحی هستند ولی دانش بیشتری از سایر مسیحیان دارند؛ به طور خلاصه، آنها تجسم و اینکه عیسی همان مسیح است را انکار میکردند و لذا یوحنا به خوانندگانش بر ضد تعالیم ایشان هشدار داده و نشان میدهد که ایشان مسیحیان حقیقی نیستند و اینکه عیسی مسیح، هم خدا و هم انسان است. یوحنا نشان میدهد که این معلمان کاذب نشانههای فرزندان حقیقی خدا را ندارند.
نویسنده
نویسنده در این رساله هیچ نامی از خود به میان نیاورده است اما او اصطلاح ”پیر“ را برای خود اتخاذ کرده که دلالت بر رهبری شخص در کلیسا دارد (۱: ۱). اما اتخاذ همین لقب، باعث برخی بحثها در بین محققین کتاب مقدس شده است که آیا این رساله توسط یوحنا پیر نوشته شده یا اینکه یوحنا رسول این لقب را برای خودش برگزیده است. با این حال، اولین کلیساهای سنتی از قرن دوم میلادی بطور متحد شهادت دادهاند که این نامه به همراه نامه سوم یوحنا نه بوسیله شخص نامعلوم و اسرار آمیزی به نام ”پیر“ بلکه توسط یوحنا رسول نوشته شده است. در واقع استفاده از اصطلاح ”پیر“ در کتاب مقدس بی سابقه نیست، پطرس نیز از این واژه برای خودش در کتاب اول پطرس استفاده کرده است (اول پطرس ۵: ۱). مستندات این نامه شامل این حقیقت هستند که سبک و روش و استفاده از کلمات در این نامه کاملا با انجیل یوحنا و نامه اول و سوم یوحنا مطابقت دارد؛ این مطابقت و شباهت به اندازهای است که کمتر کسی یک دست بودن این رسالات و نگارش آنها در یک محدوده زمانی نزدیک به هم را رد میکند.
زمینه
رساله دوم یوحنا در مورد تعلیم همان معلمان کاذبی هشدار میدهد که در نامه اول خود نسبت به آنها هشدار داده بود. هر چند مخاطبان این نامه ”بانوی برگزیدهً خدا و فرزندان او“ هستند، احتمالا آنها یک جماعت محلی از ایمانداران بودند و تمرکز نامه نیز بر اساس مهمان نوازی از مبشرین انجیل قرار دارد. معلمان کاذب و دروغین برای نفوذ به جماعت ایمانداران تحت تعلیم یوحنا از مهربانی و مهمان نوازی این مسیحیان سوء استفاده میکردند. نامه دوم یوحنا از این خطر صحبت کرده و در مورد باز کردن درب خانه بر روی این معلمان کاذب که نابود کننده ایمان هستند به ایمانداران هشدار میدهد. در حالی که زمینه اصلی نامه اول یوحنا بر اساس چسبیدن به حقیقت، محبت، و اطاعت قرار دارد، در دومین نامه یوحنا تمرکز بر چگونگی مهمان نوازی مسیحیان کاملا مشهود است. در واقع تنها زمانی که ما از آموزههای اساسی و اولیه مسیحیت پیروی میکنیم مشارکت معنی پیدا میکند. این رساله نیز احتمالا توسط یوحنا رسول و در اواخر قرن اول میلادی نوشته شده است.
تاریخچه
یوحنا جزئیات بسیار اندکی را در دومین نامه کوتاه خود درج کرده است؛ موضوعاتی که یوحنا در دومین نامه خود در مورد آنها بحث کرده است ممکن است خوانندگان امروزی را به فکر فرو ببرد که آنها امروز به کلیسای مشابهی نمیروند که یوحنا برای آنها نامه ارسال کرده است؛ اما این نامه دارای تعلیمات بسیار عمیقی برای تمام ایمانداران در هر کلیسایی است. یوحنا این نامه را برای ”بانوی برگزیدهً خدا و فرزندان او“ ارسال کرده است، یک عبارت مرموز که بسیار مورد بحث محققین قرار گرفته است (۱: ۱). این عبارت یا به یک زن واقعی اشاره دارد و یا به عنوان استعاره برای نام یک کلیسا در نظر گرفته شده است. در هر صورت، مخاطبان نامه چه یک گروه کوچک خانوادگی و هم خون باشند و چه یک گروه بزرگتر که بر اساس اعتراف به ایمان به مسیح، گرد هم جمع شده باشند؛ در اصل موضوع نامه هیچ تغییری بوجود نمیآید. با شباهتهای موضعی این نامه به رساله اول یوحنا، بهترین احتمال ممکن نشان میدهد که یوحنا این نامه را از جزیره پطموس و در حدود سال ۹۰ میلادی نوشته است.
منبع: رازگاه