کتاب سوم یوحنا نیز یکی دیگر از مجموع رسالههای عام و در کل از یک فصل و ۱۴ آیه تشکیل شده و کوتاهترین کتاب عهد جدید است و فقط در حدود یک خط کمتر از رساله دوم یوحنا دارد؛ این رساله دلسوزی، شفقت، و محبت را در کمک به کسانی نشان میدهد که خانه و زندگی خود را رها کرده و جهت ترویج انجیل راستی به سایر مکانها رفتهاند.
یوحنا معلمین انجیل را برای تعلیم به کلیساهای ایالت آسیا میفرستاد اما این معلمین توسط رهبر خودخواه یکی از این کلیساها به نام دیوترفیس پذیرفته نشدند، دیوترفیس حتی اعضای کلیسا را مجبور کرد تا از فرستادگان یوحنا پذیرایی نکنند. یوحنا این نامه را ارسال کرد تا به غایُس دستور دهد تا از این معلمین حمایت و پذیرایی کرده و بطور غیر مستقیم نیز به دیوترفیس هشدار داد.
نویسنده
نویسنده در این رساله هیچ نامی از خود به میان نیاورده است، و درست همانند رساله دوم یوحنا برای معرفی خود از اصطلاح ”پیر“ استفاده کرده است (۱: ۱). مستندات این نامه بسیار شبیه به نامه دوم و بطور واضح مشابه نامه اول نیز هست. هر سه این نامهها در کنار هم در واقع حکم یک سند را دارند. هیچ دلیل قطعی برای تردید به نویسنده بودن یوحنا رسول وجود ندارد چنانچه در رساله اول و دوم یوحنا نیز صادق است.
یوحنا در هنگام نوشتن این نامه که در واقع آخرین رساله او نیز میباشد در نزدیک دوران پایانی زندگی خود بود، یک زندگی که در حدود شش دهه قبل به طور چشمگیری تغییر کرده بود، و این درست زمانی بود که عیسی او و برادرش یعقوب را فرا خواند تا قایق ماهیگیری خود را ترک کنند. یوحنا و برادرش ابزار امرار معاش خود و پدرشان زبدی را ترک کرده و به دنبال عیسی به راه افتاده بودند (متی ۴: ۲۱-۲۲). یعقوب اولین نفر از دوازده شاگرد مسیح بود که بخاطر ایمانش کشته شد، اما یوحنا و سایر شاگردان بیشتر عمر کردند. یوحنا در انجیلی که به نگارش درآورد خودش را اینگونه معرفی میکند ”آن شاگردی که عیسی او را محبت مینمود“ (یوحنا ۲۱: ۲۰)، )، عنوانی که یکی از برجستهترین عنوانها نسبت به سایر عنوانها در تمام نوشتههای کتاب مقدسی یوحنا به انضمام رساله سوم اوست. محبت خدا در زندگی انسانها بدون هر گونه تلاش انسانی، همچنان عمل میکند.
زمینه
رساله سوم یوحنا مکمل اظهارات او در ارتباط با مهمان نوازی مسیحی در نامه دوم یوحنا است. این نامه در مورد تحسین یک مسیحی به نام غایس است که بر اساس تعالیم رسولان زندگی میکرد و همواره پذیرای مبشرین و معلمین راستین انجیل در خانه خودش بود. تا اینکه یکی از رهبران متکبر کلیسا به نام دیوترفیس نه تنها خودش از کمک به این مبشرین و معلمین راستین دریغ کرد بلکه هر کسی را که با او مخالف بود نیز مورد تهمت و ضدیت قرار داد. این کتاب نشان میدهد که اگر ایمانداران در کلام خدا زندگی نکنند، چطور تکبر و غرور میتواند سبب تفرقه و جدایی بین آنها شود. برای جلوگیری از خطرات دوگانه تعالیم نادرست و تفرقه در کلیسا، ایمانداران باید در محبت و با بصیرت عمل کنند. این نامه نیز احتمالا بوسیله یوحنا رسول و در اواخر قرن اول میلادی به نگارش درآمده است.
تاریخچه
به دلیل عدم اطلاعات خاص در این نامه، ما نمیتوانیم تاریخ نوشتن این رساله را با اطمینان مشخص کنیم، از اینرو احتمالا این کتاب در حدود سال ۹۰ پس از میلاد و زمانی که یوحنا در جزیره پطموس در تبعید بود به نگارش درآمده است. یوحنا این نامه را به شخصی به نام غایس نوشت که رهبر یک یا چند کلیسا در آسیای صغیر بود. یوحنا رسول اخباری مبتنی بر برخی مشکلات دریافت کرده بود که از مردی به نام دیوترفیس سرچشمه میگرفت، و یوحنا این نامه را برای تقویت و توصیه به غایس نوشت تا راه مناسب برای مقابله با این مشکلات را داشته باشد.
منبع: رازگاه